آفتابنیوز : 
بوش و چنی مرتبا ایران را متهم به خروج از پیمان منع گسترش متهم کرده و می گویند که این کشور در حال ساخت یا دستیابی به سلاح های هسته ای است.
اما حتی اگر ایران پیمان یاد شده را نقض کرده باشد چه کسی بهتر از همه این را خواهد دانست؟ افرادی مثل بوش و چنی که اتهامات مشابهی را به عراق وارد کردند؟ یا رسانه های مختلف؟
اگر بنابر اتهامات رسانه ها، بازرسان آژانس اورانیوم غنی سازی شده مورد استفاده در سلاح های هسته ای را در ایران پیدا کرده اند باید آنرا به شورای حکام گزارش دهند و این شورا نیز سپس آن را به شورای امنیت ارجاع خواهد داد. پس می بینیم که چنین کاری عملا صورت نگرفته است و البرادعی نیز بارها به شورای حکام گزارش داده که بازرسان آژانس هیچ نشانه ای از اینکه ایران برنامه ای برای ساخت سلاح هسته ای داشته، دارد یا می خواهد داشته باشد، پیدا نکرده اند.
در سال 2002 هم چنانکه رسانه ها به آن استناد می کنند، ایران در راه پیوستن به پروتکل الحاقی، داوطلبانه به آژانس اعلام کرد که به دلیل ممانعت آمریکا از فروش سانتریفیوژ روسیه به ایران، این کشور حق دارد که مشابه آن را بسازد.
اما برخلاف گزارش رسانه ها، ایران در آن زمان بر طبق توافق های خود موظف نبود که به آژانس در مورد فعالیت هایش به جز موارد خاصی مرتبط با آن سانتریفیوژها گزارش دهد، پس پلمپی هم از سوی آژانس صورت نگرفت بلکه ایران داوطلبانه تمامی فعالیت های هسته ای خود را در طول مذاکره با اروپا به حالت تعلیق درآورد.
آژانس سپس این تعلیق رد تایید کرد ولی این سازمان یکی از طرف های مذاکرات ایران و اروپا نبود پس چه چیزی را می خواست به شورای امنیت گزارش دهد؟ اینکه ایران و اروپا امیدوار بودند در این زمینه به نتایج موفقیت آمیزی برسند؟ اینکه ایران روز 23 مارس تضمین های عینی خود را ارایه داد؟ یا اینکه اروپا خواهان محدود کردن داوطلبانه برنامه های هسته ای ایران شد؟ اینکه اتحادیه اروپا هیچ وقت به پیشنهاد ایران پاسخ نگفت و تضمین های امنیتی نداد؟ و یا این که ایرانی ها تصمیم گرفتند به تعلیق داوطلبانه خاتمه داده و آن را به آژانس اطلاع دهند؟
هیچ یک از این موارد به آژانس مربوط نمی شود پس چرا باید آنها را به شورای امنیت گزارش دهد؟