طرح ایجاد «سه پایگاه اطفا» از سوی استاندار مازندران، نه فقط یک برنامه عملیاتی، بلکه نشانهای از تغییر رویکرد در حفاظت از میراث هزارساله هیرکانی تلقی میشود.
آتشسوزیهای اخیر در الیت، سوادکوه، کارمزد سوادکوه، و گلوگاه تصویری از جنگلی را پیش روی مردم مازندران گذاشت که در عین عظمت، چقدر آسیبپذیر است. اینبار آتش نه در یک نقطه، بلکه در چندین کانون شعله کشید؛ شعلههایی که از فاصله دهها کیلومتری همدیگر را پاسخ میدادند و پیکرهای واحد را هدف گرفته بودند: هیرکانی!.
این همزمانی، مدیریت بحران را در موقعیتی قرار داد که ناچار شد ظرفیتهای پنهان و آشکار خود را به میدان بیاورد. از بسیج نیروهای بومی و مردمی و محیطبانان گرفته تا کمک هوایی و حتی پذیرش هواپیماهای اطفای ترکیه در فرودگاه نوشهر.
در لحظاتی که مردم محلی با ظرفهای آب، بیل و داس و تبر و اره برقی در ارتفاعات به دنبال کمک رسانی و همدلی بودند، فرماندهان عملیات هم درگیر تصمیم سازی بودند و نیروهای امدادی مسیرهای سختگذر را شبانه طی میکردند تا به کانونها برسند.
همین رخدادهای پیدرپی بود که استانداری مازندران را به سمت طرحی سوق داد که امروز به عنوان «سه پایگاه اطفای حریق جنگلهای هیرکانی» مطرح شده است؛ طرحی که وعده میدهد ساختار مقابله با آتش، از حالت واکنشی به سازوکاری پایدار و آماده تبدیل شود.
آتشسوزیهای پنجگانه اخیر، برای افکار عمومی تنها چند لکه دود یا خبرهایی از اعزام بالگرد نبود. این رخدادها تجربهای واقعی از ناهماهنگیها، ضعفهای زیرساختی و فشار روانی بر نیروهای داوطلب و تخصصی را هم عیان کرد. در همزمانی روایتهای مختلف فضای مجازی و روایتهای نادرست رسانههای معاند روایتهایی که از الیت منتشر شد، گزارشهایی درباره سرپا ماندن نیروهای هلالاحمر در شبهای ارتفاعات، تلاش محیطبانانی که با کمترین تجهیزات کافی خود را به کانونهای آتش رساندند، و حضور مردم بومی که آتش را با جان خود خاموش میکردند همگی نشان میداد که چه اندازه همدلیهای مجازی و حقیقی شکل گرفت و در ازای آن ساختار امدادی در مازندران هنوز برای حریقهای گسترده آماده نیست.
در الیت، باد شعلهها را از یک شیب به شیب دیگر پرتاب میکرد و هر بار مسیر عملیات را تغییر میداد. به اذعان مسئولین در گفتوگو با رسانهها این یک آتش بد بود. در سوادکوه، کمبود مسیر دسترسی زمینی تیمها را وادار کرد ساعتها پیادهروی کنند تا بتوانند به نقاط مدفون در میان شاخوبرگها برسند. در کارمزد، دود گسترده دید را کاهش میداد و لحظهبهلحظه عملیات را مختل میکرد و در گلوگاه، نزدیکی شعلهها به اراضی شیبدار خطر سقوط سنگ و گسترش آتش را مضاعف میکرد.
در چنین شرایطی بود که تصمیم استاندار برای ایجاد سه پایگاه عملیات اطفا، از یک «اقدام اداری» فراتر رفت و به نوعی پاسخ به نگرانی عمومی بدل شد؛ نگرانیای که این روزها بهخصوص میان ساکنان حاشیه جنگلهای هیرکانی شدت گرفته است. بسیاری از مردم میپرسند اگر الیت آن شبها بالگرد بیشتری داشت، اگر تجهیزات سنگین از قبل در منطقه مستقر بود، آیا آتش زودتر مهار نمیشد؟ این پرسشها همان نقاطی هستند که طرح سه پایگاه میخواهد پوشش دهد.
پایگاههای اطفا اگر واقعاً با تجهیزات کامل ایجاد شوند و با اعتبار مناسب جانمایی گردد میتوانند زمان واکنش را از ساعتها به دقیقه کاهش دهند.
تصور کنید در روزی که آتشسوزی الیت آغاز شد، یک پایگاه مجهز در سوادکوه یا چالوس یا آمل و یا رامسر فعال بود؛ پمپهای فشارقوی، لولههای بلند، خودروهای آفرود، تیمهای مجهز و بالگرد آمادهی آبگیری میتوانستند ظرف زمان کوتاهی جلوی گسترش آتش را بگیرند. همین نیاز به واکنش سریع است که ضعف ساختاری فعلی را آشکار کرده؛ مازندران همیشه نیرو دارد، اما همیشه تجهیزات و پایگاه ندارد.
اما بخش مهمتر این ماجرا، مسئلهی پیشگیری است. حریقهای اخیر نشان دادند که جنگلهای هیرکانی نه فقط از کمبود تجهیزات، بلکه از مدیریت پیشگیرانه نیز رنج میبردند. نبود کمربندهای ایمنی، انباشت مواد سوختی، حضور گردشگران در مسیرهای حساس، و نبود آموزشهای عمومی باعث شده حتی یک جرقه کوچک بتواند فاجعه بیافریند. بسیاری از محیطبانان و کارشناسان سالهاست هشدار میدهند که فشار گردشگری بدون مدیریت و رها بودن بقایای آتش، آتشسوزیهای بعدی را اجتنابناپذیر میکند.
در این میان، روایت مردم محلی دارای ارزش تحلیلی خاصی است. آنها میگویند اولین گروههایی که به آتش رسیدند، خودشان بودند؛ کسانی که از طریق دود و صدا و نور متوجه آتش شدند. این اهمیت مشارکت اجتماعی را نشان میدهد؛ مشارکتی که در بحرانهای اخیر نقش اصلی را در مهار اولیه ایفا کرد.
اما همین مردم نیز گلایه دارند که اگر تجهیزات انفرادی، آموزش و مسیرهای استاندارد وجود داشت، سهم آنها از عملیات میتوانست کمخطرتر، سریعتر و مؤثرتر باشد.
به همین دلیل است که کارشناسان معتقدند ایجاد سه پایگاه، اگرچه ضروری و مهم است، اما بدون در نظر گرفتن مدیریت ساختاری کافی نیست. تجربه جهانی مدیریت جنگلهای ارزشمند نشان میدهد که پایدارترین راه، ترکیبی از پایگاههای واکنش سریع، شبکه پیشگیری، آموزش مردمی، قوانین بازدارنده و نظارت مستمر است.
جنگل هیرکانی، با قدمت میلیونسالهاش، چیزی بیش از یک ذخیره طبیعی است؛ هویت تاریخی شمال کشور است و حفاظت از آن نیازمند اتحاد اجتماعی، سیاستگذاری علمی و تجهیزات روزآمد است.
استاندار مازندران در جریان بازدید از جنگلهای گلوگاه و سوادکوه هم گفته: جنگلها شناسنامه استاناند و از دل خطر تا امید سبز تلاشها ادامه دارد.
آتشسوزی جنگلهای سوادکوه و گلوگاه مهار شد
مهدی یونسی، استاندار مازندران، با حضور میدانی در محل آتشسوزی جنگلهای سوادکوه و گلوگاه، ضمن قدردانی از تلاش نیروهای امدادی و مردم بومی، تأکید کرد جنگلهای استان تنها پوشش سبز نیستند، بلکه هویت و تنفس مازندران و کشور محسوب میشوند.
وی با اشاره به نقش پررنگ مردم منطقه در مهار آتش، گفت: جا دارد از فرماندار، مدیر منابع طبیعی، نمایندگان پرتلاش و بهویژه مردم بومی منطقه که با تمام توان در کنار نیروهای امدادی حضور یافتند، قدردانی ویژه داشته باشم. حضور آنان در این شرایط سخت، نقشی بسزا در کنترل آتشسوزی ایفا کرد.
وی با بیان اینکه جنگلهای مازندران تنها یک پوشش سبز نیستند، افزود: این جنگلها هویت و شناسنامه استان و کشور و ریههای تنفسی مازندران هستند. اگر این سرمایه طبیعی از بین برود، با توجه به خشکسالی و کاهش بارشها، هر لحظه احتمال وقوع آتشسوزیهای گسترده وجود دارد.
یونسی با اشاره به وقوع همزمان آتشسوزی در پنج نقطه استان، اظهار داشت: تمام نیروهای اجرایی، امدادی و عملیاتی در کنار مردم بومی وارد عمل شدند و خوشبختانه آتش در مراحل اولیه مهار و کنترل شد. با این حال، همچنان نیازمند امکانات و تجهیزات پیشرفته برای مقابله با چنین بحرانهایی هستیم.
طرح ۳ پایگاهی برای نجات جنگل هیرکانی
استاندار مازندران همزمان با بازدید از منطقه حریق جنگلهای کارمزد سوادکوه از تقسیمبندی استان به سه منطقه و ایجاد پایگاههای تخصصی اطفای حریق خبر داد.
مهدی یونسی استاندار مازندران همچنین با اشاره به برنامهریزی برای ایجاد پایگاههای اورژانسی و استفاده از فناوریهای نوین گفت: استان باید به سه بخش تقسیم شود و با بهرهگیری از سیستمها و سنسورهای هوشمند، امکان پیشگیری و واکنش سریع فراهم گردد. تنها راه مقابله با تداوم خشکسالی و خطر آتشسوزی، استفاده همزمان از ظرفیت مردم بومی و فناوریهای پیشرفته است.
وی با اشاره به همزمانی وقوع ۵ آتشسوزی در استان گفت: هماکنون در ۵ نقطه استان از جمله سوادکوه، کلاردشت، مرزنآباد، گلوگاه و عباسآباد آتشسوزی رخ داده و نیروهای امدادی به همراه مردم بومی در حال مهار آن هستند.
استاندار مازندران از برنامهریزیهای جدیدی برای مقابله با آتشسوزی جنگلهای هیرکانی هم خبر داد و گفت: استان را به سه قسمت شرق، مرکز و غرب تقسیم میکنیم و در هر قسمت یک پایگاه اطفای حریق ایجاد میشود.
یونسی با تأکید بر ضرورت بهرهگیری از فناوریهای نوین افزود: تکنولوژی پیشرفته نیاز امروز کشور است تا منابع طبیعی حفظ شود. ما باید تمام تجهیزات لازم برای اطفای حریق را هم فراهم کنیم.
وی با تشکر از مردم محلی هم گفت: از مردم تشکر میکنم. حضور و همکاری آنان عامل مهمی در سرعتبخشی به عملیات اطفای حریق بود.
یونسی بیان کرد: ما در پی حفظ جنگلهای هیرکانی هستیم، چون اکسیژن ماست و وظیفه ماست که از آن حفاظت کنیم.
حریقهای اخیر مازندران نشان داد که جنگلهای هیرکانی بیش از هر زمان دیگری در معرض تهدیدهای ترکیبی قرار دارند. از تغییرات اقلیمی و خشکیهای فصلی گرفته تا بیاحتیاطی انسانی و ضعف زیرساختهای عملیاتی. طرح استاندار برای ایجاد سه پایگاه اطفا، پاسخی فوری و امیدآفرین به این واقعیت تلخ است، اما آینده جنگلها تنها با این پایگاهها تضمین نمیشود؛ بلکه با برنامهای جامع که پیشگیری، مدیریت علمی، مشارکت محلی و هماهنگی بین دستگاهی را محور قرار دهد.