آفتابنیوز :
آفتاب- دکتر محمد مهدی مظاهری: بازداشت رادوان کارادزیچ یکی از دو متهم اصلی نسلکشی مسلمانان و از مهمترین سرکردگان و جنایتکاران جنگی بوسنی در دهه 90 که دادگاه لاهه حکم کیفرخواست وی را قبلا صادر نموده بود از یک سو، و نیز حکم احضار ژنرال عمرالبشیر رئیس جمهور سودان به اتهام دخالت در قتلعام دارفور از جانب «لوریس مور نیوا وکامبو» دادستان کل دادگاه بینالمللی جنایی از دیگرسو، در سطح رسانههای مختلف جهان از بازتاب گستردهای برخوردار شد.
اعلام بازداشت کارادزیچ هر چند گام اساسی دیگری برای تسری قانون و محاکمه جنایتکاران بین المللی است، با این وجود، نمیتوان از بیتفاوتی دولتهای غربی و سکوت سازمانهای بینالمللی در قتل عام گسترده مسلمانان بوسنی به ویژه سربرنیتسا (1992) به راحتی گذشت.
از سوی دیگر 4 روز قبل از صدور حکم دادستان کل دادگاه جنایی بین المللی علیه عمرالبشیر «رهبر سودان» مقامات آمریکایی ضمن افشای آن، از تشدید اقدامات خصمانه خود علیه دولت قانونی سودان خبر داده بودند. این امر نشان میدهد که تحولات پشت پرده در این زمینه با نقشآفرینی واشنگتن در حال انجام است.
در این ارتباط نکات مهمی وجود دارد که توجه به هر یک از موارد آن حساسیت مسأله را از دیدگاههای مختلف بهتر بازگو میکند:
1- قانون یکی از راههای عدالتطلبی پس از وقوع نسلکشی است. از این رو در صورت اهتمام جدی کشورهای مختلف و رویکرد منطقی دیوان کیفری بینالمللی مبنی بر مجازات و محاکمه عاملان جنایت علیه بشریت، شاهد گسترش برخورد با جرایم بینالمللی و سازمانیافته درسرتاسر دنیا خواهیم بود. ولی گویی اراده دولت های قدرتمند دنیا مبنی بر بررهایی جنایتکاران و اقدام گزینشی در این ارتباط، همچنان ادامه دارد.
سازمان ملل متحد در سال 1993 قطعنامهای را به تصویب رساند که به موجب آن دادگاه بینالمللی موردی برای رسیدگی به جنایات بینالمللی ارتکاب یافته از سال 1991 به بعد در سرزمین یوگسلاوی سابق تشکیل داد در خلال درگیریها و به رغم صدور قطعنامههای مختلف از سوی سازمان ملل متحد رهبران جنایتکار صرب نظیر اسلوبودان میلوسویچ توانستند در سایه بیتفاوتی کشورهای غربی و عدم ضمانت اجرایی قطعنامههای سازمان ملل به جنایتهای وسیع خود علیه مسلمانان و کرواتها تداوم بخشند.
2- صدور حکم علیه عمرالبشیر رئیس جمهور سودان از سوی دادگاه بینالمللی کیفری صرف نظر از نقش داشتن یا نداشتن وی در بحران دارفور از این منظر که دیوان بینالمللی در تعارض با قوانین داخلی کشورها اقدام نموده و آسیبی جدی به حاکمیت و منافع ملی کشوری نموده است از سوی برخی حقوقدانان بینالمللی مورد انتقاد جدی قرار گرفته، علاوه بر این، اقدام فراقانونی دیوان بینالمللی کیفری جنایی به شکل گزینشی انجام پذیرفته است.
بسیاری از تحلیلگران سیاسی بر این باورند که آمریکاییها با پیگیری سیاست «هرج و مرج سازنده» در اقصی نقاط جهان از جمله در آفریقا در راستای منافع اقتصادی و سیاسی خود گام برمی دارند.
از این رو پس از اطلاع از منابع غنی در جنوب سودان با حمایت از شورشیان دارفور و تجهیز «جان کارانگ» رهبر شورشیان دارفور به اسلحههای پیشرفته، درصدد برآمدند ضمن ایجاد تزلزل در حاکمیت ملی سودان نسبت به حضور در منطقه و غارت منابع اقتصادی آن اقدام کنند.
در صورتیکه دیوان بینالمللی کیفری (لاهه) اگر بخواهد بدون تأسی از قدرتهای بزرگ به وظایف اصلی و قانونی خویش اقدام کند، باید به شکل جدی موارد ذیل را مورد رسیدگی قرار دهد:
- بدرفتاری با زندانیان ابوغریب و شکنجه و آزار زندانیان گوانتانامو (واقع در خلیج کوبا) نمونهای آشکار از جرائم سازمان یافته و جنایت علیه بشریت محسوب میگردد. گزارش «تابوگا» شامل تصاویر تکاندهنده در مجله نیویورکر نشان داد که سربازان آمریکایی مستقر در زندان ابوغریب به دستور فرماندهان ارشد خود با تکنیکهای روانی و اطلاعاتی از پیش تعلیم دیده، نسبت به اخذ اطلاعات از زندانیان اقدام مینمودند.
همچننی جنایت ضد انسانی آمریکا در عراق تحت لوای «اشاعه دمکراسی» به قتل میلیونها عراقی انجامیده و هزاران زن و کودک عراقی کشته و مجروح گشتند.
طبق اطلاعات منتشره توسط گروه حقیقت یاب کنگره آمریکا نقش مستقیم شرکتهای به اصطلاح اطلاعاتی–امنیتی «بلک واتر» درجنایت علیه شهروندان عراقی آشکار و محرز است. در همین راستا رئیس دفتر سازمان عفو بین المللی در آمریکا محاکمه مقامات بلندپایه دولت بوش را به دلیل جنایات گسترده علیه بشریت خواستار شد.
وی اعلام داشت، تحقیقات درباره رسوایی زندان ابوغریب عراق به طور عمدی محدود بوده تا اتهاماتی متوجه جرج بوش، دیک چینی (معاون رئیس جمهوری) دونالدرامسفلد (وزیر دفاع) و مسئولان وزارت دادگستری آمریکا نشود.
- چهارشنبه 12 تیر (1367) سالروز یکی از فجیع ترین جنایات علیه بشریت در تاریخ معاصر است. بیست سال پیش در این روز یک فروند هواپیمای مسافربری ایران که از شهر بندرعباس عازم دبی بود، هدف دو فروند موشک رزمناو آمریکایی «وینسنس» در آبهای خلیج فارس قرار گرفت. در اثر این حادثه ضد بشری 290 نفر سرنشین هواپیمایی مسافربری جان خود را از دست دادند.
نکته قابل توجهای که باعث تاسف همگان گردید اقدام ضد انسانی «ویل راجرز» فرمانده ناو آمریکایی وینسنس بود که با اعطای نشان شجاعت از سوی ریگان مواجه گردید. این در حالی است که بسیاری از صاحبنظران حمله ناو آمریکایی به هواپیمایی مسافربری ایران را عینیترین سند تروریسم دولتی آمریکا میدانند.
- آمریکا در جنگ علیه افغانستان تمام میثاقهای بینالمللی و مفهوم تجاوزگری و دشمنی مصوب سال 1947 را زیرپا گذاشت. چرا که حملاتی که در یازده سپتامبر علیه دوقلوهای تجاری از سوی گروه القاعده انجام شد از سوی یک کشور نبود. بر اساس اصل دفاع از خود که یک اصل روشن و صریح در منشور ملل متحد است، دفاع از خود تنها زمانی دلالت میکند که کشوری از سوی کشور دیگر مورد هجوم واقع گردد. همچنین جنایت نیروهای ناتو مستقر در افغانستان و بمباران مناطق مسکونی مردم بیدفاع تحت عنوان مبارزه با گروه طالبان صورت میگیرد نمونه بارزی از اقدامات ضد بشری است.
- نطفه رژیم صهیونیستی در منطقه با خشونت و جنایت علیه مردم مظلوم و بیدفاع فلسطین بسته شده است. قتل عام اردوگاه صبرا و شتیلا و جنایت روستای قانا از سوی مقامات رژیم صهیونیستی نمونه بارزی از جنایت علیه بشریت محسوب میگردد.
طرح تبدیل غزه به زندان فلسطینیان و ترور هدفمند رهبران جنبش حماس نشانگر اقدامات ضد انسانی و جنایات سازمانیافته و مستمر ارتش صهیونیستی است. فاجعه جنایت رژیم صهیونیستی علیه فرزندان فلسطینی به قدری دردناک و شرمآور است حتی «جیمی کارتر» رئیس جمهوری اسبق آمریکا از جنایات رژیم صهیونیستی به عنوان «جنایت جنگی و نژادپرستانه» یاد میکند و آن را شرم آور میخواند.
- جنایات جنگی علیه مردم مظلوم لبنان به ویژه جنوب این کشور و اشغال و قتل عام مردم بیدفاع در سالهای 2-1981 و حمایت آشکار دولتهای غربی از اقدامات تجاوزکارانه این رژیم و سکوت خفتآور نهادهای بینالمللی در مقابل این تجاوز نمونهای دیگر از جنایات علیه بشریت محسوب میگردد.
- جنایات بزرگ صدامحسین در طول 35 سال حکومت خود بر عراق در حق ملتهای ایران و کویت و نیز حمایتهای کشورهای غربی از تجهیز این رژیم به سلاحهای شیمیایی و کشتار جمعی و به کارگیری آن عیله سربازان ایرانی و حتی مردم مظلوم کرد حلبچه سند آشکاری از رفتار گزینشی آنان در قبال اقدامات علیه بشریت محسوب میگردد.
در این ارتباط تشکیل دادگاه محاکمه صدام حسین و پرداختن به مسایل جزیی و عدم پذیرش شکایت ایران نشان داد که غربیها قوانین بینالمللی را بیشتر به نفع خود تفسیر میکنند و تا آنجا که میتوانند از نهادها و دیگر سازمانهای بینالمللی به عنوان ابزار مهم برای نیل به اهداف خود بهره میجویند.
در نتیجهگیری موضوع میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
نسلکشی و نیز جنایت علیه بشریت در عرف و قوانین بینالمللی مجازات دارد اما مجازات موکول به مراعات شرایطی است و رسیدگی به این جنایات در صلاحیت مراجع تعیین شده بینالمللی است نه دولتهای قدرتمند غربی، از این رو و برای نیل به شرایط مطلوب و پرهیز از رفتار گزینشی در قبال جنایات ضد بشری در سطح جهان مسائل ذیل را باید مورد اهتمام قرار داد:
1- جنایت علیه بشریت باید بر پایه ضوابط دقیق و تعیین شده جهان تعریف و تبیین گردد. یعنی متناسب با ضوابطی که در اساسنامه دیوان بینالمللی کیفری نسبت به آن توافق شده است و نیز در صدور احکام علیه نسل کشی و دیگر جرائم ضد بشری، قضات دیوان بینالمللی کیفری باید بدون تاسی از خواستههای سیاسی کشورهای قدرتمند به صدور احکام اقدام نمایند، متاسفانه دیوان کیفری بینالمللی در صدور احکام صادره مستقل عمل ننموده و سعی کرده منافع آمریکا و دیگر قدرتهای غربی را در این ارتباط لحاظ نماید.
2- با تشکیل دیوان کیفری بینالمللی سوال اساسی که مطرح شده این است که آیا صلاحیت این دیوان با صلاحیت محاکم کشورها در تعارض است؟ اساسنامه دیوان تصریح میکند صلاحیت دیوان یک صلاحیت تکمیلی است و در جهت تضعیف صلاحیت محاکم داخلی نیست.
این در حالی است به دلیل تعارض موجود در قوانین قضایی کشورهای مختلف، غربیها با استناد به منابع حقوق بینالمللی و تسری احکام فراقانونی در صدد تضعیف سیستم قضایی کشورهای دیگر تلاش میکنند. در صورتی که تفسیر به رای و مغایرت میان قانون اساسی کشورهای مختلف و اساسنامه دیوان بینالمللی کیفری از دلایل اصلی گسترش اختلافات است.
3- کشورهای غربی و در راس آن آمریکا نمیتوانند با رفتار دوگانه و برخوردهای گزینشی نسبت به مسائل جهانی ژست حمایت از قربانیان را به خود بگیرند. چرا که حمایت غرب از رژیمهای فاسد و دیکتاتور و همچنین دفاع از ترورهای سازمان یافته و جنایات علیه بشریت از سوی رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی نشانگر دروغ بودن ادعای آنان در دفاع از حقوق بشر و مبارزه با ترور و تروریسم بوده و است.