آفتابنیوز : آفتاب: عضو هیئت علمی دانشگاه تأکید کرد: اعتدال نباید ابزاری برای حذف دیگران بهبهانه افراط و تفریط و یا چماقی بالای سر کسانی باشد که رویکردهای متفاوتی دارند.
بابک دربیگی فعال سیاسی و عضو هیئت علمی دانشگاه در گفتوگو با تسنیم، درخصوص معنا و مفهوم اعتدال اظهار داشت: اعتدال نیز مانند تمامی واژهها، در بستر مشخص، معنا و مفهوم پیدا میکند. بستری هم که این واژه در آن ــ به آن معنا که امروز برای دولت یازدهم مد نظر است ــ استفاده میشود، وجهی سیاسی دارد. لذا برای توضیح آن، همین چارچوب را در نظر میگیرم.
وی ادامه داد: بهنظر بنده، در این چارچوب، اعتدال، واژهای است که خواسته یا ناخواسته برای ایجاد تفاوت با دولتهای پیشین، مطرح شد. حال این تفاوت در چه حوزههایی است، باید در برنامهها روشن شود. در عین حال، این تفاوتها باید بهگونهای باشد که بتوان نام و ماهیت جدیدی برای معرف آن متصور بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه اضافه کرد: آنچه از اعتدال به ذهن متبادر میشود، حد میانهای بین افراط و تفریط است، اما این تعریف نیز بازگو کننده دقیقی نیست، زیرا اساساً امور بهویژه در دنیای سیاست، وجهی نسبی دارند و مشخص نیست چهچیزی را میتوان دقیقاً افراطی و یا تفریطی خواند. مهمتر از آن مرجعی است که تعیین میکند چهچیزی افراط است یا چهچیزی تفریط.
دربیگی تصریح کرد: بهطور مثال وقتی نهاد بهداشت کشور میگوید هر نفر باید در روز مثلاً 2 لیوان شیر بخورد، وضعیت مشخص و مرجع هم پذیرفته شده است، لذا افراط و تفریط کاملاً وضعی روشن خواهند داشت. اما در سیاست یا در زمامداری این که اعتدال کجاست را به این دقت نمیتوان تعیین کرد.
وی در ادامه افزود: معتقدم زمانی که در کشوری مردمسالاری حاکم باشد، اعتدال خواست عمومی مردم است و آن در میثاق ملی، قانون اساسی بروز میکند. گرچه خود قانون اساسی هم در موارد زیادی تفسیر بردار است.
این فعال سیاسی"برآیند نظرات عمومی مردم را که از طریق نهادهای مدنی و سازوکارهای مردم سالارانه ابراز میشوند"، نقطه اعتدال دانست و گفت: بهنظر بنده عدم توجه به این نکته، خروج از خط اعتدال است. اما باید توجه داشت که اعتدال در زمان و مکان، در شرایط مختلف تعریف میشود. لذا اعتدال نباید ابزاری برای حذف دیگران بهبهانه افراط و تفریط و یا چماقی بالای سر کسانی باشد که رویکردهای متفاوتی دارند.
دربیگی درخصوص افراط و تفریط دولتهای گذشته و اینکه ادعا میشود فقط دولت نهم و دهم افراط داشتهاند، اظهار داشت: دولت نهم و دهم، به همان نسبت که از حرکت در زمینههای قانونی فاصله گرفت، به همان نسبت از خط اعتدال خارج شد. اما این به این معنا نیست که دولتهای سازندگی و اصلاحات، بهطور واقعی اعتدال را نمایندگی میکردند و هر سه رویکرد کم و بیش، گاه برای پیشبرد امور، استفاده از بسیج و بسترهای اجتماعی را بهجای حرکت بر بسترهای قانونی، برگزیدهاند.
وی خاطرنشان کرد: معتقدم بهجای نسبت دادن چنین مفاهیم مبهمی به دولتهای پیشین، بهتر است به نقد برنامهها و عملکردهای آنان پرداخت. در حال حاضر نیز، طرح این که کدام دولتها با چه رویکردی در جهت اعتدال بوده، بهنظر من، بیشتر بهنوعی سهمخواهی وابستگان به آن دولتها است.
این استاد دانشگاه درباره ادعای برخی از افراد رادیکال اصلاحطلب که اعتدال را همان توسعه سیاسی و گفتمان اصلاحطلبی میدانند، گفت: باید دید که این رویکرد اصلاحطلبی در ابعاد نظری و عملی چه ویژگیهایی داشته که بتوان یا نتوان آن را با بحث اعتدال پیوند زد. اصلاحطلبی و اصلاحطلبان برخاسته از مواضع مختلف فکری بودند و طیف وسیعی را در بر میگیرند، پس باید مشخص کرد که صحبت از کدام گفتمان اصلاحطلبی است و منظور کدام دسته از اصلاحطلبان هستند؟
دربیگی ادامه داد: در عین حال وقتی سخن از توسعه سیاسی به میان میآید، اگر آن را در همان برنامههای دولت اصلاحات جستوجو کنیم، باید دلایل و زمینههای ناکامی آن را هم در نظر بگیریم، بنابراین ممکن است به این نتیجه برسیم که بهطور جدی در آن نگاه هم باید تجدید نظر کرد و یا ببینیم اساساً توسعه سیاسی به آن هدف و معنایی که طراحانش فکر میکردند، اتفاق نیفتاده و یا دچار مشکلات شده است.
وی تصریح کرد: این نکته از آن جهت اهمیت دارد که برخی میخواهند با این پیوند، بار ارزشی رویکردهای مختلف را به هم منتقل کنند و به همین خاطر باید یادآوری کرد که این انتقال، همواره با ارزشهای مثبت نیست و میتواند تبعات منفی رویکردهای گذشته را به مفاهیم و یا رویکردهای جدید نیز منتقل کند.
این فعال سیاسی افزود: بههرحال هر رویکرد سیاسی در شرایط زمانی و محیطی خود معنا مییابد و الزاماً همسویی در کلیات و یا مبانی، همان رویکرد تلقی نمیشود. در سیاست گاه جزئیات بیش از کلیات تعیین کننده میشوند. از همین روست که برقراری «این همانی»، بین واژگان به کار گرفته پیشین و بحث اصلاحات، نه ضرورت دارد و نه به سیاست کمکی میکند.