حرفهای اخیر وزیر نیرو طعنهای سیاسی و نوعی خودزنی در خود داشت. عباس علی آبادی که در دولت ابراهیم رئیسی وزیر صمت بود اخیرا گفته است در پایان آن دولت سدها خالی و صنایع خاموش بودند و به همین خاطر مایل به حضور در دولت پزشکیان نبود.
او این سخنان را در حالی به زبان آورد که خود بخشی از آن دولت بود و طبیعتا باید از دولت سیزدهم دفاع میکرد. اما این حرف را در برابر نمایندگانی زد که اغلب آنها همسو با دولت سابق بودند و بسیاری از آنها معتقدند که دولت سیزدهم با دستاوردهای بسیار زیادی به مسعود پزشکیان تحویل داده شده است؛ دستاوردسازیهایی که برخی آن را اسب زینشده ای خواندند که در اختیار مسعود پزشکیان قرار گرفت.
اما این سخنان علی آبادی چه معنایی دارد؟ در این باره خبرگزاری خبرآنلاین با مصطفی هاشمی طبا فعال سیاسی و معاون رییس جمهور در دولت اصلاحات گفت و گو کرده است. این فعال سیاسی اما می گوید که صحبت های وزیر نیرو را متوجه نمی شود همانطوری که وقتی در دولت سیزدهم وزیر صمت بود وعده داده بود پس از یک سال صدهزار خودرو برقی تولید شود اما همان یک دستگاه خودرو برقی هم که نشان داده بود برقی نبود!
او می گوید وزارت نیرو به جای آنکه برق مردم را قطع کند می توانست یک سیستم برای صرفه جویی طراحی کند اما این کار را نکرده و در این مدت بدترین شیوه را به کار گرفته است.
به اعتقاد هاشمیطبا، مشکلات ریشه در شلختگی مدیریتی دارند که از دوره احمدینژاد آغاز شد. او احمدینژاد را مسبب اصلی تخریب ساختارهای مدیریتی، نابودی سازمان برنامه، بههمریختگی نظام توزیع آب، و هدررفت صدها میلیارد دلار دانست.
مشروح گفتگوی مصطفی هاشمی طبا با خبرگزاری خبرآنلاین را در ادامه بخوانید؛
* آقای هاشمی طبا! آقای عباس علیآبادی، وزیر نیرو، در مجلس اعلام کردند که در تابستان آخر دولت آقای رئیسی، مخازن خالی و صنایع تعطیل بودند. با توجه به اینکه آقای علیآبادی وزیر دولت آقای رئیسی بود و به دولت آقای پزشکیان آمد، این حرف او چه معنایی دارد؟
من معمولاً حرفهای او را نمیفهمم. او در وقتی در دولت آقای رئیسی از شهریور ۱۴۰۲ وزیر صمت بود. ایشان در زمان وزارت صمت یک اتومبیل برای آقای رئیسی آوردند و گفتند این اتومبیل برقی است و تا آخر سال ۱۰۰ هزار دستگاه از این اتومبیل تحویل میدهیم. اما حتی یک دستگاه هم تحویل ندادند. بنابراین، من اصلاً نمیتوانم روی حرفهای او حساب کنم.
او اخیرا هم از مردم خواست در مصرف برق صرفهجویی کنند. اما اینکه نمیشود فقط بگوید صرفهجویی کنیم. او وزیر نیرو است و مثلاً برای صرفهجویی باید طرحی بدهد. اگر میخواهند صرفه جویی شود باید بررسی کنند که مصرف کارخانجات و مردم چگونه است. یعنی سیستمی ارائه کند و بگوید بر اساس این سیستم، مثلا باید اینقدر صرفهجویی کنید؛ اگر صرفهجویی کردید پاداش میگیرید یا اگر بیش از حد مصرف کردید جریمه میشوید. اما به جای آنکه روش ارائه کند میآید و مثلا میگوید کمتر نان بخورید. آخر به شما چه ربطی دارد که مردم کمتر نان میخورند یا بیشتر؟ شما باید بروید ببینید مشکل آب و برق کجاست، مصرف را تنظیم کنید و بررسی کنید که ماینرها چقدر مصرف میکنند. اما حرفهای اینچنینی میزنند. من اصلاً حرفهایشان را نمیفهمم. این حرفشان هم که گفته اند نمیخواستم وارد دولت شوم اما آمدم را هم مثل حرفهای دیگرش نمیفهمم.
حتی خودروی برقیاش هم برقی نبود!
* در یک سال گذشته طرفداران دولت سیزدهم سعی کردند برای آن دولت دستاوردسازیهایی انجام دهند؛ بسیاری از نمایندگان مجلس هم که آقای علیآبادی در برابر آنها صحبت میکرد از این طیف سیاسی هستند. آیا این موضوع دستاوردسازیهای آن طیف سیاسی را زیر سوال نمیبرد؟
خود آقای علیآبادی که وزیر صمت بود باید برای واحدهای صنعتی طرحی برای مدیریت مصرف برق میداد. چطور میشود که صنایع خاموش بودند؟ در حالی که اینهمه تبلیغ میکرد و میگفت صنایع جدیدی راهاندازی کردهایم یا صنایع خوابیده را به کار انداختیم. من که میگویم اصلاً حرفهای او را جدی نمیگیرم؛ مثل همان صدهزار اتومبیل برقی که گفتند تولید میکنیم. در حالی که همان یک دستگاه اتومبیل هم برقی نبود!
اما در مورد شرایطی که دولت کنونی بر سر کار آمد... در طول سالهای گذشته شاهد یک نوع شلختگی مدیریتی در کشور بودیم. بخشی از آنها به تحریم برمیگردد. اما مسبب بخش دیگر آن احمدینژاد بود. چون در زمان آقای خاتمی همهچیز منظم و مرتب بود. احمدینژاد که آمد همهچیز را به هم زد و شروع به ایجاد ناترازی مدیریتی در کشور کرد. این موضوع همینگونه ادامه پیدا کرد. در زمان آقای روحانی، چون مدتی تحریمها برطرف شده بود، تا حدودی وضع بهتر شد. آن موقع هم البته مدیریت خیلی منظم عمل نمیکرد و شلختگیها وجود داشت. در زمان آقای رئیسی هم همینطور بود. نمیدانم آقای پزشکیان چه طرحی برای مقابله با این شلختگی دارند. با این حال نمیتوان گفت که تحویل و تحولات دولت خوب بوده اما یقیناً احمدینژاد دولت خوبی تحویل گرفت، دولت خوبی را تحویل گرفت و تخریب کرد و همهچیز را منفجر کرد.
احمدینژاد هر کاری که از دست یک نفر برای تخریب در یک کشور برمیآمد را انجام داد
* یعنی این خشت کج را احمدینژاد گذاشت؟
بله، او اصلاً تخریب کرد. سازمانهایی مثل سازمان برنامه را تخریب و بقیه سازمانها را تضعیف کرد. نظام توزیع آب در منطقه مرکزی کشور را نیز به هم زد. هر کاری که از دست یک نفر برای تخریب در یک کشور برمیآمد را انجام داد. در عرض چند سال ۲۰۰-۳۰۰ میلیارد دلار پول در بازار ریخت و همه آنها خارج شد.
* ناترازیهای انرژی را هم از زمان احمدینژاد میدانید؟
در این سالها اصولاً مقداری نیروگاهها ایجاد شده اما مقداری نیروگاهها تضعیف و تخریب شدهاند. یکسری نیروگاههای آبی ما متوقف شده یا نوسازی نشدهاند. خیلی از نیروگاههای ما با ۲۵ درصد بازدهی کار میکنند. اگر نوسازی میشدند، میتوانستند تا ۷۰ درصد راندمان داشته باشند. ما سالانه حدود ۵۰-۶۰ میلیارد دلار سوخت اضافی مصرف میکنیم. اینها به دلیل بیتوجهی به مدیریت، بازسازی و نوسازی و توجه نداشتن به انرژیهای خورشیدی بوده است. در مورد آب هم به مصرف آب در کشاورزی و نوسازی آن بیتوجهی شده است. دولتهای مختلف هم هر کدام اقداماتی داشتهاند. مثلاً آقای هاشمی در مورد آب، اقداماتی کردند. اما آقای احمدینژاد هر کاری که قرار بود برای اصطلاح مصرف کمتر آب و مدرنسازی انجام شود را خواباند. بنابراین، یک سلسله اقدامات تخریبی در کشور انجام شده که به هیچ وجه نمیتوانیم بگوییم مدیریت انجام شده است. بعد هم نسل به نسل ادامه پیدا کرد و کسی کار جدیدی انجام نداده است.
وزارت نیرو بدون فکر و اندیشه فقط میگوید «قطع میکنیم»
* با توجه به اینکه میفرمایید شلختگی مدیریتی در کشور حاکم شده و اکنون دولت آقای پزشکیان بر سر کار است، برای بازگشت به مسیر درست چه اقداماتی باید انجام شود؟ چگونه میتوان این وضعیت را اصلاح کرد و به ریل اصلی بازگرداند؟
باز هم سختی آن به مردم برمیگردد؛ یعنی مردم باید در این مورد عمل کنند. دولت باید سیستمهای مختلف را طراحی کند و به مردم اعلام کند. مثلاً نظر خود من که البته خام است و باید کارشناسی شود این است که به جای اینکه برق کارخانهها را هفتهای دو روز قطع کنند یا برق خانهها را مدام قطع کنند و این همه خسارت وارد شود، به همه ابلاغ کنند که ۲۰ درصد صرفهجویی کنید. کارخانجات متخصص دارند، آنها باید ببیند چه کار می شود کرد مثلا ممکن است یک خط را بخوابانند. ممکن است بعضی نوآوریهایی داشته باشند.
اما الان بدترین شکل انتخاب شده و فورا برق را قطع میکنند. وقتی برق یک کارخانه دو روز قطع شود، کارگرهای آن چه کار باید بکنند؟ در حالی که میشد به کارخانهها گفت خودتان صرفهجویی کنید. مهندسان برق دنبال حل مسائل میرفتند. اگر یک سیستم طراحی میشد، به جای اینکه در خانهها ۴۰-۳۰ چراغ، پنج چراغ روشن میکردند یا به جای استفاده ۲۴ ساعته از کولر آن را ۱۶ ساعت روشن میکردند. بالاخره خود مردم فکری میکردند. اما متأسفانه هیچ سیستمی را طراحی نکردند و فقط گفتند قطع میکنیم. این ابلهانهترین کاری است که یک آدم میتواند بکند. یعنی اینکه هیچ فکر و اندیشهای در آن به اصطلاح مجموعه وزارت نیرو برای مقابله با این کار نیست. در حالی که آنجا کلی آدمهای متفکر و دانا وجود دارد.
مال مردم را به خودشان هدیه میدادند!
* در یک سال گذشته عملکرد دولت پزشکیان در مور ناترازیها چطور بوده؟
به نظر من دولت آقای پزشکیان باید اولویتهایش را مشخص کند. در دولت یک کارخانه افتتاح میشد و میگفتند این هدیه آقای رئیسی به مردم است. یعنی چه که هدیه به مردم است؟ در حالی که اصلا اینها متعلق به خود مردم است. حالا آن هدیه کنار رفته و میگویند به دستور رئیسجمهور فلان کارخانه افتتاح شد. این هم از آن لفظهای بیخود است که به کار میبرند. مثلاً در حالی که الان کارخانههای فولاد با ۳۰ درصد پایین تر از ظرفیت کار میکنند، کارخانه فولاد افتتاح کرده اند. یا مثلا دنبال فرودگاه قم رفتهاند، در حالی که الان فرودگاه امام خوابیده. پس معلوم است که در دولت اولویت وجود ندارد. دولت آقای پزشکیان باید اولویتهای مملکت را که باعث تخریب مملکت است، تشخیص دهد و به آنها برسد. خیلی چیزها هستند که اصلاً نباید به آنها توجه کنند. اینکه چقدر مدرسه، ورزشگاه یا سالن تئاتر ساخته میشود دیگر به دولت ربطی ندارد. دولت باید خود را از اینها رها کند و برود دنبال اولویتهای حساس مملکت. نباید روی چیزهای دیگری وقت بگذارد.