کد خبر: ۱۰۳۴۹۰
تاریخ انتشار : ۲۸ تير ۱۳۸۹ - ۱۴:۴۱
بررسی شبكه‌های اجتماعی و هويت در نشست مركز تحقيقات استراتژيك

بابک دربيکی: با وجود شبكه‌های اجتماعی برقراری فضای اجتماعی بسته و متصلب امكان‌پذير نيست

شبکه‏های اجتماعی امکان ادامه حیات جنبش‏های اجتماعی را فراهم ساخته‏اند
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب- فروزان آصف نخعي: تاكيد بايدي استبدادي بر هويت سازي در شبكه‌هاي اجتماعي توسط برخي، روند طبيعي هويت سازي را مختل كرده و نوعي هويت سازي تصنعي را به كشور تحميل كرده و در صورت استمرار ايران را با يك بحران هويت دائمي مواجه خواهد ساخت. 

بابك دربيکي، عضو هیات علمی دانشگاه، در نشست مركز تحقيقات استراتژيك با محوريت شبكه‌هاي اجتماعي و هويت، با اعلام مطلب بالا گفت: تاكيد بايدي داراي سابقه تاريخي است؛ چه درزمان رضا شاه، چه زمان شاه و چه بعد از انقلاب. درصورت عدم برون رفت از اين گونه‌ بايد‌ها، به طور دائمي با بحران هويت مواجه خواهيم بود كه اين خسارات بسياري را برجاي خواهد گذاشت. 

هويت

دربيکي با تاكيد براين كه بحث خود درباره مفهوم هويت در فضاي شبكه‌هاي اجتماعي را بيشتر با رويكرد بعد سياسي دنبال مي‌كند در باره مفهوم هويت گفت: هويت يك مفهوم ثابت و ساده نيست كه در چارچوب معيني قابل تعريف باشد، بلكه مفهومي پيچيده و لایه ای بوده و هر لايه داراي مجموعه‌اي از تعريف‌ها و شاخص‌ها است كه دائما در حال تغيير هستند. 

وي افزود: هويت، بازتاب شناخت من از خودم نيست، بلكه بازتاب شناخت من از خودم در يك ظرف مكاني و زماني مشخص است. به عبارت ديگر هويت در ارتباط با ديگران و در نسبت با دیگران معنا پيدا مي‌كند. اين هويت لزوما به دنبال يك عشق بزرگ نيست، بلكه درباره يك سري روابط انساني مصداق مي‌يابد. 

وي با اشاره به اين كه هويت دو و وجه تمايز بخشي مانند من كه هستم و ديگري كيست؟ و وجه تشابه بخشي مانند اين كه من ايراني‌ام و ديگري هم ايراني است، دارد ادامه داد: اين تمايز و تشابه باهم معنا پيدا مي‌كنند. بنابراين وقتي داريم در باره هويت صحبت مي‌كنيم، باید مبتنی بر تحلیل مشخصی از وضعيت مشخص باشد. از اين رو نمي‌توانيم بحث هويت را به يك بحث كلي حواله بدهيم. 

وي در ادامه با اشاره به اين كه هويت از ريشه حرف مي‌زند و درتعريف ريشه، من نسبت خودم را با ديگري تعيين مي‌كنم گفت: در گذشته تعريف از هويت تك عاملي و تك بعدي و ناشي از ساختار اجتماعي بود. بنابراين هويت‌ها معمولا ناشي از ظرف‌هايي بودند كه اين ظرف‌ها معمولا ثابت ، متصلب، و خشك بودند و قابليت انعطافشان بسياركم بود. 

اين استاد دانشگاه با اشاره به اين كه در گذشته تحليل‌ها از سطح كارگزارعبور مي‌كرد و تنها در سطح ساختار اجتماعي مورد بررسي قرار مي‌گرفت افزود: درشرايط كنوني نمي‌توانيم نقش كارگزاربا وجوه تعاملي‌اش را در فضاي ساختار اجتماعي نبينيم. در واقع برساختگي اجتماعي كه دكتر كاشي نيز به آن اشاره كردند تعيين كننده هويت بوده است. 

هويت جديد شاخص‌هاي قديم

صحبت در باره هويت طبيعتا با شاخص‌هاي هويت همراه است، مثل زبان فارسي كه يكي از دغدغه‌هاي هويتي امروز ما است. ولي سوال اين است كه چند نفر قادرند به فارسي روان صحبت كنند؟ 

دربيکي با طرح سوال بالا در ادامه با اشاره به اين كه امروزه استفاده از الفاظ تخصصي انگليسي جزو زندگي روزمره ما شده است گفت: آيا اگر كسي از الفاظ انگليسي استفاده كرد مي‌توانيم بگوييم كه ايراني نيست؟ آيا تعيين هويت ملي تنها از ظرف زباني، و به عبارتي زبان فارسي مي‌گذرد؟ خيلي‌ها در ايران به زبان فارسي صحبت نمي كنند آيا اين عده ايراني نيستند؟ اين كه بگوييم بخشي از حوزه تمدني ما تا افغانستان امتداد دارد براي اين كه آنان نيز فارسي صحبت مي‌كنند تا چه اندازه صحيح است؟ آيا آنان همين نگاه را به ما دارند؟ قوم هزاره در افغانستان ادعاي مشهد را دارد. كجا اين ها خودشان را ايراني و فارسي زبان به اين معنا مي‌دانند؟ به عبارت ديگر ادعاي ارضي دارند. 

وي افزود: تعريف هويتي قوم هزاره افغانستان از خود اكنون با هيچ يك از تعريف‌هاي ما از هويت سازگار نيست. البته نمي‌خواهم بگويم زبان جزو شاخص‌هاي اساسي براي تعيين هويت ملي ما نيست، بلكه مي‌خواهم بگويم شاخص هويت ملي در دنياي تعاملي كنوني متفاوت است. ما با فضايي سيال روبرو هستيم، و نقش كارگزار در اين ساختار اجتماعي بسيار پررنگ تر از گذشته شده است. ابزار توليد و مناسبات توليد تغيير كرده و به دنبال آن روابط اجتماعي و درنهايت نقش‌هاي اجتماعي نيز دگرگون شده است. 

فرد، ساختار و سطح تحلیل

بابک دربيکي ازمنظر متدولوژيك، ارائه تحليل مشخص از وضعيتي مشخص را درگذشته ناظربر محوريت ساختار در تحليل هويت ذكر كرد به نحوي كه ساختار، متغير مستقل و هويت متغير وابسته بوده است. اما وي متذكر مي‌شود كه درشرايط كنوني در اين متدولوژي تغييرات عمده اي رخ داده است. 

اين استاد دانشگاه موضوعيت ساختار اجتماعي به عنوان متغير مستقل در تحقيقات اجتماعي را، با توجه به تغييرات ايجاد شده در فضاي اجتماعي و فضاي تكنولوژيكي به راحتي مقدور نمي‌داند زيرا براساس تاكيد وي ديگر راجع به يك ساختار اجتماعي مشخص نمي‌توانيم صحبت كنيم و در اين موضوع نيز در ظرف زماني و مكاني و شرايط تعاملي‌اش بايد توجه كنيم. 

ماهيت جديد شبكه‌هاي اجتماعي

بابک دربيکي در اين بخش با توجه به تفاوت‌هاي اساسي كه ميان شبكه مجازي و شبكه اجتماعي وجود دارد، شرايط اجتماعي را به حوزه مجازي قابل تقليل ندانسته و مي‌گويد: سوال اساسي اين است كه آيا مانند دوران گذشته، همكلاسي بودن، همرشته بودن، هم خانواده بودن و ... در شبكه‌هاي اجتماعي وحتي شبكه‌هاي مجازي مشاهده مي‌كنيم؟ تاثير اين عوامل در ايجاد شبكه‌هاي اجتماعي در ايران تا چه اندازه است ؟ 

وي در ادامه با اشاره به اين كه در حال حاضر در شبكه‌هاي اجتماعي شاهد نوعي هويت سياسي هستيم مي‌گويد: حركتي در بازار تهران، بلافاصله در شبكه‌هاي اجتماعي با واكنش اجتماعي مواجه مي‌شود. به عبارت ديگر نوعي هويت سازي سياسي هم دارد در شبكه‌هاي اجتماعي صورت مي‌گيرد. اين درست است كه سياست تنها در خيابان و فيس بوك تعيين نمي‌شود بلكه سياست پاي ميزمذاكره تعيين مي‌شود. ولي نمي‌توانيم اين موارد را ازش بگيريم. 

وي در ادامه با طرح اين موضوع كه رنگ ها، قوميت‌ها، و گرايشات سياسي تعيين كننده شده‌اند درپاسخ به اين سوال كه آيا جنسيت در اين شبكه سازي ها به يك شاخص اساسي براي واگرايي و همگرايي تبديل نشده گفت: از اين منظر اگر ما جنبش زنان را يك جنبش اجتماعي ببينيم، يا قبول كنيم كه يك جنبش اجتماعي است، آيا اين جنبش اجتماعي بايد با شاخص‌هاي قبلي مورد تعريف واقع شود در حالي كه جنبش اجتماعي با ظهور خود دارد يك هويت جديد را رقم مي‌زند؟ امروزه هويت جنسيتي به شاخص هاي هويتي افزوده شده و همين باعث مي‌شود زنان با هرچيزي كه اين هويت را تقويت كند سنخيت بيابند. 

دربيکي شكل‌گيري شبكه‌هاي اجتماعي واقعي و مجازي با توجه به گسترش شهرنشيني و اين كه بيشترين ولادت‌ها در شهر صورت مي‌گيرد تا روستا و تغييرات جمعيتي براين مبنا در 15 سال گذشته را، تاثيرگذار برشكل‌گيري هويت جديد دانسته و درباره بازتاب تاثيرات آن در فضاهاي اجتماعي مي‌گويد: از جمله تاثيرات آن است كه مخاطبان و حکومت شوندگان زماني از منظر شعور اجتماعي نسبت به سياستمداران پايين تر تلقي مي‌شدند ولي امروزه با فضايي روبرو هستيم كه مردم يك سروگردن از مسئولان خود را بالاتر مي‌دانند و ضمن آن كه در عمل جلوتر از آنان مي‌انديشند از اين رو در حوزه اجتماعي ديگر نمي‌توانيم با توسل به رسانه هاي جمعي از جمله رسانه ملي با همان انديشه‌هاي گذشته دست به اقناع افكارعمومي بزنيم. 

وي با تاكيد براين كه در چنين فضايي وجود فضاي اجتماعي بسته و متصلب امكان‌پذير نيست مي‌گويد: در فضاي شبكه‌هاي اجتماعي، سياست در جاهايي دست بالا را دارد، و اين موضوع خود را در شبكه‌هاي اجتماعي نيز نشان مي‌دهد. امروزه فضاي سياسي هم جزيي از هويت شده است و رنگ‏های سیاسی در فضاي اجتماعي معني يافته و هويت دهنده شده‌اند از اين رو با اين هويت نمي‏شود تنها با نگاه سلبي برخورد كرد اين بيان كه استعمارنو و يا كهنه مولد شبكه‌ها هستند است و... نشانگر آن است كه ما به درستي پديده را نشناخته‌ايم و از اين رو تنها به نگاه سلبي متوسل مي‌شويم. 

دربيکي در پاسخ به اين سوال كه چرا قادر نيستيم يك نگاه ايجابي به وجود بياوريم يكي از دلايلش را اصالت دادن به بينش ساخت گرايانه و حفظ اين ظرف ذكر كرد و درباره راه شناخت اين فضا گفت: نگاه توام با انعطاف، راه شناخت شبكه‌هاي اجتماعي است. تسري نگاه سابق براي شناخت شبكه‌هاي اجتماعي مشكلات جدي را به وجود مي‌آورد. 

بازتوليد شبكه‌هاي اجتماعي و هويت 

جنبش‌هاي اجتماعي‏ای كه تنها درخيابان متولد مي‌شوند معمولا حيات و مماتشان وابسته به حضور خياباني است و بدون آن به سرعت از ميان مي‌روند، ولي آيا جنبش‌هاي اجتماعي در شرايط كنوني مرده‌اند يا درفضاي ديگري بازتوليد شده‌اند؟ 

دربيکي در فراز آخر سخنان خود با طرح اين سوال تاكيد كرد: شبكه‌هاي اجتماعي مكاني است براي بازتوليد حتي جنبش‌هاي اجتماعي. حيات و ممات يك جنبش تنها منحصر به حضور خياباني نيست. مگر نه اين كه حوزه سياست ، بازي ممكن ها است. مگر به قول فوكو سياست كم كردن عرصه مانور حريف نيست؟ مگر سياست تصميم‌گيري درحال و شرايط حال نيست؟ اين اتفاقات هم در همين حوزه دارد مي‌افتد، ولي تاثيرگذاري در شرايط كنوني متفاوت است و لزوما در خيابان نيز اتفاق نمي‌افتد. اما در عین حال این موضوع، امکانی برای ادامه حیات یک جنبش را فراهم ساخته است. 

وي در ادامه با اشاره به اين كه اگر در حوزه شبكه‌هاي اجتماعي دائما از بايدها سخن بگوييم مانند اين كه بايد شبكه اجتماعي خودمان را شكل بدهيم، بايد زبان خودمان را ترويج كنيم، اين تاكيد بايدي استبدادي كه درحال حاضر نيز در برخي وجود دارد، پيش از اين توسط برخي مطرح شده به نحوي كه روند طبيعي هويت سازي را مختل كرده است. روند طبيعي هويت سازي بايد شكل بگيرد. 

وي افزود: يك نوع هويت سازي بايدي و تصنعي دارد در كشور شكل مي‌گيرد، اين موضوع هم داراي سابقه تاريخي است؛ چه درزمان رضا شاه، چه در زمان شاه و چه بعد از انقلاب. در غير اين صورت ما به طور دائمي با بحران هويت مواجه خواهيم بود كه اين خسارات بسياري را برجاي خواهد گذاشت.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین