آقای قائم پناه؛ تورم کاهش یافته، در کدام واقعیت اقتصادی؟
محمدرضا سبزعلیپور اقتصاددان و رئیس مرکز تجارت جهانی ایران نسبت به سخنان عجیب روز گذشتۀ جعفر قائم پناه، معاون اجرایی رئیس جمهور که صراحتاً گفته بود (تورم نسبت به زمانیکه ما دولت را تحویل گرفتیم، کاهش یافته است؟!) شدیداً واکنش نشان داد و گفت: این اظهارات در حالی مطرح میشود که مردم در حال حاضر با افزایش بی سابقه قیمتها و هزینهها در همه اَبعاد زندگی روبهرو میباشند. قیمتهای ارز، سکه و طلا، کالاهای اساسی، خدمات، دارو و درمان و... صدها قلم دیگر همچنان در بالاترین سطح قرار دارند و فشار اقتصادی بر اقشار متوسط و ضعیف جامعه به شدت افزایش یافته است؟!
اظهارات دکتر قائم پناه به دلیل نفوذ بالای ایشان در دولت چهاردهم و همچنین بواسطه تأثیرات گستردهای که بر افکار عمومی و سیاست گذاریهای اقتصادی کشور دارد، همواره مورد توجه قرار میگیرد.
وی افزود: قائم پناه در گفتگوی دیروز خود با خبر سیما به این نکته اشاره کرد که " افزایش قیمتها در بازارهای مختلف، بیشتر ناشی از سیاستهای اقتصادی نادرست و فشارهای خارجی است و در واقع، قیمت کالاها و خدمات نسبت به یک سال گذشته تغییرات چشمگیری نداشته است. " این سخنان باعث شد که بسیاری از افراد و حتی تحلیلگران اقتصادی نیز نسبت به واقعیتهای موجود در بازار و افزایش شدید قیمتها در یک سالی که گذشت، شک و تردید پیدا کنند؟!
علیپور تصریح نمود: سخنان قائم پناه در حالی مطرح میشود که بر اساس دادههای موجود، افزایش قیمتها در بیشتر کالاها و خدمات اساسی طی یک سال و نیم گذشته بیش از حد انتظار بوده است؟! اظهارنظر ایشان بطور کلی با واقعیتهای اقتصادی موجود جامعه تطابق ندارد و به نظر میرسد که این نوع سخنان بیشتر بعنوان توجیهی برای شرایط پیچیده اقتصادی مطرح شده است.
ادعای کاهش تورم در آمارهای رسمی شاید قابل تأیید باشد، اما در زندگی روزمره مردم هیچ اثری از آن مشاهده نمیشود. کدام تورم کاهش یافته است؟! تورمی که بر سفره مردم فشار میآورد یا شاخصهای عددی که در مراکز آماری ثبت میشود؟
این واقعیت که اعلامها و آمارهای دولتی هیچگاه همراه با توضیحات شفاف، مستند و مستدل نبودهاند، تنها باعث افزایش ناامیدی و بیاعتمادی مردم میشوند. در حالیکه مسئولان از کاهش تورم سخن میگویند، مردم هنوز نمیتوانند از افزایش بی وقفه قیمتها نجات یابند؟!
سبزعلیپور در ادامه تأکید کرد: مسئولان باید به این سوال اساسی پاسخ دهند:
اگر تورم کاهش یافته، چرا مردم همچنان از افزایش قیمتها رنج میبرند؟
چرا قدرت خرید مردم ترمیم نشده و هزینههای روزمره ساعت به ساعت در حال افزایش است؟
نتیجه اینگونه اظهارات بی پشتوانه، چیزی جز بحران بیاعتمادی عمومی در پی نخواهد داشت.
وی بیان نمود: طبق گزارش مرکز آمار ایران، در یک سال گذشته، قیمت بسیاری از کالاهای اساسی افزایش چشمگیری داشته است.
به عنوان مثال:
نان: قیمت نان طی یک سال گذشته بیش از ۳۰ درصد افزایش داشته است.
برنج: قیمت برنج ایرانی به طور متوسط ۴۵ درصد افزایش یافته است.
سوخت: قیمت بنزین و گازوئیل نیز طی یک سال اخیر بطور قابل توجهی افزایش یافتهاند.
این ارقام آمارهای دولتی نشان میدهند که سخنان دکتر قائم پناه که گفته قیمتها تغییرات چشمگیری نداشتهاند، بوضوح با واقعیتهای موجود در تضاد است؟! تورم کاهش یافته است؛ اما کدام تورم؟
این در حالیست که آمارهای واقعی کف بازار متفاوت و افزایش بسیار بالاتری را نشان میدهد؟!
بطور مثال:
قیمت برنج ایرانی که سال گذشته هر کیلو کمتر از ۱۰۰ هزار تومان بود، امسال به حدود ۵۰۰ هزار تومان رسیده و این یعنی تورمی حدود ۳۰۰ درصد و نه ۴۵ درصد افزایش یافته است.
دلار: دولت شهید رئیسی در ۷ مرداد ۱۴۰۳ دلار را ۶۰۰/۵۸ تومان و سکه را ۴۱ میلیون و ۱۵۰ هزار تومان به دولت پزشکیان تحویل داد؛ که در حال حاضر دلار ۱۳۲ هزار تومان و سکه هم بیش از ۱۴۵ میلیون تومان میباشد؟! و این یعنی تورمی بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ درصد؟!
قیمت دلار نیمایی هم که در ابتدای تشکیل دولت چهاردهم در کانال ۴۵ هزار تومان بود، امروز بیش از ۱۰۷ هزار تومان به فروش میرسد. یعنی تورمی بیش از ۱۵۰ درصد؟!
در این مجال کوتاه نمیتوانم به درصد افزایش قیمت غالب کالاها و خدمات اشاره کنم و به همین چند قلم فوق بسنده میکنم که درکل (مشت نمونهای از خروار است)؟!
علیپور به بخش دیگری از سخنان قائم پناه که گفته بود: (حدود دو سوم تورم ناشی از ناترازی بانکها است) اشاره کرد و گفت: معاون اجرایی رئیس جمهور به نقش نظام بانکی در تورم پرداخت و گفت، اقتصاددانان معتقدند حدود دو سوم تورم ناشی از ناترازی بانکها و یک سوم آن نیز ناشی از کسری بودجه است. ناترازی بانکها به این معناست که تسهیلات کلان با نرخهای بالا پرداخت شده، اما بازگشتی نداشته است. در چنین شرایطی بانکها برای پرداخت سود سپردهها ناچار میشوند از بانک مرکزی استقراض کنند که این موضوع منجربه افزایش پایه پولی و چاپ پول بدون پشتوانه میشود؟!
از نظر بنده، استقراض بیش از حد بانکها از بانک مرکزی میتواند به رشد تورم کمک کند، اما این مسئله، هرگز مؤید سخنان دکتر قائم پناه نیست که گفته (تورم نسبت به زمانی که دولت را تحویل گرفتیم، کاهش یافته است) بلکه فرمایش ایشان را نیز نقض میکند و تأیید مینماید که تورم نسبت به سال گذشته بیشتر هم شده است؟!
وی تشریح نمود: زمانیکه قیمت کالاهای اساسی و خدمات اولیه زندگی، بطور مستمر افزایش پیدا میکنند، طبیعی است که مردم بیشتر تحت فشار اقتصادی قرار گیرند. ادعای کاهش فشار تورم یا ثابت بودن قیمتها میتواند منجربه گمراهی و بیاطلاعی جامعه از شرایط واقعی شود.
در حقیقت، چنین سخنانی تنها میتواند باعث کاهش و افت اعتماد عمومی نسبت به دولت و سیاست گذاران اقتصادی شود.
از همین رو به آقای قائم پناه درباره خطرات انکار واقعیات اقتصادی هشدار میدهم و صراحتاً عرض میکنم که انکار درد مردم، خطرات جبران ناپذیری را در پی دارد؟!
انکار واقعیتهای اقتصادی و کوچک شمردن مشکلات معیشتی مردم، نه تنها به حل مسائل کمک نمیکند بلکه میتواند مشکلات را بزرگتر و پیچیدهتر نیز بکند. سخنانی از این دست فقط باعث میشود تا مردم تصور کنند که وضعیت اقتصادی در واقع رو به بهبود است، در حالیکه حقیقتاً شرایط برای بخش بزرگی از جامعه سختتر از پیش است.
تجربه تاریخی:
در دورههای مختلف تاریخی، شاهد بودهایم که سیاستمداران و مسئولان اقتصادی با نادیده گرفتن مشکلات مردم و انکار واقعیات موجود، به بحرانهای بزرگ دامن زدهاند. به عنوان مثال، در بحرانهای اقتصادی دهه ۱۹۷۰ میلادی در برخی از کشورهای جهان، انکار وضعیت اقتصادی و عدم توجه به هشدارهای کارشناسان منجربه بحرانهای شدید شد.
رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در خاتمه، معاون اجرایی رئیس جمهور را دعوت به بازنگری و تصحیح سخنانش نمود و اظهار داشت: آقای قائم پناه عزیز، شما که در حال حاضر دست راست آقای پزشکیان میباشید و همواره هم در عرصههای مختلف سخن فرسایی میکنید، باید در نظر داشته باشید که مسئولیت شما بعنوان یک فرد تاثیرگذار، ایجاب میکند که همواره با شفافیت و واقع بینی صحبت کنید. اولاً آمار رسمی با واقعیت زندگی مردم همخوانی ندارد! دوماً مردم نیاز به شجاعت و صداقت دارند. گمراه کردن آنان با سخنان بیاساس نه تنها به نفع کشور نخواهد بود بلکه باعث کاهش اعتماد عمومی به سیاستها و برنامههای اقتصادی میشود.
به جای انکار واقعیتها، نسبت به شرایط واقعی جامعه توجه بیشتری داشته باشید و به بازنگری در سخنان خود بپردازید. پذیرش واقعیتها و عذرخواهی از مردم در صورت خطا، نشان از قدرت و مسئولیت پذیری شما دارد. پس بابت انکار تورم افسارگسیخته و گرانیهای جامعه، هرچه زودتر از مردم شریف ایران عذرخواهی کنید؟!
درکل سخنان آقای قائم پناه، با توجه به دادههای اقتصادی و واقعیتهای موجود، نمیتواند بعنوان تحلیلی معتبر در نظر گرفته شود. در این وضعیت حساس اقتصادی، توجه به مشکلات مردم و آگاهی از شرایط واقعی کشور ضروری است. تنها از طریق شفاف سازی و پذیرش واقعیت هاست که میتوان به حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور دست یافت؛ لذا از مسئولان و افراد تاثیرگذار در عرصه سیاست گذاری، انتظار میرود که به جای انکار و فرار از واقعیتها، راهحلهایی عملی و منطقی ارائه دهند.
کاهش تورم در کدام بازار و در کدام واقعیت اقتصادی رخ داده است؟ ضمناً دولت باید شفاف توضیح دهد چرا کاهش تورم در زندگی مردم محسوس نیست؟
گسست میان آمار رسمی و احساس عمومی جامعه، خطر بزرگی برای سرمایه اجتماعی است؟! پس در نهایت مراقب اظهارات نسنجیده خودمان باشیم که اعلامهای بی پشتوانه، تنها بحران بیاعتمادی را در کشور تشدید میکند.