بهترین سریال‌های ژاپنی از دید مخاطبان ایرانی
فصل دوم سریال ژاپنی گانیبال، یکی از جدیدترین درام‌های ژاپنی در سال ۲۰۲۵، در حال پخش است و با نظرات مختلفی مواجه شده است.
مخاطبان ایرانی سریال‌های ژاپنی را با «اوشین» به یاد می‌آورند. در عین حال در سال‌های اخیر آثار ژاپنی در همه دنیا به محبوبیت رسیده‌اند. در این مطلب نگاهی کوتاه به بهترین سریال‌های ژاپنی از نظر مخاطبان ایرانی در سال‌های اخیر داشته‌ایم.
سریال آلیس در سرزمین مرزی (۲۰۲۲)
داستان سریال «Alice in Borderland» نسخه‌ای نوین از داستان محبوب «آلیس در سرزمین عجایب» نوشته لوئیس کارول است که در دو فصل و در ژانر بقا روایت می‌شود. کاراکتر‌های «آلیس در سرزمین مرزی» مانند داستان وقتی که فقط یک دقیقه میان مرگ و زندگی فاصله داشتند، وارد دنیای موازی شدند. در عین حال سریال هیجان منظمی دارد و هر لحظه مخاطب منتظر یک اتفاق جدید است. کارگردانی خوب، موزیک هماهنگ متن (ost) و بازیگری متفاوت در کنار داستان جذاب یک ترکیب عالی تشکیل داده بود.
سریال ساعات زندگی من (۲۰۱۴)
داستان «The Hours of My Life» درباره پسری به نام تاکوتو است که با ضعف بیش از حد پاهایش به پزشک مراجعه می‌کند و بعد از آزمایش‌های متعدد متوجه می‌شود که به بیماری لوگریگ یا A. L. S مبتلا شده است و زمان زیادی برای زندگی ندارد. این حقیقت تلخ، زلزله‌ای سهمگین در زندگی تاکوتو به وجود می‌آورد و همه آرزوهایش تبدیل به تلی از خاک و سنگ می‌شود. او بعد از هفته‌ها افسردگی به دیدن دوستانش می‌رود و همین ملاقات زندگی او را تغییر می‌دهد. تاکوتو بعد از این دیدار دوباره به دنبال آرزوهایش می‌رود و تلاش می‌کند به آنچه می‌خواهد برسد.
«ساعات زندگی من» یک رویکرد واقع گرایانه درباره زیستن و مرگ است، در واقع بیننده در پایان سریال این سوال را مرور می‌کند که «من از بهترین روز‌های زندگی‌ام لذت برده‌ام یا نه؟» و به دنبال جواب آن در میان انبوهی از خاطرات و اتفاقات زندگی می‌گردد.
سریال عشق اول هاتسوکوی (۲۰۲۲)
سریال «First Love:Hatsukoi» شبیه ملودرام‌های قدیمی ژاپنی است. داستان درباره دختر و پسری به نام یائه و هارومیجی است که در دهه ۹۰ میلادی به هم علاقه داشتند، اما دست سرنوشت یائه را به توکیو فرستاد و هارومیچی را رهسپار مناطق مرزی کرد و ۲۰ سال جدایی میان آنها رقم خورد. حالا هر دو افرادی میانسال هستند که به اجبار دوباره در کنار یکدیگر قرار گرفتند و هر کدام با اتفاقاتی رو‌به‌رو می‌شوند که زندگی بقیه را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد.
سریال یک ریتم هماهنگ با اتفاقات دارد و مخاطب علاوه بر آشنایی با پیچیدگی‌های شخصیت‌ها کم کم گره‌ها را از بین می‌برد. کارگردان با استفاده از حوادث سیاسی و تاریخی گذر زمان را نیز توانسته به خوبی به تصویر بکشد، مانند حضور ژاپنی‌ها در حمله آمریکا به عراق و سونامی سال ۲۰۱۱…
«عشق اول: هاتسوکوی» به خاطر نوع فیلمبرداری و فضای قصه، به مخاطب این احساس را می‌دهد که در حال تماشای انیمه ژاپنی است، در عین حال برای هر شخصیت و دیالوگ برنامه ریزی شده است و غیر ضروری به نظر نمی‌رسد.
سریال شکوفه تو خواهم شد (۲۰۲۲)
داستان سریال «Kimi no Hana ni Naru» درباره پسری به نام آسوکاست که بعد از تلاش‌های فراوان به آرزویش یعنی معلم شدن می‌رسد، اما به دلایلی نامشخص این شغل را ترک می‌کند. او بعد از چندسال با دیدن آگهی استخدام همراه با جای خواب و غذا وارد یک گروه پسرانه می‌شود. آسوکا با کمک پسر‌ها سعی می‌کنند تا مشکلات را حل کنند. در عین حال این گروه بهانه‌ای می‌شود تا آسوکا دوباره خود را پیدا کند و به دنبال رویای فراموش شده برود. در این سریال همه شخصیت‌های داستانی برای خود دارند و در کنار روایت اصلی زیبایی رسیدن به اهداف را به تصویر می‌کشند. همه روایت‌های در این اثر به مخاطب نشان می‌دهد، برای رسیدن به رویا‌ها هیچ وقت دیر نیست. «شکوفه تو خواهم شد» فقط یک داستان عاشقانه یا دوستانه نیست، بلکه قصه‌ای درباره رشد و شکوفایی استعدادهاست.
سریال گانیبال (۲۰۲۵)
سریال (Ganibal) درباره پلیسی به نام آگاوا است که برای تنبیه به عنوان مامور تحقیقات به یک روستای دور افتاده فرستاده می‌شود. او در اولین پرونده با جسد پیرزنی رو‌به‌رو می‌شود که محلی‌ها معتقدند بر اثر حمله خرس مرده است، اما آثار گازگرفتگی بدن این جنازه خبر از واقعیتی پنهان دارد. اگاوا خیلی زود می‌فهمد که همه چیز در روستا مرموز است. این سریال اقتباسی از مانگایی به همین نام اثر ماساکی نینومیا است که در دو فصل تولید و پخش شده است.
جلوه‌های بصری، بازی بازیگران در کنار داستان عالی دست به دست هم داده تا گانیبال یک سریال خوب در ژانر وحشت باشد و مخاطب در هرلحظه تماشا با یک اتفاق غافلگیر کننده ترس را به معنای واقعی تجربه کند.
