ساپینتو به دلیل علاقه به بازی تهاجمی و پیروزیهای پرگل، از جمله محبوبترین مربیان خارجی در فوتبال ماست که این فصل، صرفاً به دلیل همین محبوبیت نزد هواداران تبدیل به گزینه هدایت استقلال شد و با آنکه آبیها با فابیوکاریله به مرحله نهایی همکاری رسیده بودند، با فشار آنها جانشین او شد.
ساپینتو از روز اولی که آمد، اصرار داشت که باید برایش مهاجم بخرند. او در فصل بیست و دوم امثال محمد محبی و مهدی قایدی را در خط آتش داشت که نمونهای در فوتبال ایران ندارند. پس باید به مرد پرتغالی حق داد که این همه روی خرید بازیکنان در بخش تهاجمی اصرار داشت. او از مربیانی است که بعد گل چهارم دنبال پنجمی هستند نه اداره بازی و حفظ نتیجه...
خلاصه ماجرا این شد که استقلال به فاصله چند روز تا شروع فصل و بازی سوپرجام، علاوه بر بازگرداندن سعید سحرخیزان از لیگ روسیه، یک مهاجم اهل فرانسه که برای تیم ملی هائیتی در ۷۲ بازی ۴۰ گل زده را هم به خدمت گرفت. «دوکنز نازون» که در کارنامهاش تجربیاتی خوب در سطح بالا دیده میشود.
تا اینجای کار همه از این خرید راضی بودند. شماره ۹ از محمدرضا آزادی گرفته و به او داده شد تا همه بدانند اصلیترین گزینه برای مهاجم هدف و ترکیب اصلی همین بازیکن است و طبعاً بیشترین انتظار برای گلزنی و به ثمر رساندن زحمات بقیه از او میرود.
سوپرجام خیلی زود فرا رسید و به طور طبیعی بازیکنان تازه وارد استقلال به استثنای آدان -آن هم، چون استقلال دروازهبان دیگری نداشت- روی نیمکت نشستند تا بازیکنانی که در اردوی ترکیه بیشتر با یکدیگر تمرین کرده و هماهنگ شدهاند، به زمین بروند.
استقلال با یک گل جلو بود که در نیمه دوم و دقیقه ۵۸ ساپینتو تمایلات تهاجمی خود را بار دیگر ثابت کرد. او به جای حفظ نتیجه و آوردن مدافع، نازون را به جای آزادی به میدان فرستاد و از همین لحظه تا پایان مسابقه دیگر نشانی از این خرید در زمین ندیدیم!
گم شدن او در زمین وقتی بیشتر به چشم آمد که اسکوچیچ ۹ دقیقه بعد در دقیقه ۶۷ اشترکال را به جای دروژک آورد -همان کاری که ساپینتو کرد، تعویض مهاجم با مهاجم- و همه تاثیرگذاری این دو مهاجم تازه نفس را با هم مقایسه کردند. اشترکال در ۲۳ دقیقه یک پنالتی گرفت و یک گل زد تا تیمش بازی باخته را ببرد. اما دوکنز فقط یک پاس تکضرب در عرض داد!
در حقیقت اسکوچیچ بازیکنی را به میدان آورد که ستاره زمین شد و نتیجه را به نفع تیمش برگرداند، اما ساپینتو صفر را با صفر عوض کرده بود! هر چقدر آزادی در زمین بیتاثیر و غیر قابل رویت بود، دوکنز تازه وارد از او بدتر!
البته با یک بازی نمیشود نظر داد، اما مگر نه اینکه بازیکن میلیون دلاری باید در بازیهای حساس و بزرگ، تاثیر بگذارد؟ آن هم مسابقهای که به قیمت یک جام تمام میشود و برای مربی که دور قبل در ایران بازیهای بزرگ و روبروی مدعیان را باخته؟
بازیکن بزرگ قاعدتاً باید مراقب آمادگی خود باشد. خیلی کمتر از بازیکن معمولی به زمان برای هماهنگی با سایرین نیاز دارد، آن هم وقتی که از یک لیگ سطح بالاتر به لیگ سطح پایینتر میآید. اما در عمل؛ هر چه خارجیهای تراکتور درخشیدند و یک جام برای این تیم گرفتند، اثری از خارجی استقلال در زمین نبود!