دیاکو عزیزی- افزایش بیسابقه قیمت برنج ایرانی در ماههای اخیر به یکی از دغدغههای اصلی خانوارهای کشور تبدیل شده است؛ پدیدهای که فراتر از یک نوسان بازار، نشانهای از آشفتگی ساختاری در سیاستگذاریهای کشاورزی و بازرگانی ایران است. برنج در فرهنگ ایرانی نه یک کالای معمولی، بلکه نماد سفره و معیشت است و گران شدن آن، مستقیماً احساس امنیت اقتصادی خانوادهها را تحتتأثیر قرار میدهد.
دلایل این جهش قیمتی را باید در چند سطح جستوجو کرد. نخست، کاهش سطح زیرکشت بهدلیل بحران آب و هزینه سنگین تأمین آن، همراه با افزایش قیمت نهادههای کشاورزی نظیر بذر، کود، سوخت و ماشینآلات، فشار مضاعفی بر تولیدکنندگان وارد کرده است. دوم، نبود سیاست حمایتی مؤثر از کشاورزان و رها شدن آنان در برابر نوسانات بازار، موجب شده انگیزه تولید کاهش یابد. سوم، ساختار ناکارآمد توزیع و حضور گسترده دلالان و واسطهها در زنجیره تولید تا مصرف، باعث شده بخش بزرگی از سود بازار نه به کشاورز برسد و نه به مصرفکننده، بلکه در جیب واسطهها باقی بماند. افزون بر این، سیاستهای وارداتی ناپایدار و تصمیمات مقطعی در زمینه تنظیم بازار، بر التهاب قیمتها افزوده و اعتماد عمومی را کاهش داده است.
برای مهار این روند و بازگرداندن ثبات به بازار برنج، باید مجموعهای از اصلاحات هماهنگ و پایدار در دستور کار قرار گیرد. در گام نخست، دولت باید با بازتعریف سیاستهای کشت و خرید تضمینی، حمایت واقعی از کشاورزان داخلی را در قالب قیمتگذاری عادلانه و تأمین نهادهها با نرخ ترجیحی اجرا کند. در گام دوم، ایجاد سامانه هوشمند رصد و توزیع برنج از مزارع تا بازار میتواند مانع فعالیت دلالان و واسطهگریهای سوداگرانه شود. همزمان، مدیریت علمی منابع آب و گسترش کشتهای کممصرف در مناطق برنجخیز باید به سیاستی دائمی تبدیل شود. از سوی دیگر، شفافسازی و پیشبینیپذیر کردن روند واردات، ضمن جلوگیری از شوکهای ناگهانی، زمینه تنظیم پایدار بازار را فراهم خواهد کرد. در نهایت، سرمایهگذاری در فناوریهای نوین کشاورزی و آموزش کشاورزان برای افزایش بهرهوری تولید، میتواند به تقویت عرضه داخلی و کاهش وابستگی به واردات بینجامد.
اگر امروز برای ساماندهی این وضعیت چارهاندیشی نشود، برنج ایرانی نیز به سرنوشت محصولاتی چون زعفران و پسته دچار خواهد شد؛ محصولاتی که با وجود شهرت جهانی، از سفره مردم ایران رخت بربستهاند. امنیت غذایی کشور با تصمیمهای کوتاهمدت و واکنشی تأمین نخواهد شد. اکنون زمان آن است که به برنج، نه بهعنوان یک کالا، بلکه بهعنوان بخش مهمی از هویت و ثبات معیشت ایرانی نگریسته شود.