آفتابنیوز : آفتاب: همشهری ماه با حسن بیادی به گفتگو نشسته است و در این گفتو گو به واکاوی نحوه انتخاب احمدینژاد به عنوان شهردار، ریاست جمهوری او و در نهایت اختلاف سلیقههایی که بروز پیدا کرد پرداخت که بخشهایی از این گفتگو به این شرح است:
• شورای شهر دوم در شرایطی شکل گرفت که نخستین دوره آن با التهابهایی به کار خود پایان داده بود. باوجود تمامی خدماتی که در نخستین دوره شورای شهر تهران صورت پذیرفته بود، در واپسین سال فعالیت آن به دلیل مسائل سیاسی، شخصی و حزبی کارهایی انجام شد که بر اساس آن در جامعه التهابهایی پدید آمد. جانب انصاف این است که در شورای شهرنخست، فعالیتهای زیادی انجام شد اما همانطور که به آن اشاره کردم، در واپسین سال فعالیت، اعضای شورای شهر به سویی حرکت کردند که بازی را بر هم زدند. با آغاز فعالیت شورای شهر دوم، بهرغم اینکه اکثر افرادی که در انتخابات آن حضور داشتند چهرههای قدیمی شناخته شدهای نبودند اما چهرههای جدید وارد صحنه شدند.
آنان با پیروزی در انتخابات شورای شهر دوم، مشیء و حرکت جدیدی را پایهگذاری کردند که سر لوحه آن اهداف، شعار صداقت در گفتار و سلامت در عمل و خدمتگزاری صادقانه بود.
• مردم هیچگاه در طول صد سال فعالیت شهرداری، رضایت قابل قبولی از عملکرد آن نداشتهاند. نارضایتی شاید در حال حاضر هم وجود داشته باشد اما جنس آن تا پیش از شورای شهر دوم فرق میکرد. گواه این گفتار هم میتواند این باشد که مردم تفکرشان نسبت به شورای شهر نخست تفکر خوبی نبود، به همین دلیل آن افراد نتوانستند در دور دوم با وجود کاندیدا شدن رأی بیاورند.
• حرکت گروه اصولگرا در شورای شهر دوم آنقدر اثربخش بود که مردم با رغبت، خودشان شهردار خود را به عنوان رئیس جمهور انتخاب کردند. این انتخاب یک پیام داشت و آن اینکه مردم تشنه خدمت هستند. از سوی دیگر این موضوع را تداعی میکرد که مردم خدمتگزاران خود را دوست دارند و حاضرند مزد خدمت را پرداخت کنند. در بیانی ساده، مردم نمکشناس هستند. برنامههایی که مد نظرمان بود و با شهردار شدن آقای احمدینژاد آنها را دنبال کردیم، همان کارهایی بود که رضایتمندی مردم در آنها لحاظ شده بود.
• اقداماتی که در حال حاضر توسط دولت صورت میپذیرد با اقدامات طیف اصولگرایانی که در دور دوم شورای شهر پیروز شده بودند، مغایرت داشت. قرار ما بر این بود که برای یک بار- و برای آخرین بار- تمام اصولگرایان وارد صحنه شوند و یک کار مشترک انجام دهند و در این کار مشترک کشور به سوی پیشرفت قدم بر دارد. همه هم با این طرح راضی بودند؛ حتی برخی اصلاحطلبهای منصف هم به نظر من از آن شیوه مدیریتی اصولگرایان رضایت داشتند. این حرکت در همان ابتدای ریاست جمهوری آقای احمدینژاد اگر نگوییم توقف پیدا کرد، کند شد، به طوری که یکسری از همراهان ایشان کنار گذاشته شدند.
• قرار بود کشور با نخبهها اداره شود، نه با احساسات. به نظر من دولت نهم یک مقدار با احساسات اداره شد.
• ما شش ماه پیش از انتخابات میدانستیم پیروز انتخابات هستیم. دوستانی که با ما برخورد داشتند مطلع هستند که ما چند ماه پیش از انتخابات دور نهم ریاست جمهوری یقین داشتیم که آقای احمدینژاد پیروز انتخابات است. ما در سطح کشور سفرهای زیادی انجام داده بودیم و اطلاعاتمان کافی بود. در مدت دو سال، این حقیر حداقل بیش از 70مسافرت به نقاط مختلف کشور داشتم.
• اهدافمان در نهایت ما را به سمتی برد که بهاین نتیجه رسیدیم آقای احمدی نژاد رئیس جمهور شود. در واقع آن اهداف به ما دیکته کرد که ایشان رئیس جمهور شوند چون دیگران آزمایش خود را پس داده بودند. البته بنده هیچگاه از فعالیتهای خود برای ایشان پشیمان نبوده و نیستم و تمامی کارهای اینجانب و همه دوستان همکارم برای رضای خدا بود و تعالی نظام، نه شخص ایشان.
• سوره صف آیهای دارد که بیان میکند:«نگویید چیزی را که به آن عمل نمیکنید». ما این را بد میدانیم که کسی که شهردار است یک حرف میزند اما هنگامی که رئیس دولت میشود حرف دیگری مطرح میکند. ما نباید حقوق مردم را اگرچه به ضررمان باشد پرداخت نکنیم. حقوق شهرداری تهران حقوق مردم است نه حقوق شهردار تهران. بسیاری از مطالبات شهرداری تهران نسبت به دولتهای قبل در دولت نهم بدتر شد که بهتر نشد.
• به طور مثال در بحث ترافیک. ایشان نامهای را در همین رابطه به آقای خاتمی نوشتند. ما پس از انتخاب ایشان به ریاستجمهوری، همین نامه را اسمش را عوض کردیم؛ به طوری که به جای آقای خاتمی نام آقای احمدینژاد را به عنوان رئیس جمهور قرار دادیم و از سوی دیگر به جای نام احمدینژاد، نام آقای قالیباف را به عنوان شهردار نوشتیم و از ایشان خواستیم که به آن عمل کنند اما این اتفاق هرگز نیفتاد.
• دیدارهای مردمی آقای احمدینژاد کار بزرگی بود اما باید به وسیله اشتغال به مردم خدمت میکردیم نه با پرداخت پول.
• فکر میکنم با توجه به جریاناتی که وجود دارد، انتخابات آینده به طور کلی با انتخابات گذشته متفاوت خواهد بود و همه گروههای سیاسی هم در این انتخابات حضور خواهند داشت. بنابراین غیر قابل پیشبینی است.
• اکثریت اعضای شورا به آقای قالیباف رای دادند و از رای خودشان راضی هستند. عملکرد آقای قالیباف در این 5 سال مورد قبول عام و خاص بوده است.