«حمید بعیدینژاد» دیپلمات ارشد وزارت امور خارجه و معاون بینالملل بنیاد ایرانشناسی، در نشست «حقوق هستهای در دوران صلح، جنگ و پساجنگ» با اشاره به اینکه «حقوق هستهای» بحث مهمی در ایران است، از ورود دانشگاه به این مباحث قدردانی کرد. مشروح سخنان «حمید بعیدینژاد» در این نشست به شرح زیر است:
در این مسیر طولانی طی شده در مذاکرات و برهههای مختلف، ما کاملا احساس میکردیم دانشگاههای ما با چنین مسائلی مواجه نمیشوند و عمدتا مباحث هستهای در سطح رسانهها و سپس در صحنه سیاسی کشور مورد توجه قرار میگیرد.
دانشگاه برای کشور بسیار مهم است؛ زیرا باید وارد این مباحث شود و از نیروهای ریشهای در حوزههای حقوق بینالملل، سیاست و روابط بینالملل و سایر زمینهها بهره گیرد و از نگاه سازمانهای بینالمللی، قالب تحلیل و بررسی ارائه کند.
یکی از نقیصههایی که در مسائل هستهای مشاهده میشود، تبدیل شدن این موضوع به مسائل روزمره است؛ مسائلی که در سطح اخبار فوری، آنی و روزمره، میان ایران، آمریکا و اتحادیه اروپا و درباره احتمال درگیریهای مجدد مطرح میشود. اینها موضوعاتی هستند که معمولا جامعه علاقهمندانه دنبال میکند.
اگر به سوابق بحث هستهای مراجعه کنید، خواهید دید که این موضوع حتی از زمان رژیم گذشته آغاز شده و نزدیک به پنجاهوچند سال است که کشور در رابطه با این موضوع، همواره در حال تکاپو، مذاکره مستقیم و غیرمستقیم بوده است. اما وقتی کمی فراتر از تبادل خبر میرویم، متسفانه بهعنوان نمونه در زمینه رفتن یا نرفتن ایران به فصل هفت منشور سازمان ملل به دلیل وجود جریانهای سیاسی با دیدگاههای متفاوت، ما که خودمان در مذاکرات حضور داشتیم، گاه نمیدانستیم واقعاً رفتیم یا نرفتیم. برخی جریانها میگفتند اصلاً نرفتیم و برای آن توجیهات حقوقی و سیاسی مطرح میکردند. متاسفانه همین مباحث گاهی به یک دیدگاه رسمی تبدیل میشد.
اگر از نگاه ریشهای و فنی به موضوع بنگریم، نمیتوان پذیرفت که جریانی مطلبی برخلاف اصول حقوق بینالملل و سیاست بینالملل مطرح کند و در عین حال، آن دیدگاه هم مورد توجه قرار گیرد و هم در رسانهها بازتاب پیدا کند.
اساتید حقوق بینالملل، روابط بینالملل و اعضای هیات علمی دانشکدهها میتوانند دیدگاههای درست و دقیق را منتقل کنند و امین جامعه باشند، چراکه ممکن است جامعه به جریانهای سیاسی اعتماد چندانی نداشته باشد. هر جریان سیاسی از منظر خاص خود به موضوع نگاه میکند و جریان مقابل نیز میکوشد آن را مورد سؤال قرار دهد.
این پرسش مطرح است که حقیقت این مسائل کجاست؟ به نظر من، یکی از نقیصههای اصلی این است که نهادهای پژوهشی و دانشگاههای ما بهطور جدی وارد این عرصه نشدهاند. به همین دلیل، بسیاری از مباحث مرتبط با پرونده هستهای اکنون در ابهام قرار دارد و جامعه عمومی ما گاه در فضایی مبهم نسبت به این موضوعات قرار میگیرد، و این واقعا جای تاسف دارد.
ایران ۵۰ سال است که درگیر موضوع هستهای بوده و باز هم خواهد بود
بهعنوان کسی که بیش از سی سال، در حوزه مسائل مربوط به هستهای فقط متمرکز بودهام، باید بگویم که ما در سالهای گذشته، این مسائل حتی در سطح رسانهها نیز مطرح نمیشد و جامعه هیچ علاقهای به مباحث مرتبط با NPT نداشت.
بهعنوان نمونه، در سال ۱۹۹۵ که سال بسیار مهمی در تمدید پیمان NPT بود، اگر به رسانهها مراجعه کنید، هیچ مقالهای، هیچ گفتوگویی و هیچ بحثی درباره این موضوع در رسانهها و در میان پژوهشگران ما مطرح نبود. جامعه ما در آن زمان به این مباحث علاقهای نشان نمیداد تا اینکه وارد مسائل مربوط به برجام شدیم.
از همان مقطع و پیش از آن، یعنی از زمان مذاکرات ایران با سه کشور اروپایی و توافقاتی که در سطوح مختلف انجام شد تا رسیدن به برجام، این مسئله به تدریج به یک موضوع روز سیاسی تبدیل شد و افراد زیادی به آن ورود کردند. این خود نشان میدهد که ما به مسئله هستهای از زاویهی سیاست روز نگاه میکنیم و این یک اشتباه فاحش است که اکنون نیز با آن روبهرو هستیم.
اگر به سوابق بحث هستهای مراجعه کنید، خواهید دید که این موضوع حتی از زمان رژیم گذشته آغاز شده و نزدیک به پنجاهوچند سال است که کشور در رابطه با این موضوع، همواره در حال تکاپو، مذاکره مستقیم و غیرمستقیم بوده است. موضوع احداث رآکتورها، حقوق مربوط به آنها، اینکه اساساً آیا این رآکتورها مورد نیاز هستند یا نه، و اینکه چه تواناییهایی برای کشور در نتیجهی ورود ایران به حوزه هستهای ایجاد میشود، همواره از جمله مباحث اصلی بوده است.
همچنین مسائل مرتبط با شرایط غنیسازی، پادمانها، آژانس بینالمللی انرژی اتمی و پیمان NPT از جمله موضوعاتی است که طی بیش از پنجاه سال گذشته، کشور درگیر آن بوده است. ما قطعا در پنجاه یا شصت سال آینده نیز همچنان درگیر این مسائل خواهیم بود، بلکه بهاحتمال زیاد، این درگیریها بیش از این نیز ادامه خواهد داشت. در محیطهای آکادمیک کشور، تقریباً هیچ پرداخت علمی و منظم به موضوعات هستهای وجود ندارد
در محیطهای آکادمیک کشور، تقریبا هیچ پرداخت علمی و منظم به موضوعات هستهای وجود ندارد
مباحث هستهای به علت آنکه با مباحث عمدهی سیاست بینالملل گره میخورد، از جنس مسائل روزمره نیست که پس از مدتی سپری شود و به پایان برسد. بنابراین، ما نیاز داریم دانشگاههای، محققان و پژوهشکدههای ما بهصورت عمیق وارد این مباحث شوند و آن را در دستور کار مطالعاتی و آموزشی خود قرار دهند.
اکنون بسیاری از دانشگاههای دنیا در زمینه حقوق خلع سلاح، دورههای تثبیتشدهای در مقاطع تکمیلی دارند که بسیار گسترده نیز هستند. مباحث مربوط به سیستمهای نظارت، بازرسی و سایر موضوعات مرتبط، در آکادمیهای بزرگ جهان تدریس میشود. اساتید برجستهای در این زمینه فعالیت دارند و این مباحث بهطور مستمر در حال بهروزرسانی است.
در نتیجه این فعالیتها، نظریههایی تولید میشود که در واقع خمیرمایه مباحث بینالمللی را تشکیل میدهد. این نظریهها نهایتاً در مباحث مرتبط با NPT و در سطح آژانس بینالمللی انرژی اتمی مطرح شده و به اصول یا رویههای کاری بینالمللی تبدیل میشود.
ما در این روند هیچ نقشی نداریم. در حالیکه جمهوری اسلامی ایران و تاسیسات هستهای کشور، اکنون یکی از بیشترین سهمها را در دنیا در زمینه بازرسیها دارند. در واقع، بازرسیهایی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ایران انجام میدهد، از گستردهترین بازرسیها در سطح جهان است.
اما در دانشگاهها، پژوهشکدهها و محیطهای آکادمیک کشور، تقریباً هیچ پرداخت علمی و منظم به این موضوعات وجود ندارد. مباحث مربوط به آژانس، NPT و موضوعات هستهای تنها در حلقههای کوچکی در نهادهای رسمی، مانند وزارت امور خارجه، سازمان انرژی اتمی، شورای عالی امنیت ملی و سایر نهادهای مرتبط متمرکز است.
در مقابل، عمده جامعه ما فقط شنونده و منعکسکننده آخرین اخبار این حوزه است. در حالیکه ما پتانسیل بسیار گستردهای از اساتید، محققان و پژوهشگران داریم که میتوانند وارد این عرصه شوند و با ارائه تحلیلهای علمی و پژوهشی، به مسئولان کشور کمک فکری دهند تا در مذاکرات بینالمللی با دست پرتر و پشتوانه علمی قویتری حضور پیدا کنند.
باید بتوانیم نوع روابط خود را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شکلی منطقی، علمی و متوازن تنظیم کنیم
در زمینه مباحث هستهای عرض کردم که باید این موضوع را در یک قالب دراز مدت ببینیم و در همان چارچوب روی آن کار کنیم. مسئله غنیسازی، به هر صورتی که اکنون در ایران درباره آن توافق شود، پایان کار نخواهد بود.
ما کشوری بزرگ هستیم و هماکنون برنامههای گستردهای برای داشتن رآکتورهای هستهای داریم. سازمان انرژی اتمی نیز توان بسیار بالایی در زمینه احداث این رآکتورها دارد.
جز نهادهای رسمی کشور که متکفل مباحث روز هستند و به دلیل مسئولیت خود، این موضوعات را بهخوبی مدیریت میکنند، در سایر بخشها شاهد گفتوگوهای عمیق و علمی نیستیم. بسیاری از بحثهایی که در فضای عمومی صورت میگیرد، بسیار ابتدایی و سطحی استدر حال حاضر، مباحث جدیدی مانند «رآکتورهای کوچک» در سطح جهانی مطرح است و کشورهای مختلف در حال کار روی آن هستند. دیگر آن چیزی که امروز در بوشهر داریم، شاید در آینده به همان شکل ساخته یا طراحی نشود. به احتمال زیاد، جهان در آینده نزدیک به سمت نسل جدیدی از رآکتورها حرکت خواهد کرد که خود دارای مباحث فنی و حقوقی ویژهای است و باید به آنها بهصورت جدی پرداخته شود.
در مباحث مربوط به آژانس نیز همینگونه است. اکنون بسیاری از بحثهایی که در رسانهها یا میان افراد مختلف مطرح میشود، نشان از فقر علمی در سطح جامعه دارد و باید این واقعیت را بپذیریم.
جز نهادهای رسمی کشور که متکفل مباحث روز هستند و به دلیل مسئولیت خود، این موضوعات را بهخوبی مدیریت میکنند، در سایر بخشها شاهد گفتوگوهای عمیق و علمی نیستیم. بسیاری از بحثهایی که در فضای عمومی صورت میگیرد، بسیار ابتدایی و سطحی است؛ برخی از آنها حتی خلاف مقررات بینالمللی است و آن دستهای هم که ظاهراً به مسائل روز میپردازند، بیشتر رنگ و بوی سیاسی دارند تا تحلیلی و فنی.
مباحث مرتبط با آژانس، مباحثی بسیار جدی هستند. اکنون در چارچوب مباحث مربوط به NPT، سالهاست که موضوعات مهمی مورد بررسی قرار میگیرد. برای مثال، تعهدات پایهای موسوم به «پادمان» که سالها اساس روابط کشورها و آژانس را تشکیل میداد، دیگر پاسخگوی نیازهای امروز جهان نیست. به همین دلیل، استانداردهای نظارت و بازرسی به سطح جدیدی ارتقا یافتهاند.
اینها مسائلی هستند که باید در کشور ما بهطور عمیق مورد بررسی و پژوهش قرار گیرند تا بتوانیم نوع روابط خود را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شکلی منطقی، علمی و متوازن تنظیم کنیم.
دستیابی به یک توافق بینالمللی دشوار است و به مذاکرات طاقتفرسا نیاز دارد
موضوع مهمی که اکنون با آن مواجه هستیم، مسئله اخیر حمله به تأسیسات هستهای ایران است. این موضوع نیازمند مطالعه عمیق و بررسیهای جامع است. ایران باید در این زمینه پیشقدم شود و در سطح جهانی ابتکار عمل را به دست گیرد، زیرا ما کشوری هستیم که قربانی تجاوزات آمریکا و اسرائیل شدهایم.
صرفا اکتفا به محکومیت کافی نیست. این اقدامات باید انجام شوند و نهادهای رسمی ما در حال انجام این کار هستند. جامعه ما اکنون نسبت به این موضوع کاملاً آگاه است، اما برای تبدیل این مباحث به قواعد نظاممند بینالمللی، کار زیادی لازم است. حتی برای تبدیل یک جمله به توافقی در سطح اسناد بینالمللی، تلاشهای بسیاری باید صورت گیرد. لازم است خودمان پیشقدم شویم، ادبیاتسازی کنیم، مقالات علمی بنویسیم، در این زمینه تأمل و تفکر کنیم و یافتههای خود را در سطح حقوقی و بینالمللی با کشورهای همفکر به اشتراک بگذاریم. این یافتهها باید به اصولی تبدیل شوند که بتوان آنها را در نظام بینالملل مطرح کرد.
باید بتوانیم این مسائل را در سازمانهای بینالمللی، کنفرانس NPT و کنفرانس عمومی آژانس بینالمللی انرژی اتمی با قدرت مطرح کنیم و آنها را به قطعنامهها و راهکارهایی برای برخورد در سطح جهانی تبدیل کنیم.
صرفاً اکتفا به محکومیت کافی نیست. این اقدامات باید انجام شوند و نهادهای رسمی ما در حال انجام این کار هستند. جامعه ما اکنون نسبت به این موضوع کاملاً آگاه است، اما برای تبدیل این مباحث به قواعد نظاممند بینالمللی، کار زیادی لازم است. مطمئن باشید که حتی برای تبدیل یک جمله به توافقی در سطح اسناد بینالمللی، تلاشهای بسیاری باید صورت گیرد.
یکی از کاستیهایی که حتی جریانهای سیاسی در ایران دارند، این است که بهسادگی از کنار این مسئله عبور میکنند و متوجه نیستند که دستیابی به یک توافق بینالمللی چقدر دشوار است و چه مذاکرات طاقتفرسایی برای رسیدن به آن لازم است.
امروزه در ایران هیچکس تردیدی ندارد که حمله به تسیسات هستهای باید بهعنوان یک امر مسلم ممنوع شود و مجازاتهای بینالمللی برای آن در نظر گرفته شود. اما اگر بخواهیم همین موضوع را در سطح جهانی به یک توافق مورد پذیرش تبدیل کنیم، کار بسیار دشواری پیش رو داریم.
سالها باید در این زمینه فعالیت کنیم، کتابها و مقالات نوشته شوند، سمینارها برگزار شود، اساتید ما با دانشگاههای همتای خود در آمریکا، اروپا و سایر کشورها همکاری کنند، سمینارهای مشترک برگزار شود و این مباحث به جمعبندیها و ارزیابیهایی منجر شود که در سطح آکادمیک بینالمللی مطرح گردد. بهتدریج باید بتوانیم این مسائل را به اصول پذیرفتهشده بینالمللی تبدیل کنیم.
این مسئله بهگونهای نیست که فکر کنیم خودبهخود یا بهصورت اتفاقی محقق خواهد شد. هر کاری نیازمند بانی و ارادهای قوی است که با جدیت به این موضوعات بپردازد.
اسنپبک از همان روز نخست، در پاسخ به خواسته ایران مطرح شد
ما در مباحث هستهای، روزبهروز با موضوعاتی مواجه میشویم که بسیاری از آنها در سطح بینالمللی بدیهی تلقی میشوند. بهعنوان مثال، فرآیند «اسنپبک» (Snapback) از جمله مواردی است که در زمان مذاکرات، مورد بررسیهای فراوانی قرار گرفت.
ما هرگز ادعا نکردهایم که این یک فرآیند صددرصد درست، بینقص و غیرقابلسوءاستفاده از سوی طرف مقابل بوده است، اما اگر به روند مذاکرات مراجعه کنید، خواهید دید که شاید بیش از هزار ساعت از گفتوگوهای ایران و کشورهای ۱+۵ به بررسی همین موضوع اختصاص یافت.
در این مذاکرات، از یافتههای حقوق بینالملل و مطالعات انجامشده در حوزههای مرتبط با تحریمها در سازمان ملل استفاده شد. اندیشمندانی نیز در این روند حضور داشتند و به تیمهای مذاکرهکننده کمک فکری میکردند. بنابراین، اینگونه نبود که ناگهان و بهطور اتفاقی، کسی از بیرون مذاکرات پیشنهادی ارائه دهد و همان لحظه تصویب شود؛ بلکه حاصل ساعتها بحث و بررسی حقوقی و سیاسی بود.
متسفانه، گاهی برخی چنین تصور میکنند که تصمیمها در مذاکرات، ناگهانی و ساده اتخاذ میشود، در حالیکه این نگاه نشان از ناآگاهی نسبت به پیچیدگی و دشواری دستیابی به یک توافق دارد.
فرآیند «اسنپبک» (Snapback) از جمله مواردی است که در زمان مذاکرات، مورد بررسیهای فراوانی قرار گرفت. ما هرگز ادعا نکردهایم که این یک فرآیند صددرصد درست، بینقص و غیرقابلسوءاستفاده از سوی طرف مقابل بوده است، اما اگر به روند مذاکرات مراجعه کنید، خواهید دید که شاید بیش از هزار ساعت از گفتوگوهای ایران و کشورهای ۱+۵ به بررسی همین موضوع اختصاص یافت.
فرآیند اسنپبک یکی از نمونههای روشن این پیچیدگیهاست. جناب دکتر نصری در این زمینه کارهای مهمی انجام دادند و یافتههای ایشان کمک شایانی به تیم مذاکرهکننده کشورمان کرد تا بتواند این بحث را هم در عرصهی حقوق بینالملل و هم در عرصهی سیاست به شکل علمی و مؤثر مطرح کند و در این حوزه ادبیاتسازی انجام دهد.
اسنپبک از همان روز نخست، در پاسخ به خواسته جمهوری اسلامی ایران مطرح شد؛ چرا که موضع ایران این بود که شش قطعنامه تحریمی شورای امنیت باید از روز اول لغو شود.
اما کشورهای عضو دائم شورای امنیت، که در واقع در قالب گروه ۱+۵ نمایندگی میشدند، استدلال میکردند که این قطعنامهها حاصل سالها تلاش و مباحث طولانی است و بر پایهی فرضی شکل گرفته که البته ایران آن را قبول نداشت. آنها میگفتند: «اگر اکنون مذاکرهای صورت میگیرد، به خاطر وجود همان شش قطعنامهی تحریمی است. حال چگونه انتظار دارید که در روز اول توافق، تمام این قطعنامهها که تحت فصل هفتم منشور ملل متحد تصویب شده، لغو شود؟ اگر ما همه آنها را از همان ابتدا لغو کنیم، دیگر هیچ اهرم فشاری در دستمان باقی نمیماند.»
در ادامه میگفتند: «ما آماده لغو این قطعنامهها هستیم، اما نه از روز نخست اجرای برجام. باید چند سال از اجرای توافق بگذرد تا اعتماد متقابل شکل بگیرد و آن زمان است که میتوان لغو کامل را عملی کرد. اما در روز اول، زمانی که هنوز معلوم نیست ایران دقیقاً به تعهدات خود عمل خواهد کرد یا نه، لغو کامل منطقی نیست.»
با این حال، موضع ایران صریح بود: اگر قطعنامهها از روز اول لغو نشود، توافقی هم در کار نخواهد بود. در نهایت، پس از دو سال مذاکره شبانهروزی و بررسیهای دقیق در داخل کشور و در میان طرفهای مقابل، این تفاهم حاصل شد که راهحلی طراحی شود تا قطعنامهها لغو گردد، اما در صورتیکه تعهدات از سوی طرفین اجرا نشود، امکان بازگشت آنها وجود داشته باشد.
مسئله غنیسازی یک بحث سیاسی نیست که بتوان بهسادگی از آن عبور کرد
آیا راهحلهای بهتری در آینده وجود دارند، باید مطالعه و بررسی کرد. به هر حال، باید فرض کنیم که مسئله هستهای با ما خواهد ماند. این موضوع یک دستاورد ملی برای جمهوری اسلامی است. مسئله غنیسازی یک بحث سیاسی نیست که بتوان بهسادگی از آن عبور کرد؛ این یک دستاورد بسیار مهم است که با ما خواهد بود.
تا زمانی که غنیسازی وجود دارد، باید بدانیم که بحث، مذاکره، بررسی و قرار گرفتن این موضوع در دستور کار بینالمللی ادامه خواهد داشت. مذاکره با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و طرح این موضوعات در سطح بینالمللی ضروری است.
مسئله غنیسازی یک بحث سیاسی نیست که بتوان بهسادگی از آن عبور کرد؛ این یک دستاورد بسیار مهم است که با ما خواهد بود. تا زمانی که غنیسازی وجود دارد، باید بدانیم که بحث، مذاکره، بررسی و قرار گرفتن این موضوع در دستور کار بینالمللی ادامه خواهد داشت
بنابراین، ما نیاز داریم که همواره این مسائل را بررسی کنیم، درباره آنها بیندیشیم و از تمام ظرفیتهای کشور استفاده کنیم. باید تلاش شود که با نگاهی جامع به مذاکرات برویم. همچنین، در سطح افکار عمومی، این بحثها باید به سطحی پخته و عمیق برسند. بحثهای سطحی سیاسی روز، مانند اینکه این جریان چه گفت یا آن جریان چه کرد، یا اینکه فلان نظر ضعیف است و دیگری درست است، دعواهایی نیستند که مسائل ما را حل کنند. باید این موضوع را با نگاهی عمیقتر و با دیدی درازمدت بررسی کنیم، با این آگاهی که این مسئله برای چند دهه با ما خواهد بود. باید خودمان را برای یک کارزار بسیار مهم آماده کنیم.
ما باید تبدیل به یک عنصر فعال در سطح بینالمللی شویم
ما این نشست را به فال نیک میگیریم که دانشگاه دانشکده مطالعات جهان وارد این بحث شده و امیدواریم که انشاءالله این گفتوگوها تداوم یابد تا بتوانیم در شرایطی بهتر و با تسلط بیشتری دیدگاههای سیاسی خود را مطرح کنیم. هر جریانی با هر موضعی که میخواهد به موضوع هستهای نگاه کند، باید دیدگاهش عمق داشته باشد؛ خواه به جریان «الف» تعلق داشته باشد، خواه به جریان «ب».
اساس نظام بینالملل بر توافق استوار است؛ شما میتوانید ساعاتها دربارهی موضوعی صحبت کنید، اما تا این گفتوگوها به توافق میان کشورها، به نظام و هنجار بینالمللی تبدیل نشود، اثرگذار نخواهد بود. باید روی مبانی صحبت کرد، روی اصول روابط بینالملل که ما یاد گرفتهایم، و نیز بر اصول حقوق بینالملل تکیه نمود. در نهایت باید مشخص شود در چه زمینههایی نیاز است مقررات جدیدی در سطح بینالمللی وضع شود.
ما نباید فقط منفعل باشیم؛ باید تبدیل شویم به یک عنصر فعال در سطح بینالمللی تا بتوانیم دیدگاههای خود را با دیگر کشورها و نهادها و دانشگاهها مطرح و مباحثه کنیم. اینکه صرفاً این موضوع عرصه داخلی و عرصه رسانهای باشد، کمکی به ما نمیکند. دانشکده مطالعات جهان باید بتواند این مباحث را جمعبندی کند، آنها را با دانشکدههای معتبر دنیا در میان بگذارد و تلاش کند به توافق نزدیک شود.
اساس نظام بینالملل بر توافق استوار است؛ شما میتوانید ساعاتها دربارهی موضوعی صحبت کنید، اما تا این گفتوگوها به توافق میان کشورها، به نظام و هنجار بینالمللی تبدیل نشود، اثرگذار نخواهد بود. ما میتوانیم اینجا ساعتها دربارهی موضوعی بحث کنیم، اما تا نتوانیم این مباحث را در گفتوگو با دیگر نهادها و کشورها تبدیل به نظامی کنیم که کشورها را ترغیب و در نهایت ناچار به پذیرش یک توافق بینالمللی سازد، به هدف نخواهیم رسید.
باید مذاکرات جدیدی با آژانس شروع شود
حمید بعیدینژاد» دیپلمات ارشد وزارت امور خارجه و معاون بینالملل بنیاد ایرانشناسی، در بخش پرسش و پاسخ نشست «حقوق هستهای در دوران صلح، جنگ و پساجنگ» در پاسخ به پرسش ایرنا درباره الزامات و، اما و اگرهای تدوین چارچوب جدید برای همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، گفت: مقامات جمهوری اسلامی ایران، جناب آقای دکتر عراقچی و دکتر لاریجانی، از اول خیلی با صراحت فرمودند و همین نظر را داشتند که توافق قاهره تلاشی بود تا ما بتوانیم به تعهدات خودمان در چارچوب آژانس عمل کنیم.
وی با اشاره به اینکه با توجه به واقعیتهایی که در صحنه اتفاق افتاده بود، مسئله حمله نظامی را نمیتوانستیم نادیده بگیریم، ادامه داد: ایران با فرض اینکه این هم میتواند رویهای باشد که به تعویق پروسه و در واقع عدم اجرای اسنپبک کمک کند، تلاش کرد که این توافق با آژانس به دست بیاید. اما الان که آنها دوباره قطعنامههای شورای امنیت را برگرداندند، من تصور میکنم که ما در برابر دو مسئله هستیم، یکی اینکه به هر حال ایران اگر از انپیتی خارج نشود، که به نظر میرسد چنین فضایی در کشور هست، بر اساس ماده۳ انپیتی، بالاخره نسبت به توافق با آژانس و دسترسی به تاسیسات هستهای خود تعهداتی دارد.
بعیدی نژاد با تاکید بر اینکه بنابراین همکاری با آژانس کماکان از اهمیت برخوردار است، خاطرنشان کرد: ما ممکن است بتوانیم در شرایط موجود، آژانس را مکلف کنیم که در شرایط جدید، باید حسننیت نشان داده و تلاش کند رویههای خود را متناسب با وضعیت جدید تنظیم کند. این انتظاری است که قطعا از آژانس داریم و آژانس باید این اقدام را انجام دهد و نمیتواند به ما بگوید که همه چیز طبق قبل است.
دیپلمات ارشد وزارت خارجه خاطر نشان کرد: امروز آژانس نمیتواند به ما بگوید که همه تعهداتی که بر روی کاغذ نوشته شده، باید به همان شکل اجرا شود. این یک واقعیت است که ما الان نمیتوانیم نادیده بگیریم که یک تجاوز نظامی اتفاق افتاده و آنها به تاسیسات اصلی ما حمله کردهاند. ما نمیتوانیم مثل سابق، آن دسترسیها و تبادل اطلاعات را با آژانس داشته باشیم. طبیعتا باید این موارد بازنگری شود و در پرتو تحولات سیاسی و امنیتی ایران، دیده شود و توافقی متناسب با این شرایط به وجود بیاید.
سفیر پیشین ایران در لندن گفت: به عنوان یک کارشناس، که اطلاعات دقیقی از تصمیم کشور در حال حاضر ندارم، عرض میکنم که توافق قاهره دیگر مشروعیت ندارد، چرا که برای شرایط خاص تعریف شده بود و با امید اینکه بتواند پروسه اسنپبک را متوقف کند یا حداقل تا مدت قابل توجهی به تعویق بیندازد. ولی، چون این کار نشده، طبیعتا به نظر بنده، به عنوان یک کارشناس، مذاکرات جدیدی با آژانس باید شروع شود و ما بتوانیم با آژانس بر اساس واقعیتهای موجود به یک توافق جدید برسیم.
به گزارش ایرنا، نشست «حقوق هستهای در دوران صلح، جنگ و پساجنگ» صبح امروز ۱۲ مهرماه با حضور «رضا نصری» حقوقدان بینالملل و «ساسان کریمی» عضو هیات علمی دانشگاه تهران برگزار شد.