آفتابنیوز : آفتاب: در آستانه سالگرد رحلت امام خمینی(ره)، مهندس موسوی با بیان اینکه تصویری که از تقاطع تلاش مخالفان حضرت امام و رسانههای کشور به دست میآید اگر ادامه یابد و جواب داده نشود، جز انزجار تدریجی از هر آنچه گذشته است، نخواهد بود، گفت: این تصویر با دستکاری مکرر و دائمی از نسخه اصلی امام و انقلاب داده میشود و از نظر کسانی که مستقیما آن دوره را تجربه کردهاند، شباهتی با چهره و منش و سالهای امام ندارد.
مهندس موسوی در گفتو گو با یکی از سایتهای خبری، با اشاره به اینکه انقلاب با شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی پیروز شد و مورد حمایت قاطع ملت قرار داشت، تصریح کرد: استقبال از حضرت امام در سال ۵۷ بینظیر بود و در تشییع جنازه ایشان هم بیش از 4 برابر استقبال کنندگان شرکت کردند. گمان نمیکنم آن همه جمعیت برای تماشا و یا گذراندن تعطیلی آمده بودند. فیلمهای آن روزها نشان میدهد که احساسات مردم نسبت به ایشان چه بود. در نظر داشته باشیم که بروز آن همه عاطفه و احساس بعد از گذراندن روزهای سخت انقلاب و دفاع مقدس بود. واقعیت امام اگر مختصر شباهتی با آنچه بعضی از جراید هتاک نشان میدهند، داشت، ما قاعدتا بهجای سر و سینهزنی با خوشحالی و یا حداقل بیاعتنایی مردم روبرو میبودیم.
وی در پاسخ به سوالی در مورد برنامه مراسم سالروز رحلت امام خمینی(ره)، گفت: توجه داشته باشید که نظام بخش اعظم مشروعیت خود را از شخصیت امام و خاطره جمعی مردم از ایشان میگیرد. نگرش درست به سالهای اول انقلاب بخوبی نشان میدهد که تا چه اندازه از اهداف اولیه انقلاب و ارزشهای پایهای آن فاصله گرفتهایم. توجه کنید که منظور از نگریستن به آن دوره بازگشت به آن دوره نیست. بلکه هدف یادآوری ریشهها و یادآوری جهتهای اصلی انقلاب یعنی عدالت، آزادی و معنویت است.
وی گفت: ما میخواهیم از سکویی که انقلاب اسلامی ساخته برای پرواز به آینده استفاده کنیم. نمیخواهیم به صورت احساسی یک فضای آشفته درست کنیم و جهتگیریهایمان از دست برود. بهطور مداوم باید به نسل سرافراز جوانان امروز یادآوری کنیم که وضعیت فعلی هیچ شباهتی با دوران حضزت امام ندارد. من یقین دارم که همین جوانان اگر به صورت خیالی در ظرف دیروز قرار بگیرند همه در کنار باکریها، همتها و باقریها قرار خواهند گرفت. همچنانکه اگر جوانان آن دوره در ظرف زمانی امروز قرار می گرفتند، باقریها و باکریها و همتها از سرداران جنبش سبز امید .
مهندس موسوی با اشاره به اینکه در مورد انقلاب تاکنون تعداد بیشماری کتاب و مقاله نوشته شده و هنوز هم این نوشته ها و تحلیلها ادامه دارد، تشریح کرد: دلیلش هم روشن است. تاثیرگذاری این انقلاب در سرنوشت جهانی و منطقهای. بعد از انقلاب اسلامی نه تنها ایران شباهتی به سالهای قبل از انقلاب ندارد، بلکه منطقه و جهان هم تحت تاثیر این دگرگونی قرار گرفتهاند. اما آنچه امروز در سطح تبلیغات و زد وخوردهای روزمره رسانهای مورد نیاز است، ارائه تصویر روشن و محسوس از آن دوره و حضرت امام است. به عنوان مثال در مورد نظرات امام در باره مجلس میتوان بحثهای نظری کرد و نظرات ایشان را در مورد دو گانه شرع و عرف و این که ”تشخیص موضوع در عرف و شرع به عهده عرف است و مجلس نماینده عرف و نمایندگان خود از عرف بر میآیند”، باز کرد و با این دید مجلس در راس امور قرار میگیرد.
ولی مهمتر و تاثیرگذارتر نقل خاطراتی است که شیوههای عمل سیاسی را در اوائل انقلاب نشان میدهد. به طور مثال اخیرا بنده با جناب آقای کروبی در مورد شیوه انتخابات در دوران حضرت امام صحبت میکردیم، ایشان خاطرهای را نقل کرد که خیلی خوب و روشن به شناخت حضرت امام و ارزشهای حاکم در جامعه آن دوره کمک میکند. ایشان به یاد میآوردند که در انتخابات دوره سوم مجلس دو نفر کاندیدا بودندند. یکی یک معلم زحمتکش و روشنفکر و فقیر و دیگری یکی از منسوبین نسبتا نزدیک خانواده امام.
یکی از نزدیکان امام از فرد دوم حمایت میکردند. اما مردم در آن انتخابات به آن معلم رای دادند. در اینجا آن فرد که از نزدیکان امام بود، برای امام نامهای نوشت که مضمون آن تشکیک در سلامت انتخابات خمین بود. حضرت امام با خنده پاسخ داده بودند که “چه علامتی بالاتر برای صحت انتخابات از اینکه یک نفر از فامیل من و شما با حمایت شما نامزد میشود ولی مردم یک معلم ساده را که چنین پشتیبانانی ندارد، انتخاب میکنند.
وی در ادامه گفت: آیا این از زیباییهای انتخابات نیست که باید شکرگزار آن باشیم.” حالا شما این تصویر را کنار ابطال ۷۰۰ صندوق انتخابات مجلس ششم در تهران قرار دهید که فرد روشنفکر و بیپناهی را حذف کردند و یک فرد مورد علاقه شورای نگهبان با ارتباطات نسبی و سببی را وارد مجلس کردند. یا طرح نظارت استصوابی که در زمان امام وجود نداشت. طرحی که وسیلهای شد که انتخابات در حقیقت دو مرحلهای شد.
مهندس موسوی با بیان اینکه من به همه آن نمایندگان اصولگرایی که به خدا و پیامبرش ایمان دارند، عرض میکنم که وقتی با خود خلوت میکنید آیا از این همه تحقیر مجلس احساس نگرانی و پوچنمیکنید؟ آیا مفهوم جمله ” مجلس در راس امور است” همین وضعی است که در آن بسر می برید؟ شما هنوز نتوانستهاید جزء کوچکی از تخلفات مالی دولت را رسیدگی کنید و جواب درست بگیرید چه پاسخی در برابر خداوند و بندگان خدا که شما وکیل آنان هستید دارید؟ آیا وضعیت مجلس فعلی شباهتی با مجلس زمان حضرت امام دارد؟
یکی از مواردی که در شرایط کنونی به خوبی میتواند امام را معرفی کند و در کنار تفاوت با شرایط حاکم در دوران امروز را نشان میدهد، تشریح اتفاقاتی بود که منجر به فرمان 8 مادهای حضرت امام شد. جوانان باید این سند را ببینند و بدانند که ما به کجا میرفتیم و اینک به کجا می رویم. عدهای در این کشور به خاطر دنیا و ریاست خود مشغول تخریب همه چیز از جمله تخریب و تحریف چهره امام و دوران ۱۰ ساله اول انقلاب هستند.
وی در ادامه میگوید: مرحوم شریعتی میگفتند” قله دماوند در بلندی، نیازی به اثبات ندارد.” شخصیت امام هم بزرگ بود و تحول غیر قابل بازگشتی در تاریخ کشور ایجاد کرد و بساط سلطنت را در این مملکت بر چید. نظامی که افتخارش به پابوسی رعیتها از سلاطین بود. ممکن است برخی عکسهای شاه، نسل جوان را به بیراهه ببرد. اما خوب است که گفته شود یکی از پوسترهایی که در روزنامههای آن زمان هر از گاهی منتشر میشد، کشاورز فقیر و بیچارهای را نشان میداد که کفشهای شاه را میبوسید.
باید بگویم امام بزرگ بود. اما در عین حال خود را بزرگ نمیدید. از تعریف و تمجید و مدح بیزار بود. یکبار ایشان صدا و سیما را از پخش فیلمها و عکسهایش منع کرد. گفت: ”از اینکه هر موقع تلویزیون را باز میکنم و خودم را میبینم، عقم میگیرد.” همین منع را هم برای مدتی برای روزنامهها داشتند. افرادی که زمان ایشان را درک کردهاند یادشان است که وقتی نماینده اول تهران و در حقیقت کشور، در حسینیه جماران تعریف ایشان را کرد، چگونه با پرخاش سخنان وی را قطع کردند. در حالی که آن نماینده قصد به دست آوردن چیزی را نداشت. همین وضعیت هم برای رئیس مجلس خبرگان رهبری وقت که یک مجتهد و از شاگردان خود ایشان بود، پیش آمد. وقتی آن مجتهد محترم از ایشان تعریف و تمجید کردند، در میان مردم آن سخنان را رد کردند. اگر ایشان را نماد یک نظام جدید رهاییبخش، مترقی و آزادیخواه و عدالتطلب تلقی کنیم، امری غیر طبیعی نیست. بدون ایشان و ارتباطی که با مردم داشتند، ملت ما امکان 8 سال ایستادگی در دفاع مقدس را نداشت. ملت ما بدون این ارتباط و اعتقاد نمیتوانست انواع توطئهها، کودتای نوژه، تظاهرات مسلحانه منافقین که باعث کشته شدن هزاران نفر افراد بیگناه در سال ۶۰ شد، انفجار حزب جمهوری و شهادت شهید بهشتی و یارانش، انفجار نخستوزیری و ترور شخصیتهایی چون شهیدان مدنی، دستغیب و صدوقی که همه از پیشگامان روحانیت بودند، پشت سر بگذارد.
موسوی گفت: بنده به ضرورت معرفی امام به نسل جوان اشاره کردم. ولی گذشته از آن نکتهای را عرض میکنم که یقین دارم همه علاقهمندان جنبش سبز در مورد آن اتفاقنظر دارند و آن صداقت است. من نمیتوانم دلبستگی به امام و انقلاب داشته باشم (ممکن است یک عده در این میان بگویند این یک نوستالژی است) و بر خلاف آن تظاهر کنم. بنده در همان ابتدای شکلگیری راه سبز امید به صراحت خود را یک همراه جنبش معرفی کردم. برای آنکه به صراحت اعتقادات خود را بیان کنم همانطور که جزو ویژگیهای این جنبش بیان صریح و صادقانه اندیشهها است، ما از تعامل اندیشهها ضرر نمیکنیم. ولی از پنهان کردن هویت خود در میان جمعی که خواستار صداقت است، قطعا ضرر میکنیم. یادمان باشد که شاید بهترین پوستر جنبش سبز “دورغ ممنوع است” بود. این چه انتظاری است که بنده یک تجربه ۱۰ ساله و پر از رویدادهای گونان گون را نادیده بگیرم. نه من بلکه تعداد کثیری از ملت ما هزاران خاطره از ایشان دارند و تاثیرگرفته از دوران امام هستند و حاضر نیستند در مقابل تحریفها و بیانصافیها رضایت بدهند. آیا صرفنظر کردن از این سرمایه عظیم اجتماعی درست است؟
وی اظهار داست: یکی از اجزاء اعتقادات همه ما این است که تعداد معصومین ۱۴ نفر است و بقیه بندگان خدا جایزالخطا هستند و همیشه در معرض لغزش. مگر آنکه خدا آنها را حفظ کند. ولی چه ضرورتی دارد که وقتی دو تیغه قیچی، یعنی متحجران داخلی و دشمنان بینقاب خارجی آن دوران و تصویر حضرت امام را هدف قرار دادهاند، من هم زبان به نقد بگشایم. مسلما به دلیل فضای زهرآگین موجود، کلام گفته نشده از دهان ربوده خواهد شد و درست شبیه چارچوب توطئهای که به عنوان پاره کردن تصویر حضرت امام پیاده شد، مورد سوء استفاده داخلی و خارجی قرار خواهد گرفت. امروز دشمنان جنبش سبز دنبال طعمه و بهانه هستند تا پیوندی که همه ما را به هم وصل میکند از بین ببرند. در کشور ما میلیونها نفر به امام علاقه دارند که من هم یکی از آنها هستم. به رسمیت شناخته شدن این علاقه و معنای رهاییبخش آن در شرایط کنونی سرمایه بزرگی است که ما حق نداریم در این زمینه اشتباه کنیم. باز هم تکرار میکنم که نباید انتظار دروغ از یک همراه داشت، هر چند آن همراه بسیار کوچک باشد.