آفتابنیوز : آفتاب: محمود احمدینژاد در سخنرانی خود در افتتاحیه کنفرانس بینالمللی خلع سلاح و عدم اشاعه صلح و امنیت را خواست اولیه همه ملتها و دولتهای مستقل و صلحطلب دانست و گفت: بدون امنیت پایدار و احساس امنیت امکان برنامه ریزی همهجانبه برای پیشرفت و رفاه وجود ندارد.
مشروح سخنان وی به شرح زیر است:
خداوند را سپاسگزارم که فرصتی عنایت فرمود تا در مورد یکی از مهمترین موضوعات مشترک جهانی با یکدیگر گفتگو نمائیم.
از میهمانان عزیزی که از سایر کشورها حضور یافتهاند تشکر مینمایم و امیدوارم تلاش این جمع به نتایج مفیدی منجر شود.
شعار این اجلاس یک شعار بسیار پرمعنا و در صورت تحقق ضامن امنیت پایدار و صلح برای همگان است.
دوستان گرانقدر
به خوبی میدانید که امنیت از پایههای اصلی زندگی شرافتمندانه و مقدمه لازم برای پیشرفت و رفاه عمومی است. صلح و امنیت خواست اولیه همه ملتها و دولتهای مستقل و صلحطلب است. بدون امنیت پایدار و احساس امنیت امکان برنامهریزی همهجانبه برای پیشرفت و رفاه وجود ندارد. امروز علیرغم اینکه بخش وسیعی از منابع ملتها به جای توسعه رفاه، صرف تامین امنیت ملی میگردد نشانهای از بهبود وضعیت و کاهش فضای تهدید مشاهده نمیشود.
شورای امنیت و سازمان ملل متحد نیز طی بیش از 60 سال نتوانستهاند امنیت پایدار و احساس امنیت را بر روابط بینالمللی حاکم نمایند و شرایط امروز به مراتب نامناسبتر از دهههای قبل است.
جنگها، تجاوز و اشغالگریها و بالاتر از آنها سایه تهدید و مهمتر از اینها انباشت سلاحهای هستهای و کشتار جمعی و بدتر از همه سیاستهای اعمالی از ناحیه چند دولت توسعهطلب، چشم انداز امنیت در مقیاس ملی، منطقهای و بینالمللی را برای همه کشورها و ملتها مبهم ساخته است و فضای ذهنی امروز جوامع به شدت متاثر از احساس تهدید و ناامنی است. شعار خلع سلاح هستهای محقق نشده است و آژانس انرژی اتمی در انجام وظایف خود موفق نبوده است. زرادخانههای هستهای و شیمیایی و بیولوژیک هر روز انباشتهتر میشود و رقابت تسلیحاتی گسترش مییابد.
به راستی علت چیست؟
بهنظرم علت را باید در سیاستها و اقدامات چند دولت زیادهخواه و مستکبر جستجو کرد که به برخی از آنها اشاره مینمایم:
1- سیاست تولید و به کارگیری سلاح هستهای
اولین سلاحهای هستهای توسط دولت آمریکا ساخته و بهکارگیری شدند. این اقدام ضد بشری به ظاهر دست برتر را برای آمریکا و متحدینش در جنگ دوم پدید آورد لیکن خود عامل و مشوق اصلی توسعه سلاح هستهای توسط دیگران شد. نفس تولید سلاح هستهای در یک کشور بهترین توجیه و عامل توسعه توسط دیگران است.
2- استفاده از سلاح هستهای به عنوان ابزار بازدارندگی
این سیاست عامل اصلی توسعه رقابت تسلیحاتی است چرا که بازدارندگی، مستلزم داشتن دستبالا در کیفیت و کمیت سلاح است و این خود به رقابت خانمانبرانداز هسته ای دامن زده است. میدانید که امروز بیش از20هزار کلاهک هستهای در دنیا وجود دارد که حدود نیمی از آن در آمریکا انبار شده است که از این تعداد حدود2500 کلاهک، استراتژیک بوده و به سوی اهداف حیاتی دنیا نشانه گیری شده است. در طرف رقیب آمریکا نیز بالاجبار و به بهانه بازدارندگی، توسعه سلاح اتمی ادامه دارد.
3- تهدید به استفاده از سلاح هستهای در مناسبات بینالمللی
متاسفانه دولت آمریکا هم از سلاح هستهای استفاده کرده است و هم بهطور رسمی تهدید به استفاده از آن کرده است.
یک کشور دیگر اروپایی نیز چند سال قبل به بهانهای همین تهدید را تکرار کرد. وقتی دارندگان و تهدیدکنندگان و استفادهکنندگان از سلاح اتمی با برخورداری از حق ناعادلانه وتو در بالاترین مرجع مسئول امنیت جهانی حضور دارند، آیا این به معنای تشویق دیگران به تولید سلاح اتمی برای تامین امنیت ملیشان نیست.
4_ استفاده ابزاری و یک جانبه از شورای امنیت و آژانس انرژی اتمی
متأسفانه این رفتار ناپسند و ناعادلانه بر اثر تکرار به یک روند تبدیل شده است. شورای امنیت آشکارا به ابزار اعمال سیاستهای چند دولت زورگو تبدیل شده و تاکنون نتوانسته است از حقوق و امنیت ملی کشورها صیانت نماید. توجیه حمله به عراق و افغانستان، رفتار در جنگ صدام علیه ملت ایران و در موضوع فلسطین مؤید این معنا است.
آژانس انرژی اتمی نیز به جای خلع سلاح دارندگان سلاح اتمی، به عنوان فلسفه وجودیاش و کمک به اعضاء برای استفاده مناسب و صلحآمیز از انرژی هستهای طبق وظیفه ماده 4 اساسنامه، متأسفانه به ابزار فشار بر اعضای فاقد سلاح و جلوگیری از بهرهمندی آنان از حقوق هستهای قانونی تبدیل شده است.
تاکنون هیچ یک از اعضا فاقد سلاح هستهای نتوانستهاند به راحتی و بدون تحمل فشارها و تهدیدها از حقوق قانونی خود در استفاده صلح آمیز از انرژی هستهای برخوردار شوند.
این در حالی است که علیرغم صراحت ماده 6 اساسنامه، حتی یک گزارش از نظارت بازرسان آژانس از تأسیسات هستهای دولت آمریکا و متحدانش منتشر نشده است و هیچ برنامه مصوبی برای خلع سلاح آنها وجود ندارد. در مقابل، تحت فشار همان دارندگان سلاح هستهای و به بهانههای گوناگون، دهها قطعنامه علیه اعضای فاقد سلاح هستهای صادر شده است.
5 ـ اعمال معیارهای چندگانه
در حالی که رژیم صهیونیستی بیش از200 کلاهک اتمی ذخیره کرده، مسبب چندین جنگ گسترده بوده و همواره ملتها و کشورهای منطقه را تهدید به ترور و حمله نظامی میکند، از سوی دولت امریکا و متحدانش به طور مطلق حمایت میشود و کمکهای لازم برای توسعه سلاح اتمی نیز دریافت میکند. ولی همین دولتها به بهانه احتمال کذب انحراف در فعالیتهای صلحآمیز هستهای دیگران و بدون ارائه حتی یک سند معتبر، سنگینترین فشارها و جنگهای روانی را بر اعضای آژانس اعمال مینمایند. آنان در توجیه این سیاست دوگانه میگویند که رژیم صهیونیستی عضو آژانس نیست.
آیا این به معنای تشویق دیگران به خروج از آژانس و تعلیق تعهدات منع گسترش سلاحهای هستهای نیست!
6ـ یکسان معرفی کردن سلاح اتمی با انرژی اتمی
میدانید که انرژی اتمی جزو پاکترین و ارزانترین انرژی هاست. تغییرات آب و هوایی و آلودگیهای ناشی از سوخت فسیلی و تجدیدناپذیری آن ضرورت توسعه به کارگیری انرژی اتمی را دو چندان میکند. بهعلاوه فناوری هستهای در تولید دارو، در شناخت و درمان بیماریهای صعبالعلاج، در صنعت و کشاورزی و بسیاری از زمینههای مورد نیاز کاربرد گسترده و بسیار مفید و مؤثری دارد.
از بزرگترین خیانتهای دارندگان انحصاری سلاح اتمی، یکسان معرفی کردن سلاح اتمی با انرژی اتمی است. اصولاً مسیر ساخت سلاح با مسیر استفاد از انرژی اتمی متفاوت است و آنها این را به خوبی میدانند. میخواهند هم سلاح را و هم انرژی هستهای را بهصورت انحصاری در اختیار داشته باشند و از این طریق اراده خود را بر جامعه جهانی تحمیل نمایند.
آیا این رفتار زمینه توسعه و تولید سلاح هستهای نیست؟