آفتابنیوز : آفتاب: محسن رفیقدوست گزارش چند دیدار خود با آیتالله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را اعلام کرد و گفت: هاشمی رفسنجانی تکلیف شرعی را در حرکت پشت سر رهبری میداند.
مسئول عالیرتبه سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس در ابتدا به ارائه تحلیلی از حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری و نقش خواص در آن پرداخت و با بیان اینکه من از مخالفان سرسخت مناظرههای تلویزیونی در ایام انتخابات بوده و هستم، اظهار داشت: من از روز انتخابات و حتی قبل از آن وضعیت را وضعیت خوبی ندیدم و معتقدم از همان شب مناظرهها بود که خط کشی بین ملت شروع شد.
رفیقدوست ادامه داد: صبح 23 خرداد توسط یکی از دوستان که با من و آقای موسوی آشنا بود، پیامی برای ایشان فرستادم و گفتم که اولا در انتخابات تقلب نشده است. دوما من بعد از انتخابات دوم خرداد 76 در یک ملاقات حضوری به آقای خاتمی گفتم که آن 7 میلیون نفری که به آقای ناطق رای دادند، به شخص آقای ناطق رای دادند اما از آن 20 میلیون نفری که به شما رای دادند، 18 میلیون نفرشان کسانی بودند که در حقیقت نمیخواستند به ناطق رای بدهند بنابر این شما این 20 میلیون رای را به خود نگیر!
وی افزود: به میرحسین نیز گفتم این 13 میلیون رای را به خود نگیر و اگر میخواهی ببینی که واقعا چقدر از این آرا متعلق به توست، انتخابات را بپذیر، تبریک هم بگو، از کسانی که به تو رای دادند تشکر هم بکن، بعد اعلام کن که من برای تشکیل یک حزب از کمیسیون احزاب درخواست مجوز خواهم کرد و اعلام کن که کسانی که به شما رای دادهاند اگر مایلند، به این حزب بپیوندند. در این صورت خواهی دید که بیشتر از یکی دو میلیون نفر جواب مثبت نخواهند داد.
رفیقدوست خاطرنشان کرد: البته گفتم اگر با اصلاحطلبان ولایتمدار مانند آقایان زنگنه، جهانگیری و عارف که هر چند در اردوگاه اصلاحات هستند اما معتقد و ولایتمدارند ائتلاف کنی، در این صورت فقط 300 هزار نفر ثبتنام خواهند کرد و تو بزرگترین حزب اپوزیسیون را تشکیل خواهی داد.
وی گفت: من روزی خدمت امام(ره) رسیدم و مطلبی را عرض کردم. ایشان فرمودند "انقلاب الهی اسلامی ایران انقلابی است که خدا مشیتش بر این بود که پیروز شود و این انقلاب به این زودیها از بین نمیرود". البته هر چیز بر اثر کفران نعمت و ناشکری زمانی از دست میرود اما این انقلاب به این زودیها از دست نخواهد رفت.
رفیقدوست البته در خصوص عدم پایبندی برخی خواص به ولایت به ذکر خاطرهای از ایام دفاع مقدس پرداخت و با بیان اینکه من قبول دارم همان زمان بین سیاسیون و امام(ره) اختلاف وجود داشت، تصریح کرد: برای مثال وقتی حضرت امام(ره) فتوای ارتداد سلمان رشدی را صادر کردند برخی از دولتیها مخالفت کردند و همین آقای بهزاد نبوی گفت که مگر ما نانوا هستیم که هر چه امام پخت، بگذاریم توی تنور ؟!
رفیقدوست در بخش دیگری از سخنان خود در خصوص آیتالله هاشمی رفسنجانی به عنوان یکی از خواص جامعه، اظهار داشت: همین الان آقای هاشمی و رهبر معظم انقلاب هر یک هفته در میان با یکدیگر ملاقات دارند و آیا شما کسی مانند آقای هاشمی دیدهاید که از رهبری و ولایت فقیه حمایت کند؟ ما که بدیلی برای او نمی شناسیم.
وی در پاسخ به سؤالی در مورد علت حضور نیافتن آیتالله هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه، با بیان اینکه بروید ببینید چه کسانی باعث این کار شدهاند، به ذکر خاطرهای پرداخت و افزود: وقتی بعد از ترور حسنعلی منصور، آقای هاشمی و برخی سران مؤتلفه را دستگیر کردند، آنها تعریف کردند که آقای هاشمی را در اتاق مجاور شلاق میزدند اما ما فریادی از او نمیشنیدیم. بعد از مدتی دیدیم که آقای هاشمی فریاد زد "یا نار کونی بردا و سلاما علی ابراهیم" و صدای شلاق قطع شد و وقتی از آقای هاشمی موضوع را پرسیدیم ایشان گفت آنها من را شلاق میزدند تا فریاد بزنم و شما اقرار کنید اما من این کار را نکردم و به همین دلیل بود که آنها من را بر روی بخاری ذغالی نشانده و سوزاندند.
رفیقدوست ادامه داد: البته من هم مثل دیگران انتقاداتی به آقای هاشمی دارم اما بین او و دیگر افراد خطکشی میکنم. سبک زندگی ایشان شاید به گونهای است که در امور داخله دخالت نمیکند اما از آن سو ما میبینیم که مثلا یک روزنامه هر روز میگردد تا یک خبری راجع به مهدی هاشمی بزند و اگر هم خبر جدیدی نداشت، خبر گذشتهاش را تکرار میکند.
وی با بیان اینکه چرا ما حتی جلوتر از مقام معظم رهبری حرکت میکنیم، افزود: امروز آقای هاشمی در هیچ موردی به جز ریاست جمهوری آقای احمدینژاد با رهبری نظر مخالف ندارند. به هر حال ایشان به عنوان یک انسان 76 ساله، معتقد است آقای احمدینژاد برای ریاست جمهوری مناسب نیستند. البته این نظر را خیلیهای دیگر هم میگویند اما آنها مهم نیستند. آقای هاشمی مهم است.
وی ادامه داد: آقای هاشمی به عنوان یک فرد سیاسی کارکشته، نسبت به یک جریانی معترض است اما با رهبری انقلاب کنار آمده و از طرف ایشان رئیس مجمع تشخیص و رئیس مجلس خبرگان است. چرا ما مردم از بزرگان جلوتر حرکت میکنیم؟
رفیقدوست یادآور شد: آقای هاشمی مناعت طبع زیادی دارد. من اخیرا که با ایشان دیدار کردم، آقای هاشمی گفت اگر آقا واقعا اجازه دهند من به قم میروم اما ایشان اجازه نمیدهند.
وی این حرف آقای هاشمی را به معنای قهر کردن ندانست و افزود: آقای هاشمی البته فرمودند تا وقتی که رهبری بخواهند من محکم ایستادهام اما به نظرم آقای هاشمی احساس خستگی میکنند.
وی تاکید کرد: آقای هاشمی در تمامی دیدارهایشان استدلالشان این است که تکلیف شرعی همه حرکت پشت سر رهبری است.
جناب آقای رفیقدوست
محض اطلاع، خبرگان ناظر بر عملکرد رهبری و بالطبع رئیس خبرگان عقلا نمیتوانند منتخب ایشان باشند. مشخصا شما هم از قانون اساسی و روح حکم بر آن بی اطلاع هستید.
در خاتمه باید عرض کنم فضای بسته کشور موجب شده افرادی که از نظر سیاسی بسیار ضعیف هستند یکه تاز بازار مطبوعات و رسانهها شوند و به خاطر بی جواب ماندن اظهارات آنچنانیشان تازه احساس پرفسوری هم میکنند. لذا بر عقلای ایران لزوم تشکیل احزاب سیاسی امروز از نان شب واجب تر است. بازار مکاره سیاست در ایران ناشی از عدم مسولیت داشتن حرفهای بچهگانه برای گوینده گان آنهاست که فقط با تحزب قابل حل است.
ایشان با وجود پنجاه سال فعالیت سیاسی هنوز سیاست نمیفهمند! اختلاف یاد شده بین رهبر و آقای هاشمی بسیار عظیم است. دلیل این امر هم دست اندازی باند اقتدار گرای ضد انقلاب ... به تمامی منابع کشور است که البته فکر کنم فقط شهرداری تهران، مترو و دانشگاه آزاد فعلا از این قاعده مستثنی هستند. لذا این اختلاف به بزرگی ایران است جناب رفیق دوست!! یا ما نمیفهمیم یا شما!
این مشکل ناشی از آن است که آقایان بر خلاف تیتر و تابلوشان (اصولگرایی) از مواضع حضرت امام کاملا عدول کردهاند و بی تعارف آن مواضع را دیگر قبول ندارند.
برای من ناقصالعقل اینجور بهنظر میآید که این عدول از مواضع امام بهخاطر این است که اینها خودشان خیلی خوب میداند که در انتخابات پارسال چه اتفاقی افتاد.
در حقیقت اگر بخواهند مثل امام مردمسلاری را بپذیرند باید شال و کلاه کرده زحمت را کم کنند.
برای همین پرونده انتخابات را بسته تلقی میکنند و هر جا کم میاورند فورا به اصل ولایت فقیه آویزان میشوند. آقایان یک لحظه با خود خلوت کرده بیاد بیاورند که قبل از ۲۲ بهمن ۵۷ چهکاره بودند و بفهمند که این امام و مردم بودند که اینها را به اینجا رساندند.
گرفتن مردم از انقلاب یا بلعکس انقلاب از مردم، گناه نابخشودنی است که جناح اصولگرا از ارتکاب به آن هیچ ابایی ندارد.