اگر به هر دلیلی والدین تمایل داشتند فرزندشان در محیطی خلوتتر و با رسیدگیهای بیشتر تحصیل کند، او را در مدرسه غیرانتفاعی ثبتنام میکردند. البته کلاسهای فوقبرنامه جانبی در مدارس غیرانتفاعی، به معنای ضعف مدارس دولتی نبود؛ چراکه قبولیهای کنکور، نامآوران المپیادها و مسابقات علمی و ورزشی در میان مدارس دولتی کم نبود و حتی در بسیار موارد، مدارس دولتی در رقابت با مدارس غیرانتفاعی، تلاشهای بسیاری برای ارتقای علمی و فرهنگی خود میکردند. رفتهرفته، کاهش بودجه مدارس دولتی، کمبود نقدینگی آموزشوپرورش و البته پایین بودن دستمزد، توجه معلمان زبده و کادر آموزش را به فعالیت در مدارس غیرانتفاعی جلب کرد. البته این موضوع، متفاوت از تاریخچه شکلگیری مدارس غیرانتفاعی است و فقط نگاهی به اقبال عمومی به این مدارس است، چراکه در بیان تاریخچه این مدارس باید گفت که مدارس غیرانتفاعی پیش از انقلاب پا گرفتند و با روی کار آمدن جمهوری اسلامی و طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، منحل شدند. پس از ۱۰ سال از این انحلال، با مصوبه دیگری از شورای عالی انقلاب فرهنگی دوباره تشکیل شدند. مدارس خصوصی پیش از انقلاب به نام مدارس ملی توسط اشخاص حقیقی و حقوقی با اجازه شورای عالی آموزش و پرورش فعالیت میکردند.
بیرونقی مدارس دولتی در سایه افت کیفیت آموزشی
به هر ترتیب، هر چه اقبال به مدارس غیرانتفاعی و خصوصیسازی بیشتر شد، مدارس دولتی در محاق قرار گرفته و محجور شدند. مدارس غیرانتفاعی هم با بهکارگیری معلمان باتجربه، روزبهروز بر آمار موفقیت دانشآموزان خود اضافه میکردند و سودای ثبتنام در این مدارس را در سر هر والدینی میانداختند. رفتهرفته، اما بحث انتخاب، جای خود را به اجبار داد؛ اجباری که از نگرانی آینده فرزندان ناشی میشد، چراکه مدارس دولتی رو به زوال رفته بودند و تقریبا کمتر معلمی حاضر به فعالیت در آنها بود. تعداد بالای دانشآموزان هم در کلاسهای درس که منجر به افت کیفیت تدریس و کاهش توجه دانشآموزان به کلاس و توجه معلم به هر دانشآموز میشد، از چالشهای مدارس دولتی بود. موضوع دیگری که والدین را به سمت مدارس غیرانتفاعی میکشاند، ترکیب فرهنگی متفاوت بود. مساله مهم دیگر، کمبود منابع و امکانات مدارس دولتی، یعنی تجهیزات آموزشی، تکنولوژی و ورزشی بود که از محدودیتهای بودجهای آموزشوپرورش ناشی میشد. به این موارد، خستگی و فرسودگی معلمان و کادر آموزش و پایین بودن دستمزد و مزایای آنها را هم اضافه کنید.
تمامی این موارد، مدارس دولتی را به سمتی برد که امروز، چهرهای شبیه به تبعیدگاه در نظر والدین دارد؛ والدینی که در بسیاری موارد، حتی با قبول مقروض شدن و فشار مالی بالا، تلاش میکنند حتما فرزند خود را در مدارس غیرانتفاعی ثبتنام کنند. با این گرایش و استقبال از مدارس غیرانتفاعی و بی رونق شدن مدارس دولتی، انگار در یک روند ناخودآگاه و نانوشته، مسوولیت تامین مالی و امکانات مدارس، از آموزشوپرورش سلب و به نهادهای خصوصی، یعنی همان مدارس غیرانتفاعی واگذار شد، اما دستورالعمل آموزشی و تعیین تعرفه برای اخذ شهریه، همچنان بر عهده آموزشوپرورش است. شهریهای که مدارس بابت تحصیل دانشآموزان در هر سال تحصیلی، از آنها دریافت میکنند که با توجه به امکاناتی که این مدارس، به صورت خصوصی تامین کرده و در اختیار دانشآموزان میگذارند، امری کاملا بدیهی و منطقی است. ماجرا، اما از جایی آغاز میشود که مدارس غیرانتفاعی شهریه بالا میگیرند، امکانات چندانی ارائه نمیدهند و ظاهرا نظارت چندانی هم از سمت آموزش و پرورش بر این موضوع نیست.
تعرفههایی روی کاغذ
احمد محمودزاده، معاون وزیر آموزش و پرورش و رییس سازمان مدارس غیردولتی، ۱۴ مرداد ۱۴۰۴، در یک نشست خبری با اصحاب رسانه حضور داشت. آنطور که هممیهنآنلاین در همان تاریخ منتشر کرد، محمودزاده با اشاره به تفکیک شهریهها در استانها گفت: «بدون احتساب شهر تهران، کف شهریه مدارس در دوره ابتدایی بین ۱۹ میلیونو ۲۰۰ هزار تا ۵۳ میلیون تومان است.» او همچنین در این نشست خبری درباره شهریه مدارس در شهر تهران بدون در نظر گرفتن هزینه فوقبرنامه توضیح داد: «شهریه دوره ابتدایی ۳۰ میلیون تومان، متوسطه اول ۳۶ میلیون، متوسطه دوم ۳۷ میلیون، فنیوحرفهای ۵۲ میلیون و کاردانش ۳۹ میلیون تومان تعیین شده است.»
این اعداد و ارقام در حالی اعلام شد که هر ساله در زمان ثبتنام دانشآموزان در مدارس غیرانتفاعی، والدین با شهریههایی بسیار بالاتر از تصورشان روبهرو میشوند. بر اساس بررسیهای میدانی خبرنگار ، مدرسهای در منطقه یک تهران، ۲۶۰ میلیون تومان برای ثبتنام در مقطع ابتدایی، شهریه اخذ کرده که نسبت به سال گذشته، حدود ۱۱۰ میلیون تومان افزایش داشته؛ یعنی بیش از ۵۵ درصد. به گفته یکی از والدینی که فرزند خود را در این مدرسه ثبتنام کرده، چالشهای تغییر هر ساله مدرسه، او را وادار میکند که در هر شرایطی، شهریه را پرداخت کرده و فرزندش را در این مدرسه ثبتنام کند. او میگوید: «انگار برخی مناطق را رها کردهاند و استدلالشان این است که هر کسی توانایی مالی دارد، ثبتنام کند، در غیر این صورت به مناطق و مدارس دیگر برود.» به گفته یکی دیگر از والدین، این مدارس یک نرخ مصوب دارند که آن را به عنوان شهریه اخذ میکنند و مبلغ بالاتر را طبق رضایتنامهای با این عنوان که والدین خودشان تمایل به استفاده از کلاسهای فوقبرنامه دارند و با رضایت خودشان تمامی هزینه را پرداخت میکنند. والدین هم چارهای جز پذیرفتن ندارند، چراکه در این منطقه، تعداد مدارس دولتی محدود است و در مواردی هم والدین به لحاظ فرهنگی و آموزشی حاضر به ثبتنام فرزندشان در مدرسه دولتی نیستند. این در حالی است که بنا به گزارش تسنیم، محمودزاده درباره میزان شهریه مدارس غیردولتی در سال تحصیلی جدید گفته بود که «شهریه مدارس در تهران بین ۳۰ تا ۹۱ میلیون تومان تعیین شده که بسته به نوع مدرسه، مقطع تحصیلی و استان محل فعالیت، از ۲۰ میلیون تا ۱۴۵ میلیون تومان متغیر است و تنها حدود دو درصد از مدارس شهریهای بالای ۱۰۰ میلیون تومان دارند.» در واقع بهگفته معاون وزیر آموزش و پرورش سقف شهریه مدارس ۱۴۵ میلیون تومان در نظر گرفته شده و بالاتر از آن، تخلف به شمار میرود.
شهریههای بالاتر از سقف بدون احتساب هزینههای جانبی
منطقه ۲ هم شرایط متفاوتتری ندارد و میانگین شهریه مدارس غیرانتفاعی، بیشتر از کف و سقف اعلام شده از سوی آموزشوپرورش است. فرزند ماندانا، در پایه ششم تحصیل میکند و برای ثبتنام او، ۱۱۰ میلیون تومان شهریه واریز کرد. احسان هم برای ثبتنام پسرانش در متوسطه اول و دوم، ۱۸۰ و ۱۰۰ میلیون تومان در دو مدرسه جداگانه در همین منطقه پرداخت کرده است. اما مریم برای ثبتنام پسرش که امسال کلاس چهارمی میشود، در همین منطقه ۲ و حوالی سعادتآباد ۲۰۵ میلیون شهریه پرداخت کرد. او درمورد مدرسه پسرش میگوید: «تنها دلیلی که مرا ناچار به انتخاب این مدرسه کرد، نزدیکی آن به محل سکونتم بود. از طرفی، به دلیل شرایط کاریام، لازم بود که پسرم تا ساعت ۱۵ در مدرسه بماند و فقط در اینجا چنین امکانی را داشتم.» مدرسه غیرانتفاعی دیگری هم در همین منطقه بود که شهریه دریافتیاش برای سال تحصیلی پیشِ رو و برای مقطع دبستان، ۱۸۰ میلیون تومان بود. یعنی نهتنها بالاتر از نرخ مصوب که حتی از سقف اعلام شده هم بیشتر بود. نکته مهم در این مدرسه، این بود که رقم شهریه، بدون احتساب سرویس رفتوبرگشت و میانوعده و جزوات درسی بود و این موارد، جداگانه و طی سال اخذ میشد.
در منطقه سه هم، هزینه ثبتنام در مقطع دبستان در یکی از مدارس غیرانتفاعی، ۱۵۰ میلیون تومان است که نسبت به پارسال، حدود ۵۰ میلیون تومان افزایش داشته است. پدر یکی از دانشآموزانی که در این دبستان تحصیل میکند، میگوید: «پارسال شهریه دخترم ۱۰۰ میلیون تومان بود. اما وسط سال، دوباره مبلغی را به عنوان هزینههای جانبی دریافت کردند. یعنی احتمال اینکه شهریه امسال دخترم از ۱۵۰ میلیون بیشتر شود، وجود دارد.» در همین منطقه، شهریه مقطع متوسطه اول برای امسال، بین ۱۴۵ تا ۱۸۰ میلیون تومان است؛ این رقم مربوط به مدارسی است که والدین آنها در این گزارش مشارکت داشتند و احتمالا در مدارس دیگری که شناخته شده و معروف هستند، بالاتر خواهد بود.
کلاسهای درس بدون پنجره
این نرخ شهریه بالاتر از سقف اعلام شده، فقط مربوط به منطقه یک و دو و سه نیست. در منطقه هفت تهران هم، یکی از والدین در زمان ثبتنام دخترش در کلاس اول ابتدایی، نزدیک به ۹۰ میلیون تومان شهریه پرداخت کرده که البته بدون احتساب هزینه لباس و اردوهای فرهنگی طی سال تحصیلی است. او یکسان بودن فرهنگی و مذهبی را تنها دلیل ثبتنام فرزندش در این مدرسه میداند و میگوید: «این مدرسه، هیچ امکانات خاص و قابل توجهی ندارد و مکان مناسبِ مدرسه هم انتخاب نشده؛ یک خانه قدیمی بوده و بعضی از کلاسها حتی پنجره هم ندارند. حیاط هم به قدری کوچک است که امکان بازی نیست.» به گفته والدین دیگر، شهریه نسبت به سال گذشته حدود ۵۰ درصد افزایش داشته است. یکی دیگر از والدین میگوید: «وقتی در مورد شهریه اعتراض کردیم، میگویند که این رقم را آموزشوپرورش اعلام کرده. انگار هر کدام توپ را در زمین دیگری میاندازند. تنها دلیل انتخاب مدرسه غیرانتفاعی برای دخترم، تعداد دانشآموزان در کلاس بود، اما امروز متوجه شدم که در سال گذشته، موقع ثبتنام اعلام کردند که کلاسها ۱۵ تا ۱۷ نفر خواهد بود، اما اول مهر، ۲۳ نفر در یک کلاس قرار داده بودند.»
افزایش ۴۰ تا ۷۰ درصدی شهریه مدارس غیرانتفاعی
در برخی مدارس، مبلغ را تا پیش از مهر، بهطور کامل اعلام نکردند؛ به خصوص چند مورد که در منطقه ۳ و ۶ بود. یکی از والدین که ساکن منطقه ۳ هستند، هنوز تا امروز که ششم مهر ۱۴۰۴ است، خبر از مبلغ نهایی شهریه ندارد و فقط به او گفته شده برای ثبتنام دخترش در دبستان، بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ در نظر بگیرد که این شهریه، بدون احتساب تمامی هزینههای جانبی مثل سرویس رفتوبرگشت، کتاب و کلاسهای فوقبرنامه است. یکی دیگر از والدین که با «اعتماد» گفتوگو کرده، در منطقه ۶ سکونت دارند. او هم زمانی که برای ثبتنام پسرش مراجعه کرده، گفته شده که هنوز تعرفه به ما اعلام نکردند و رقم نهایی مشخص نیست. مدرسه دیگری هم در این منطقه، ۱۲۵ میلیون بابت پیشپرداخت دریافت کرده و از همان ابتدا به والدین اعلام شده که این مبلغ، پس از اعلام نهایی آموزشوپرورش افزایش خواهد یافت. البته این هزینه مربوط به مدرسهای است که هیچگونه کلاس فوقبرنامه برای دانشآموزان ندارد و شهریه آن در سال تحصیلی گذشته، ۷۵ میلیون تومان بوده؛ یعنی چیزی حدود ۷۰ درصد افزایش.
شهریه مقطع متوسطه اول در منطقه ۸ هم، بین ۹۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان است. به گفته یکی از والدین، مدرسه دخترش بین ۳۰ تا ۳۵ میلیون افزایش شهریه داشته و هزینه کلاسهای فوقبرنامه و تمامی هزینههای جانبی تحصیل، حتی برای جزوات، جداگانه دریافت میشود. بر اساس گفته والدین، تمامی مدارس غیرانتفاعی برای سال تحصیلی ۱۴۰۵-۱۴۰۴ بین ۴۰ تا ۷۰ درصد، با توجه به منطقه و پایه تحصیلی افزایش شهریه داشتند.
در اینجا، شاید این نکته مطرح شود که بسیاری از این مدارس کمتر از سقف تعیین شده شهریه اخذ میکنند، اما این موضوع در صحبت تمامی والدین مشهود بود که هزینه کلاسهای فوقبرنامه، به نوعی اجباری محسوب میشود؛ بدون اینکه حتی دانشآموز از تمامی آنها استفاده کند. در مواردی هم هر چند شهریه اندکی از سقف تعیینشده پایینتر است، اما هزینههای جانبی، سرویس رفتوبرگشت و کلاسهای فوقبرنامه، بهطور جداگانه از والدین اخذ میشود. نکته مهم دیگر که در بسیاری از مدارس غیرانتفاعی در جریان است، رضایتنامهای است که والدین باید در زمان ثبتنام امضا کنند که در آن مبلغی پایینتر از شهریه اخذ شده به عنوان نرخ مصوب آموزشوپرورش نوشته و در ادامه ذکر شده که والدین به میل خودشان، مبلغ اضافهتر را برای استفاده از کلاسهای فوقبرنامه و موارد جانبی پرداخت میکنند؛ حتی اگر تمایل نداشته باشند، چراکه در صورت امضا نکردن، ثبتنامی در کار نخواهد بود. امیر که زمان ثبتنام فرزندش این فرم را امضا کرده، میگوید: «برای ثبتنام پسرم، برگه رضایتنامهای را امضا کردم که در آن شهریه مدرسه، ۶۸ میلیون تومان نوشته شده بود. در ادامه آن رضایتنامه قید شده که با آگاهی از الزامی نبودن شرکت در کلاسهای فوقبرنامه، خواستار استفاده فرزندم از کلاسهای زیر هستم.» به گفته امیر، چارهای جز امضاکردن این فرم نبوده حتی با اینکه میدانستند قرار نیست پسرشان در این کلاسها شرکت کند. او بر این باور است که امضا کردن فرم درخواستی مدرسه، برای این بود که بعدا نتوانند از شهریه مدرسه شکایت کنند.
کلاسها هم شامل: کارگاه درام خلاق، کارگاه تحقیق و پژوهش، بهبود سواد مالی، کلاس کامپیوتر، ورزش در باشگاه انقلاب، صبحانه، کارگاه مهارتهای زندگی، کارگاه ادبیات کهن، آموزش زبان انگلیسی، لگو، استفاده از سرویس رفت و برگشت، ناهار، جزوات، متاورس، رباتیک، آموزش زبان بینالملل است. در این رضایتنامه قید شده که در صورت تعطیلی مدارس، هزینهای بابت ثبتنام به اولیا عودت نمیشود و مدرسه متعهد به برگزاری کلاسهای فوقبرنامه به تعداد جلسات تشکیل نشده است؛ یعنی اگر مدرسه به هر دلیلی -در روزهای غیرتعطیل، تعطیل باشد، هزینه کلاسهای درسی حضوری، صبحانه، ناهار، سرویس رفت و برگشت همچنان برعهده والدین است.
کلاسهای فوقبرنامه ناکارآمد
موضوع دیگر که در صحبت والدین مطرح شد، نامناسب بودن فضای آموزشی، کوچک بودن ملک مدرسه، بیبرنامگی در اجرای کلاسهای فوقبرنامه و مهمتر از همه، بیتوجهی به شرایط اخلاقی و پرورشی دانشآموزان بود.
دختر لیلا، در دوره متوسطه اول در یکی از مدارس غیرانتفاعی منطقه ۶ تهران تحصیل میکند. به گفته لیلا، از دوره ابتدایی تاکنون، بارها مدرسه دخترش را تغییر داده و چندین مدرسه غیرانتفاعی را تجربه کرده. او درباره آنچه در تمام مدارس مشترک است، میگوید: «اگر نگویم تمام مدارس غیرانتفاعی، میتوانم بگویم بسیاری از آنها، جز چند مورد شناخته شده و معروف، در زمان ثبتنام و دریافت شهریه بهترین برنامهها را برای دانشآموزان ارائه میدهند. یعنی زمان ثبتنام والدین فکر میکنند که قرار است فرزندشان در بهترین مدرسه شهر درس بخواند. اما به یک ماه نرسیده مشخص میشود که قرار نیست آن برنامهها اجرا شود. مثلا کلاس زبان به عنوان فوقبرنامه برگزار میشود. در نیمه کلاس اعلام میکنند که معلم زبان نمیآید و به جای آن کلاس یوگا برای بچهها برگزار میشود. هنوز کلاس به پایان نرسیده، بدون دلیل خاصی جای آن را یک دوره ناکارآمد میگیرد که واقعا به درد دانشآموزان نمیخورد.» سهراب، پدر دانشآموزی که دخترش در مدرسه غیرانتفاعی تحصیل میکند، درباره شرایط پرورشی و اخلاقی این مدارس میگوید: «قدیمها وقتی فرزندمان را در مدرسه غیرانتفاعی ثبتنام میکردیم، میدانستیم که سایر دانشآموزان مدرسه به لحاظ فرهنگی با هم یکسان هستند. اما امروز، این همه پول میدهیم، در آخر هم نمیدانیم که بغلدستی فرزندمان چه کسی خواهد بود. پارسال در کلاس دخترم شاهد چندین مورد سرقت اشیای شخصی و لوازمالتحریر بودیم. اما هیچ اقدامی از سمت مدرسه نشد و فقط گفتند پیگیری میکنیم.»
مدیران و هزینههای گزاف تجهیز مدرسه
اینها صحبتهای والدینی است که فرزندشان را در مدارس غیرانتفاعی ثبتنام کردهاند. اما در آن سوی این اعتراضها، مدیران مدارس غیرانتفاعی قرار دارند که هر کدام، با چالشهای متفاوتی روبهرو هستند. یکی از آنها، در مورد هزینههای مدرسهاش میگوید: «ملک مدرسه ما اجارهای است. با توجه به هزینههایی که در مدرسه برای کلاسها کردیم، نمیتوانیم هر سال جابهجا شویم و ناچاریم با صاحب ملک، با هر رقمی که میگوید، توافق کنیم. در اینجا چارهای نداریم که والدین را در هزینهها شریک کنیم، چراکه با توجه به خصوصی بودنمان، هیچ حمایت مالی و بودجهای از طرف آموزشوپرورش نداریم. این نکته هم مهم است که نوع اجاره املاکی که در اختیار مدارس قرار میگیرد، مسکونی است، چراکه ملکهای آموزشیای که در منطقه وجود دارد، بسیار اندک است و به سرعت اجاره میرود. بنابراین چارهای نیست جز اینکه سراغ ملک شخصی با اجاره بسیار بالا برویم.»
امیر، از دیگر مدیران مدرسه غیرانتفاعی است که از دستمزد معلمان مقطع متوسطه اول و دوم میگوید: «قطعا حقالزحمه دوره متوسطه، از دوره دبستان بالاتر است. حالا اگر بخواهیم مدرس باتجربه و شناخته شده هم بیاوریم، باید دستمزد بالاتری پرداخت کنیم.» موضوع دیگری که این مدیر به آن اشاره میکند، هزینه تجهیز مدارس بر اساس اصول اعلام شده از طرف آموزشوپرورش است؛ مانند تعداد سرویسهای بهداشتی، آبخوری، سیستم گرمایش و سرمایش استاندارد، در و پنجره مجزای کلاسها، آسفالت کردن حیاط و جزییات کامل یک مدرسه که در این صورت باتوجه به مسکونی بودن ملک، بسیار هزینهبر خواهد بود. به علاوه اینکه اگر ملک استیجاری باشد و ناچار به جابهجایی شوند، این هزینه هر یک یا چند سال، تکرار میشود.
صحبت مشترک مدیران این است که برای شهریه دریافتی، در همان ابتدا مبلغ مصوب آموزشوپرورش را به والدین اعلام و هزینههای بیشتر از این نرخ را با رضایت والدین اخذ میکنند و اگر کسی مایل به پرداخت بیشتر از مصوبه نباشد، میتواند فرزندش را ثبتنام نکند. در واقع چیزی شبیه انتخاب میان اجبار یا رهاشدگی. در داستان چالش شهریههای بالای مدارس غیرانتفاعی و سردرگمی و اجبار والدین، مدیران مدارس غیرانتفاعی از مسوولیتشان برای ارائه خدمات مناسب و همچنین نبود حمایت و بحران مالیشان گفتند. والدین هم که به عدم تطابق شهریه دریافتی و نرخ مصوب، امکانات اندک مدارس غیرانتفاعی و البته نظارت نداشتن آموزشوپرورش اشاره کردند. در این سهگانه مدرسه، دانشآموز و آموزشوپرورش، بهتر بود مسوولان و متولیان در وزارت آموزشوپرورش هم به دفاع یا بیان چارچوب و قوانین خودشان بپردازند و بگویند که مدارس غیرانتفاعی، تا چه اندازه میتوانند فراتر از دستورالعمل آموزشوپرورش حرکت کنند. اما پیگیریها و سوالهای خبرنگار برای گفتوگو با اداره کل آموزشوپرورش تهران بینتیجه ماند؛ سوالهایی ازجمله اینکه: «آیا نظارتی از طرف آموزشوپرورش وجود دارد؟ آیا مدارس مجوز دارند که با توجه به هزینههای جانبی، شهریه سالانه خود را افزایش بدهند؟ آیا مدارس غیرانتفاعی برای بهبود زیرساخت و تبدیل کاربری، حمایتی از طرف آموزش و پرورش دریافت میکنند؟ آیا در صورت اعتراض به شهریهها، والدین مورد حمایت آموزش و پرورش یا نهاد مرتبط در این سازمان قرار میگیرند؟ در صورت گزارش تخلف، آیا پیگیری از طرف آموزشوپرورش انجام میشود؟ و آیا تا به حال آموزشوپرورش توانسته افزایش شهریه مدرسهای را تعدیل کرده یا کاهش بدهد؟» که همگی تا لحظه نگارش این گزارش، بیپاسخ مانده است.