بر اساس آمارهای وزارت ارشاد، سرانه مطالعه در کشور حتی به ۱۵ دقیقه در روز هم نمیرسد؛ به عبارت دیگر، از هر ۲ ایرانی یک نفر در روز هیچ مطالعهای ندارد.
وزیر ارشاد سید عباس صالحی گفت که «با وجود افزایش تولید کتاب در ۶ ماه نخست سال، میزان مطالعه در کشور کاهش یافته است.»
۳۲ سال پیش هفته کتابخوانی در تقویم (با هدف جذب همه مردم به کتابخوانی) گنجانده شد. این در حالی است که مسئول نشر اسم سعید مکرمی به فارس گفت که هفته کتاب حتی مثل نمایشگاه کتاب «برای مردم خاطره نمیسازد» و این رویداد «فقط به مراسم و چند سخنرانی محدود شده است.»
با وجود آغاز هفته کتاب و تخفیفهای بسیار، استقبال چندانی از آن نشد. نویسنده کتاب مهدی قزلی با تأکید بر اینکه کتاب به یک کالای فرعی تبدیل شده است، میگوید که «با این وضع، حتی اگر ۱۰ هفته کتاب هم برگزار کنیم، اتفاق خاصی نمیافتد.» این در حالی است که برای تخفیف بلکفرایدی (جمعه سیاه) که دو هفته به برگزاری آن باقی مانده، مردم در سایتها به دنبال دپوی لباس تخفیفدار هستند.
در ژاپن، هفته کتاب یک «جشن خیابانی خواندن» است. متروها پر از پوسترهای کتاب شده و پارکها به پاتوقهای مطالعه تبدیل میشوند، در حالی که در کافهها چالشهای جمعی کتابخوانی برگزار میشود.
نویسنده کتاب ابراهیم فیاض میگویدکه «هفته کتاب ثابت کرده که اگر یک رویداد منسجم باشد، میتواند دستکم کتاب را از قفسهها بیرون بیاورد و دوباره وارد زندگی روزمره کند.»
در مقابل، فعال باسابقه نشر محسن اسلامیفر میگوید که «هفته کتاب بیشتر مشتریهای قدیمی را تخفیفخور کرده، بدون اینکه خواننده جدیدی تولید کند. کتابفروشیها درگیر هزینهها میشوند، بدون اینکه جریان اجتماعی ملموسی شکل بگیرد.»
کارشناسان معتقدند که ترویج کتابخوانی از مدارس آغاز شود. باید با مشارکت فعال کتابفروشان در سطح شهر، برگزاری کارزارهای عمومی خواندن در کافهها، پارکها و متروها، معرفی کتابهای جذاب و دسترسی آسان به نسخههای دیجیتال و ارزان و همچنین رسانهای کردن داستانهای موفقیت خوانندگان، هفته کتاب را از حالت مراسمی و تبلیغاتی صرف خارج و به یک جریان اجتماعی واقعی تبدیل کرد.