آفتابنیوز : آفتاب - فروزان آصف نخعی: پيشنهاد ايجاد اتاق بازرگاني مشترك ايران و آمريكا توسط يكي از نمايندگان شناخته شده اتاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران كه به عنوان نماد برجسته بخش خصوصي اقتصاد ايران شناخته مي شود، حكايت از رويكرد متفاوت شماري از فعالان بخش بازرگاني اقتصاد ايران دارد. بي آن كه لزوماً نمايانگر گرايش يا انديشه اقتصادي و بيش و پيش از آن ديدگاه سياسي و يا به باور برخي ايدئولوژي مديران و دست اندركاران اقتصاد و صنعت ايران باشد.
در اين نوشتار نمي توان تصوير كاملي از اقتصاد ايران ارائه كرد، اما نگراني ها براي پيش بيني پذير شدن آينده نزديك با توجه به شتاب تحولات و ضرورت گريزناپذيرانديشيدن به تدابير روزآمد، همگان را به دورانديشي به عنوان نشاني از خردمندي و خردورزي فرا مي خواند. آن ها كه تجربه چين كمونيست را در كنار اتحاد جماهير شوروي و ديگر كشورهاي مشهور به بلوك شرق تا پايان جنگ سرد نظاره گر بودند، هنوزدر حيرت ظهور اژدهاي زرد بر اقتصاد جهان هستند.
اما اين كليات نمي توانند مقدمه اي بر چرايي و چگونگي ايجاد نخستين دالان حرفه اي فن آوران حرفه اي اقتصاد ايران با همتايان آمريكايي و البته آمريكايي تبار باشد. بلكه درآمد اشاره واري است بر اين كه هنوز هم نيازهاي انساني و مادي و البته طبيعي، چگونه بر شكاف هاي در ظاهر سياسي و مودبانه آن ديپلماتيك دولت هاي نازل بر ملت ها غالب مي آید . اين غلبه با عنصر دانش و آگاهي روزآمد نه ويرانه اي مي سازد كه گاه هشداري است به جنگ افروزان و آن ها كه با دشمني و بقاي تخاصم و دامن زدن به اين پندارتجارت مي كنند. گاه به عنوان دلال سياست ورزي غيرمستقيم و زماني هم براي تجارت سخت افزار و نرم افزارهاي دشمن سازي.
نمي توانم نقش "آرمن همر" آمريكايي را در دوران استيلاي ژوزف استالين را آن گونه كه كاركرد آن را نمايان سازم. بديهي است كه امروز ديگر نقش سنتي ولو موثر واسطه هاي آشكار و پنهان سياسي و غير آن در روابط شفاف و مسلط اقتصاد آزاد سرآمده است. امروز هزينه مبادله فقط در كتاب ها و در ميان گفت و گو هاي مديران اقتصادي مورد بحث نيست، بلكه كارآمدي يا ناكارآمدي اقتصادي براي همه شهروندان به نسبت دانش و بينش آن ها نسبت به منطق و فهم از اقتصاد خرد و كلان پديدار است.
دغدغه شهروندان ايراني امروز فراتر از نقش آفريني چيني ها در توليد انيميشن و هندوستان در عرصه رايانه وجنبه هاي اقتصادي IT است. بنابر اين صرف نظر از كيفيت تقويت بخش خصوصي بر اساس مدل ها و سياست هاي رسمي كنوني ، اگر با ويرايش انديشه هاي اقتصادي موجود و پالايش آن براي گرفتن سهم ايراني از بازار و توليد جهاني مخالف نباشيم نبايد از اعتماد به مديران برگزيده و معتمد اقتصاد خصوصي ايران - كه سنگيني رقابت با اقتصاد دولتي و شبه دولتي را با توقع همراهي و حمايت قانوني و رسمي به دوش مي كشد – بر آزمون گفت و گوي فعالين اقتصاد ايران و نه الزاماً هماوردي با همتايان خويش خرده گرفت. گو اين كه نمي توان پس از سال ها "شبه رابطه اقتصادي" در انتظار رخداد پديده اي معجزه آسا در روابط تجاري خصوصي هاي ايران و ايالات متحده بود.