در برنامه «کات» با حضور مسعود فراستی، سریال «شکارگاه» نقد و بررسی شد. سعید مروتی در ابتدای این جلسه به مسعود فراستی گفت: «کارگردان شکارگاه، نیما جاویدی، کارگردان مورد علاقه شماست.» و مسعود فراستی عنوان کرد: «از یکی از فیلمهای او را دفاع کردم و هنوز هم پشیمان نیستم! نه قبلی و نه بعدی و نه سریالش همه بدند! آن فیلمی که دفاع کردم «سرخپوست» بود. این فیلم به گمانم جزو بهترینها تاریخ سینمای ایران است. اما قبل از آن یک فیلم سینمایی با نام «آکتور» دارد که فاجعه است. یعنی در این فیلم نشان داده که الفبای سینما را هم بلد نیست. یعنی باورتان نمیشود که کاتهای او چقدر غلط است.»
جاویدی دنبال پول افتاده
سعید مروتی، روزنامهنگار و منتقد سینما نیز در این باره از فراستی پرسید: «چطور میشود که یکی به عنوان کارگردان «سرخپوست» کارش خوب است و در کارهای بعدی و سریالش حتی میگویید کاتها را هم بلد نیست؟» فراستی در پاسخ به این پرسش مروتی گفت: «این پرسش خیلی حرف حساب است. در سینما چیزی از آن خودمان نمیشود. یعنی سینما به این سادگی وا نمیدهد. یکبار مجموعه تجربههای خوبمان به کار افتاده و یک اثر خوب ساختهایم. جای تحسین دارد. اما بعدی را باید مراقب بود. یعنی باید به جلو پیش رفت. کارگردان باید بداند که کجا بوده و چه کار باید بکند. نه اینکه داستان افتادن به دام این وی اودیها و کار کردن برای این و آن، فیلمسازی را از یاد آدمی میبرد. واقعاً تا حدی فیلم «آکتور» بد است که اصلاً نمیتوان آن را تحمل کرد! درست است که «سرخپوست» خوب بوده، اما او الآن دنبال پول است! تعداد بازیگران در آنجا زیاد و همه محبوباند، اما کار خیلی بد است!
قسمت دوم به بعد افتاد مشکلها!
قسمت نخست سریال «شکارگاه» دیدنی است. قسمت اول را راحت میتوان دید و آن زنان هفتتیرکش را هم باور کرد و لذت برد. آن قسمت فضا دارد و پرویز پرستویی خیلی زیاد خوب است. اغراقهایش هم زیاد است. اما از قسمت دوم به بعد، افتاد مشکلها!»
با سوژه قسمت اول میشد ۹ قسمت ادامه داد!
سعید مروتی در ادامه افزود: «آنچه درباره پرویز پرستویی میگویید، بیشتر به صحنه پردازی و فیلنامه بازمیگردد تا اجرای بازیگر. فیلم حالت معمایی دارد. معمولاً وقتی چیز با ارزشی گم میشود، مخاطب تا چند قسمت دنبالش میگردد. در همان قسمت اول وقتی همان جواهر را پیدا میکند، تماشاگری که عادت به دیدن این سریالها هم دارد، غافلگیر میشود و انتظار ندارد که جواهر به آن سرعت پیدا شود. با همین موضوع میتوان ۸، ۹ قسمت پیش رفت و در ذهن پرسید که این جواهرات کجاست؟! اما کارگردان این کار را نمیکند. شاید دلیل اینکه شما از دیدن قسمت اول رضایت داشتید این است که حتماً داستان پر و پیمانی وجود دارد که کارگردان هم نمیخواهد با گم شدن یک جواهر آن را کش دهد. در قسمت دوم، پیش از اینکه داستانی روایت شود، او سعی کرده به شخصیتها بپردازد و مشکل از همینجا شروع میشود.»
پرویز پرستویی خراب نه، بلکه تهی میشود...
فراستی تأکید کرد: «زنی که تفنگ دستش است و جلو همه کسانی که به آن خانه تجاوز کرده بودند، میایستد، حال ناگهان، به عشق فیلم فارسی تبدیل خواهد شد. سریال به شدت ضعیف و بیکنش است. تکتک شخصیتها خراب میشوند. پرستویی خراب نمیشود بلکه تهی میشود.»
سریال برای مخاطب جذابیّت دارد؟
مروتی افزود: «با حملهای که همسرش به او میکند و میگوید او به فکر منافع خودش است، تحولات شکارگاه به گونهای است که بیننده هیچ شخصیتی را برای دوست داشتن پیدا نمیکند. خیلی سخت است که کارگردان سریالی بسازد و تعدادی شخصیت در آنها تعبیه کند و اغلب منفی یا کلّاش یا خنثی باشند. این حرفم به آن معنی نیست که شخصیتها حتما نباید مثبت باشند بلکه دستکم باید جذاب باشند. من تماشاگر باید برایم مهم باشد که برای او چه اتفاقی میافتد. اگر برایم مهم نباشد، اتفاقی که برایم میافتد هم بیمعنا میشود.»
سریال پرت است!
فراستی یادآور شد: «قسمت اول خیلی بکر است. اما از قسمت دوم، فیلمنامه به حدی کم میآورد که ناچار است یک پلات و مینی پلات دیگر به آن اضافه کند. بچه را از رشت و تحصیلکرده را بیاورد؛ و نتیجه این میشود که به کل سریال پرت میشود. تا اینجای کار از بین رفته است. غیر از فضاسازی که آن را هم عنوان کردم.»
به کل نابود نیست
مروتی یادآور شد: «در فیلم سینمایی «سرخپوست» همین فضاسازی قسمت اول را انجام داده بود که خیلی خوب بود. در این کار هم مهارت دارد. ما چند قسمت دیدهایم. اما باید دید که کارگردان میخواهد چه کار کند. سریال البته به گونهای هست که مخاطب انتظار داشته باشد اتفاقات خوبی بیفتد. سریال به کل نابود نیست. من این سخنان را برای قسمت اول میگویم. شاید سریال بتواند برگردد و کاشتهایی است که میخواهد برداشت کند. من همواره سعی میکنم قدری خوشبین بمانم و باشم.
«کنکل» بهتر بود
در سریالهایی که در نمایش خانگی بوده این سریال ابتدای امر پربینندهتر بود. در همین چند قسمت از کنکل هم پر بینندهتر است.» مسعود فراستی هم ادامه داد: «مقداری که از «کنکل» دیدم به نظرم قصه دارد و تا حدی هم فضا را درمیآورد و کارخانه را به تصویر میکشد. اما پس از ۴ قسمت ندیدم و باید دید. تا اینجا من به آن نمره میدهم.»
نقش زنها پررنگ است
مروتی گفت: «نقش زنها در شکارگاه پررنگ است. جسته و گریخته دیدم که از الهام پاوهنژاد هم تعریف کردهاند.» و فراستی گفت: «بازی او البته خیلی دوگانه است. یک دستیای که در پریناز ایزدیار میبینیم در او وجود ندارد. دیگر شخصیتها هم جملگی این مشکل را دارند. این مشکلات البته به بازیگر نه، بلکه به فیلمنامه و اجرا بازمیگردد.»
اندیشه در سینما و پیشنهاد در نمایش خانگی!
مروتی توضیح داد: «وقتی فضای سینما نامناسب است، آنها سعی میکنند کار کنند. شاید کار نیما جاویدی ساختن سریال برای شبکه نمایش خانگی نباشد و مهاجرت فیلمسازان به چنین مدیومی از سر اجبار باشد. یعنی کارگردانی که هر ۳، ۴ سال یکبار ممکن است فیلم بسازد و جنس فیلمهایی که او میسازد اصلاً زمینه ساختش فراهم نیست. در حالی که پیشنهاد در نمایش خانگی است.»
نمایش خانگی سرطان است
فراستی افزود: «بعید میدانم که نیما جاویدی به حتی نیمی از سرخپوست بازگردد. به نظرم نمایش خانگی برای فیلمسازان سرطان است. وقتی به دامش میافتند، دیگر خلاصی ندارند. از آنجایی که امثال نیما جاویدی هنوز سینماگر نشدهاند و صد البته با یک فیلم خوب سینماگر نمیشوند، به دام این افتادن یعنی نابودی. به نظرم نمایش خانگی به شدت نابودگر بوده.»
«موسی» حاتمیکیا ضعیف است
مروتی ادامه داد: «بعضی کارگردانها مانند حاتمیکیا سریال ساختند و دوباره به سینما بازگشتهاند. «خاک سرخ» نمونه سریالی است که او در دهه ۷۰ ساخت.» مسعود فراستی در پایان تأکید کرد: «فیلم سینمایی «موسی» او هم امروز ضعیف است!»