کد خبر: ۲۳۱۳۵۲
تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۰:۱۹

علی مطهری: دولت برای رفع کدورت‌ها چاره‌ کند

انتخابات 24 خرداد فارغ از هر پیامی که برای عده‌­ای داشت، دست رد مردم بر جریانی افراطی بود که تصدی‌اش بر دستگاه اجرایی کشور، می‌توانست در بسیاری از حوزه‌ها عرصه را بر مردم تنگ کند. حسن روحانی با شعارهایی از جنس گشایش‌های سیاسی و با حمایت افرادی چون آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی و سیدمحمد خاتمی توانست منتخب مردم در انتخابات یازدهم باشد؛ در این میان رفع کدورت‌های بر جای مانده از سال‌های قبل، از جمله وعده‌­های روحانی چه قبل و چه پس از انتخابات بود.
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: آشتی ملی که پیش از آن از سوی آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی مطرح شده بود در دولت یازدهم بارها از زبان روحانی بازتاب داشت به‌گونه‌ای که برخی جریان‌های افراطی با حمله به این موضوع، آن را بدعتی در کشور دانستند. علی مطهری از آن دست نماینده‌هایی است که تاکنون فارغ از نگاه‌های جناحی، هر جا نقدی بر وضع موجود را لازم بداند به دور از برخی منفعت‌طلبی‌ها، آن را مطرح کرده است و شاید در این صراحت لهجه، هزینه‌هایی را نیز متحمل شده باشد.

او در گفت‌وگویی با فرهیختگان در مورد حمله افراطی‌ها به طرح مساله «آشتی ملی» معتقد است که مخالفان این موضوع کسانی هستند که منافع‌شان در شرایط فعلی تعریف می‌شود. مطهری برای رفع کدورت‌های سال‌های گذشته و تحقق آشتی ملی، علاوه‌بر اراده دولت در این راه، تاکید می‌کند که جامعه مدنی نیز باید وارد عرصه شود تا فشار تندروها در مقابل این راه، کاهش یابد.

‌رئیس‌جمهور در سخنرانی روز 22 بهمن بر آشتی ملی، وحدت ملی و انسجام ملی تاکید کرده بود، بعد از آن برخی جریان‌های سیاسی انتقادات تندی به طرح چنین موضوعی از سوی رئیس‌جمهور داشتند، مبنی‌بر اینکه آشتی ملی ادبیات مناسبی برای ایران نیست، شما چطور فکر می‌کنید؟ آیا اصلا مفهوم آشتی ملی در شرایط امروز کشور جایگاهی دارد؟

تا زمانی که مسائل چند سال اخیر به‌طور کامل حل‌وفصل نشده، به کار بردن تعبیر «آشتی ملی» نه تنها درست و دارای مفهوم است، بلکه ضرورت دارد. باید واقعیت جامعه را ببینیم نه آن چیزی که آرزوی ماست. آرزوی همه ما این است که هیچ تفرقه و انشقاقی در جامعه وجود نداشته باشد، اما حقیقت این است که بعد از حوادث سال‌های اخیر جامعه ما از نظر سیاسی به دو بخش تقسیم و دو تکه شد و بسیاری از سوالات بدون پاسخ باقی ماند. بنابراین امروز تا زمانی که تکلیف یک‌سری ابهام‌های باقی مانده از آن سال‌ها روشن نشود، وجدان بخشی از جامعه آرام نمی‌گیرد و وحدت ملی به معنای واقعی خودش در جامعه تحقق پیدا نمی‌کند. با این وصف به کار بردن تعبیر «آشتی ملی» در شرایط فعلی کشور کار نادرستی نیست. شرکت گسترده‌تر مردم در راهپیمایی 22 بهمن امسال که از همه اقشار آمده بودند نشان داد که سیاست آشتی ملی که از خرداد 92 آغاز شده است تاثیر خود را بر مردم و انقلاب گذاشته است. باید به این سیاست ادامه بدهیم و کدورت‌ها را دور بریزیم.

‌شما معتقدید که طرح مساله‌ای به نام آشتی ملی در این شرایط کار نادرستی نیست، فارغ از ضرورت آن، آیا تحقق چنین موضوعی امکان‌پذیر است؟

بله امکان‌پذیر است، به شرط آنکه یک اراده ملی برای آن وجود داشته باشد.

‌چه شرایطی برای آن لازم است؟

وقتی این انشقاق و تفرقه ریشه‌اش حوادث سال‌های اخیر بوده است، برای از بین بردن این معلول باید سراغ علت برویم و ببینیم عواملی که باعث ایجاد این حوادث شد، چه بود یعنی باید همه جوانب و عوامل دخیل در حوادث سال‌های اخیر را بررسی کرد تا نقش همه افراد و گروه‌ها و نهادها در آن قضیه آشکار و برای مردم توضیح داده شود و افرادی که مقصر بوده‌اند، مجازات شوند. آنگاه می‌توانیم بگوییم که داستان حوادث سال 88 تمام شده است و زمینه آشتی ملی فراهم می‌شود.

‌دولت چقدر می‌تواند در تحقق آشتی ملی پیشگام باشد، به‌ویژه اینکه شاهد بودیم این مساله بارها از سوی دولت طرح شده است؟

رئیس‌جمهور، رئیس شورای عالی امنیت ملی است، وزارت اطلاعات هم در دست دولت است و از این طریق می‌تواند بسیار تاثیرگذار باشد. دولت می‌تواند طرحی را برای پایان دادن به مسائل بر جای مانده از حوادث سال‌های گذشته ارائه و کدورت‌های بر جای مانده را رفع کند.

‌در این چند ماه که از عمر دولت یازدهم می‌گذرد، آیا چنین اراده‌ای را در دولت دیده‌اید؟ یا اصلا اقدامی در این راستا انجام شده است؟

آنطور که از قرائن برمی‌آید دولت چنین تصمیمی دارد، اما هنوز عوامل تندرو در نهادهای مختلف هستند که می‌خواهند فضای قبلی همچنان باقی بماند و جامعه همچنان دوتکه باشد.

‌دلیل این مساله چیست؟ چرا تندروها تلاش می‌کنند فضای موجود باقی بماند؟

چون بقا و رشد آنها در چنین فضایی است. البته این تندروها دو دسته هستند، یک دسته فکر می‌کنند که حفظ نظام از این راه بهتر انجام می‌شود که دائم بگوییم افرادی که در حوادث سال‌های گذشته نقش داشتند، آن هم فقط افراد یک طرف ماجرا، از دایره نظام خارجند و افراد را یکی پس از دیگری از قطار انقلاب پیاده کنیم. این عده تفکر غلطی دارند، یعنی تصورشان از حفظ نظام تصور غلطی است و اهمیت وحدت ملی را درک نمی‌کنند که این انقلاب اساسا با وحدت به وجود آمده است و با وحدت ادامه خواهد داشت.

‌و دسته دیگر؟


دسته دیگر کسانی هستند که خودشان می‌دانند چه کاری انجام می‌دهند و با علم به اینکه از این طریق انقلاب لطمه خواهد دید این راه را در پیش گرفته‌اند. آنها چون حیات سیاسی و منافع‌شان در حفظ وضع موجود است، می‌خواهند این شرایط همچنان باقی بماند.

‌این دسته که از آنها یاد می‌کنید، «افراد» تندرو هستند یا جریان‌ها و محافل خاص؟

هم افراد هستند و هم محافلی که در نهادهای مختلف نفوذ دارند. در واقع کسانی هستند که خودشان هم در حوادث آن‌ سال‌ها نقش داشتند و نقش آنها هم باید دیده شود. به هر حال دولت وظیفه سنگینی در این جهت دارد، آقای روحانی هم در وعده‌های انتخاباتی‌اش این موضوع را مطرح کرده بود که به این شکاف و نقار اجتماعی پایان خواهد داد و باید به این قول‌شان عمل کنند.

جز دولت چه ارگان‌ها و نهادهایی می‌توانند به تحقق آشتی ملی کمک کنند؟

به نظر من جامعه مدنی می‌تواند در این مسیر کمک کند. در واقع نهادهای اجتماعی غیردولتی، سازمان‌های مردم‌نهاد و شخصیت‌های موثر اجتماعی می‌توانند نقش مهمی در این زمینه ایفا کنند.

‌مثلا چه نهادها و گروه‌هایی؟

روحانیت به‌طور کلی می‌تواند نقش مهمی داشته باشد؛ مراجع تقلید می‌توانند بسیار تاثیر داشته باشند؛ دانشگاهیان هم از گروه‌هایی هستند که در تحقق آشتی ملی تاثیرگذار هستند. زمانی که این افراد و گروه‌ها خواهان حل این مساله باشند، دولت با‌ انگیزه بیشتری برای آن تلاش خواهد کرد.

‌اما برخی بر این عقیده‌اند که بهتر است گروه‌های اجتماعی، زیاد به این مسائل نپردازند و اجازه بدهند که دولت خودش این مسائل را پیگیری کند، تاثیرگذاری این گروه‌ها برای رفع کدورت‌های بر جای مانده به چه صورت است؟

اینها شرایط و زمینه عمل را برای دولت فراهم می‌کنند و از فشار تندرو‌ها می‌کاهند. در واقع فشار افکار عمومی کار خود را می‌کند.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین