حسین علیزاده: مشکل، موسیقی بازاری و پول کثیف پشت آن است
مراسم پایانی نخستین جشنواره سنتورنوازی فرامرز پایور شامگاه ۲۹ آذر با اجرای «شب نیشابور» ساخته فرامرز پایور، خوانندگی مجتبی عسگری و اجرای ارکستر خالقی به رهبری محمدرضا عزیزی آغاز شد.
در ادامه این مراسم محمدرضا عزیزی (دبیر اجرایی جشنواره سنتورنوازی فرامرز پایور) گفت: نخستین دوره «جایزه ملی سنتورنوازی استاد فرامرز پایور» با این نگاه شکل گرفت که سنتورنوازی ایران برای تداوم و رشد، نیازمند بازخوانی آگاهانه بنیانهایی است که در مکتب استاد صبا پایهگذاری و توسط استاد پایور به شکلی منسجم، آموزشی و قابل انتقال تثبیت شد. این رویکرد، سنتورنوازی را از اتکای صرف به ذوق فردی به سمت نظم، دقت اجرایی و آگاهی ساختاری هدایت کرد.
عزیزی افزود: استاد پایور نشان داد که سنتور میتواند دارای آموزش آکادمیک، رپرتوار کلاسیک و معیارهای دقیق ارزیابی باشد. بر همین اساس، جشنواره تلاش کرد داوری را بر پایه دقت تکنیکی، انسجام جملهپردازی، کنترل ریتم و فهم فرمال استوار کند و هدف آن صرفاً انتخاب برگزیده نبود، بلکه ایجاد گفتوگویی حرفهای درباره استانداردهای امروز سنتورنوازی بود.
رهبر ارکستر خالقی گفت: در این مسیر، نقش استادان، هیئت داوران و هنرمندانی که با تعهد و نگاه علمی آثار را بررسی کردند، بسیار تعیینکننده بود. با احترام به بزرگان موسیقی ایران، بهویژه استاد حسین علیزاده، امیدوارم «جایزه پایور» در سالهای آینده با تکیه بر همین بنیانهای فکری و علمی، به مسیری پایدار برای ارتقای سنتورنوازی ایران تبدیل شود؛ مسیری وفادار به سنت و در عین حال رو به آینده.
سپس پویا محمدی (دبیر هنری این دوره جشنواره) با ارائه آماری از آثار رسیده به جشنواره گفت: سختترین کار در این جشنواره ارزیابی نهایی شرکتکنندگان بود که گاهی برای چند صدم امتیاز مجبور بودیم ساعتها در مورد نتیجه نهایی بحث و تبادل نظر کنیم، اما هیئت محترم داوران به ریاست استاد سوسن اصلانی که نقش حمایت مادرانهای از جشنواره داشتند با دقت فراوان به نتیجه امروز رسید.
به ساختار آموزشی در کنار رفتارهای دقیق اجرایی استاد پایور توجه شود
سخنران بعدی مراسم حسین میثمی (دانشیار گروه موسیقی دانشگاه هنر و داور بخش پژوهشی جشنواره) بود. او در سخنانی به مناسبت انتشار چکیده یادداشت علمی محمدرضا عزیزی درباره شیوه آموزش استاد فرامرز پایور اظهار کرد این تحلیل میتواند نقطهعطفی در مطالعات آموزشی موسیقی ایران باشد.
میثمی با تأکید بر اینکه نگاه به رفتار آموزشی بهمثابه یک پدیده عملی و قابل سنجش، در موسیقیشناسی ایران کمتر مطرح شده است، افزود: یادداشت علمی ارائهشده، ضمن اتکا به تجربه مستقیم شاگردی، نظام آموزشی استاد پایور را در چارچوب رفتارگرایی تحلیل میکند؛ رویکردی که میتواند به فهم بهتر سازوکار آموزش موسیقی ایرانی کمک کند.
او ادامه داد: تفکیک آموزش عملی از سطوح ذهنی و تاریخی، و توجه به نقش محیط، نظم و دقت در کلاسهای استاد پایور، از جمله نکاتی است که این متن بهدرستی برجسته کرده است. طراحی سامانیافته رپرتوار، جدیت در تمرین و توجه به ساختار آموزشی در کنار رفتارهای دقیق اجرایی استاد، زوایای کمتر مطالعهشدهای را پیش روی پژوهشگران آینده قرار میدهد.
میثمی یادآور شد که این مقاله میتواند آغازگر گفتوگویی پژوهشمحور درباره نظامهای آموزش موسیقی ایران باشد و نهتنها به تحلیل کارکرد آموزشی استادان بزرگ کمک کند، بلکه ساختارهای آموزشی آینده را نیز متأثر سازد.
مشکل امروز، موسیقیهای بازاری با پولهای کثیف پشت آنهاست
سخنران بعدی مراسم حسین علیزاده (موسیقیدان، آهنگساز و نوازنده تار) بود. پیش از سخنان حسین علیزاده به مناسبت ۲۹ آذرماه و شصت و هشتمین سالروز درگذشت استاد ابوالحسن صبا کلیپی به یاد این استاد برجسته موسیقی پخش شد. علیزاده در سخنانش گفت: وقتی از صبا سخن میگوییم، ناخودآگاه به یاد استادانی، چون دهلوی و پایور میافتیم؛ فرماندهان و پیامبران موسیقی. در هنرستان، حتی ما که بسیار کمسن بودیم، میدانستیم که در رأس این جریان، استاد دهلوی قرار دارد؛ انسانی که وجودش با موسیقی گره خورده بود. استاد پایور نیز جایگاهی بیبدیل داشت. یادم هست وقتی درِ هنرستان باز میشد و ما در حیاط منتظر بودیم، انگار در بهشت ایستادهایم و فرشتهها یکییکی وارد میشوند؛ استاد ظریف، استاد پایور و دیگر بزرگان.
او افزود: بسیار درباره جنبههای فنی موسیقی صحبت شده و میشود، اما آنچه مهم است این است که هر هنرمندی که در جایگاه اثرگذار قرار میگیرد، باید خلاق، از نظر اجتماعی پذیرفتهشده و از نظر انسانی صاحب شخصیت باشد. اگر دست روی هر یک از این استادان بگذاریم، نمیتوانیم بگوییم کدام کمتر یا بیشتر بودهاند؛ همه به درجهای نهایی رسیده بودند. بزرگی آنها تنها به سن و سالشان نبود؛ از همان آغاز، مأموریتشان در موسیقی روشن بود.
حسین علیزاده گفت: وقتی خودم وارد هنرستان شدم، موسیقی ایران ریشهای بسیار کهن داشت؛ هنری که بارها گردآوری و تدوین شده بود. موسیقی، مانند زبان فارسی، اگر بخواهد ماندگار بماند، باید با زمانه حرکت کند. این به معنای بریدن از گذشته نیست. مشکل ما در ایران این است که گاهی در تاریخ «قیچی» میشویم. موسیقی ما یا به گذشته پرتاب میشود یا به شکلی نادرست به امروز.
او افزود: یادم هست وقتی در یازدهسالگی تصمیم گرفتم به هنرستان موسیقی بروم، بسیاری از اطرافیان به خانوادهام اعتراض کردند که چرا با وجود درس خوب، فرزندشان را به هنرستان میفرستند. موسیقیدان در مقاطعی از تاریخ ما جایگاه اجتماعی مناسبی نداشت. اما وقتی وارد هنرستان شدم، فضای دیگری دیدم؛ فضایی پاک، منظم و الهامبخش. هنرستان برای من بهشت بود.
این آهنگساز پیشکسوت گفت: نظم و دیسیپلینی که استاد دهلوی در هنرستان ایجاد کرده بود مثالزدنی بود. صبح زود، پیش از همه در دفترش حاضر بود و نبض هنرستان در دست او بود. استاد پایور نیز با شخصیت، وقار و رفتار اجتماعیاش نشان داد که یک موسیقیدان میتواند انسانی برجسته و محترم در جامعه باشد، نه صرفاً نوازندهای که سازش را زیر بغل بگیرد و از مجلسی به مجلسی دیگر برود.
علیزاده افزود: خود من این شانس را داشتم که کنار استاد هوشنگ ظریف و در ارکستر استاد پایور بنوازم. استاد پایور تا آخرین سالهای عمر، با وجود بیماری، همچنان موسیقی ایران را دنبال میکرد و حتی نوشتههای شاگردان جوان را میخواند. این پیگیری و مسئولیتپذیری، بخشی از همان میراث اخلاقی و هنری است که از آن استادان بزرگ به ما رسیده است. با وجود همه آسیبهایی که موسیقی ایران در سالهای اخیر دیده، احترام اجتماعی موسیقی نزد مردم همچنان پابرجاست. نسل جوانی که امروز مینوازد، موسیقی را در وجود خود دارد؛ گویی پیش از آموزش رسمی، این هنر در جانشان به ارث رسیده است. تعداد هنرجویان خلاق امروز، با وجود همه محدودیتها، امیدوارکننده است.
این هنرمند موسیقی ایرانی گفت: هیچوقت نگران نباشید؛ یک لشکر بزرگ و اصیل هنوز وجود دارد که موسیقی، جزئی از بودن و هویت نسلهای ماست و ادامه هم پیدا میکند. اما در زمینه خوشفکری، آموزش و شیوه ارائه، متأسفانه به نظر من باید تحول جدی ایجاد شود تا موسیقی سنتی یا موسیقی ملی ما بهعنوان موسیقیای کهنه و قدیمی تلقی نشود. اگر ما خودمان به آن نگاه کهنه و قدیمی داشته باشیم و به همان شکل هم آموزش بدهیم، بله، فراموش میشود؛ حتی در موزه هم باقی نمیماند.
او گفت: اینکه امروز کمتر شنیده میشود یا کمتر اجرا دارد، به این دلیل نیست که مخاطب ندارد؛ بلکه، چون قدرت تصمیمگیری دست ما نیست. قدرت دست عدهای است که بلد نیستند تصمیم بگیرند و صلاحیت این کار را ندارند. وگرنه نباید موسیقی را تفکیک کرد و گفت فقط موسیقیای تولید شود که صرفاً مردم را سرگرم کند و پول دربیاورد.
این هنرمند برجسته موسیقی ایران افزود: در تمام کشورهای پیشرفته، همه شاخههای هنر زندهاند. کافی است به موسیقی کلاسیک در قرون گذشته نگاه کنید؛ هنوز هم زنده است و هر شب اجرا میشود. از موسیقی رنسانس گرفته تا دورههای بعد، هیچکدام مزاحم یا حذفشده نیستند؛ اتفاقاً همهشان مخاطب دارند.
حسین علیزاده در پایان سخنانش گفت: ماجرا این نیست که شنونده بگوید من فقط یک نوع موسیقی گوش میکنم. اگر شنونده در نسل خودش درست تربیت شده باشد و موسیقیشناس بار بیاید، موسیقی گوش میکند؛ نه اینکه تفکیک افراطی قائل شود. مشکل امروز، موسیقیهای بازاری است که متأسفانه حجم زیادی پولهای کثیف پشت آنهاست و پای مافیای کنسرتگزار هم در میان است.
اهدای نشان ویژه پایور به سوسن اصلانی
در ادامه با حضور حسین علیزاده، میلاد کیایی، مرتضی اعیان و هومن دهلوی نشان ویژه نجستین جشنواره سنتورنوازی فرامرز پایور به استاد سوسن اصلانی (دهلوی) اعطا شد.
در ادامه با حضور چهرههای پیشکسوت، اعضای هیئت داوران جشنواره و اسحاق شکری (مدیرعامل انجمن موسیقی ایران) از برگزیدگان نخستین جشنواره سنتورنوازی فرامرز پایور به شرح زیر تقدیر شد:
گروه سنی «الف»
رتبه اول به طور مشترک: علی ناصرزعیم و نفس خرمیان / رتبه دوم: ماهور قاسمزاده / رتبه سوم به طور مشترک: مارال نادری و مرضیه باقری / شایسته تقدیر: محمدصادق عسگری، نگار حقی، فرزان صادقی
گروه سنی «ب»
رتبه اول: تارا قهرمانی / رتبه دوم: عارف غریبخوان تفرشی
گروه سنی «ج»
رتبه اول: علی برارپور / رتبه دوم به طور مشترک: محمدرضا شفاهی و هومن معینی/ رتبه سوم: علی میرزاخانی
گروه سنی «د»
رتبه اول: هانیه دریاباری / رتبه سوم به طور مشترک: علی سنگ سفیدی و سیناز مهدوی
بخش بداههنوازی
برگزیده: تارا قهرمانی
جایزه ویژه هیات داوران: تارا قهرمانی
پدیده جشنواره در گروه سنی الف: کسری محمدی