آفتابنیوز : آفتاب: هفته گذشته یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی درباره تغییر مدیریت یکی از معروفترین پارکهای ملی ایران یعنی ملی گلستان اظهاراتی بیان داشته است که این یادداشت به بررسی این اظهارات و اساسا طرح چنین مباحثی میپردازد.
نگاه قومی و محلی به مدیریت پارکهای ملی ایران؟
مزدک دُربیکی (پژوهشگر محیط زیست و عضو هیات علمی دانشگاه)
وجود نگاه غیرعلمی و گاهی سیاسی به بحث بااهمیت محیط زیست در کشور کم نبود که متاسفانه اخیرا دیدگاههای محلی و قومی نیز به آن اضافه شده، آن هم در دورانی که همه میدانند محیط زیست مسالهای جهانی است و دیدگاههای کوچک و محلی، حداقل در این زمینه، جایگاه کارشناسی و علمی ندارند. متاسفانه اخیرا یکی از نمایندگان محترم مردم بجنورد، مانه و سملقان، گرمه و جاجرم طی اظهارات عجیبی در روزنامه اطلاعات بیان داشتهاند که مديريت قدیمیترین و یکی از باارزشترین پارکهای ملی ایران یعنی پارک ملی گلستان که جزو یکی از ذخیرهگاههای زیستکره در سطح جهان نیز هست به استان خراسان شمالي واگذار شود! (استانی که هنوز چند سالی از تاسیس آن نمیگذرد).
در این مورد لازم دانستم چند نکته را به این نماینده محترم یا دوستانی که گاهی تمایل دارند به محیط زیست کشور به دیده استانی و شهرستانی نگاه کنند یادآور شوم:
1- مرزبندی سیاسی در محیط زیست هیچ جایگاهی ندارد، چون مرز قراردادی نمیشناسد. نمی توان برای کره زمین مرز گذاشت و اصطلاح «چهاردیواری، اختیاری» را برای محدوده خود به کار برد. به طور مثال فعالیتهای مخرب محیط زیست در کشور همسایه استان خراسان شمالی یعنی ترکمنستان می تواند بر زندگی مردم بجنورد و جاهای دیگری که این نماینده محترم، وکالت آنها را بر عهده دارند تاثیر منفی بگذارد (نمونه اخیر کاملا مخرب و ملموس آن در ایران، ریزگردهایی است که از طرف کشورهای عربی به سمت کشور ما میآید).
2- این نماینده محترم ادعا کرده اند که «پيش از تقسيم استان خراسان، مديريت اين پارك در دست خراسان بود»!. بهتر است ایشان بدانند مدیریت پارک ملی گلستان از دهه 50 خورشیدی به اداره کل حفاظت محیط زیست گرگان و گنبد (اداره کل حفاظت محیط زیست استان گلستان فعلی) واگذار شد یعنی حدود 40 سال است که این پارک را این مجموعه اداره می کند یعنی دههها پیش از آن که خراسان شمالی وجود خارجی داشته باشد. برخلاف تصور احتمالی نماینده محترم که فکر میکنند مدیریت یک پارک ملی شبیه یک اداره شهرستانی است که بتوان در عرض یک شب و با تغییر سیستم مدیریتی، آن را تغییر داد، باید عرض کنم مدیریت یک پارک ملی که شهرت جهانی دارد کاملا متفاوت از آنها است. 40 سال برای یک سیستم مدیریتی زمان کمی نیست و قطعا نماینده محترم میدانند که تسلط یک مجموعه اداری بر یک منطقه طبیعی وسیع در طول این سالها چقدر به مدیریت بهینه آن کمک می کند. علاوه بر این که تقریبا بیشتر روستاهای حاشیه پارک که بر آن تاثیر مثبت و منفی میگذارند در استان گلستان قرار دارند. تصور این که اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان شمالی با مسافت بسیار دور از منطقه، فرهنگ و حتی گویشی متفاوت بخواهد با مردم روستاهای حاشیه پارک ملی گلستان که فرهنگ و گویشی کاملا متفاوت با آنها دارند، تعامل داشته باشد و دوستانه یا قانونی با آنها تعامل داشته باشد، قدری مضحک به نظر می رسد!
3- نکته جالب این است که این نماینده محترم گفتهاند «با وجودي كه بيش از 65 درصد پارك گلستان در اختيار خراسان شمالي است، مديريت آن در اختيار استان گلستان است»!. یادآور می شوم بخش گستردهای از پارک ملی گلستان در استان گلستان، بخش کمی در استان خراسان شمالی و بخش بسیار کمی در استان سمنان قرار دارد. کافی است به نقشه دقیقی که از پارک تهیه شده است نگاهی بیاندازیم تا مرز استانها را به چشم ببینیم (البته نه آن نقشههایی که عمدا یا سهوا مرزهای آن اشتباه ترسیم شده است!). احتمالا ایشان یا افرادی که این اطلاعات نادرست را به این نماینده محترم دادهاند، منطقه حفاظت شده «قرخود» که با مساحت حدود 43 هزار هکتار درست کنار پارک ملی گلستان و از نظر استانی جزو خراسان شمالی قرار دارد را نیز محاسبه کردهاند و با یک خطای فاحش به این نتیجه رسیدهاند که پارک متعلق به آنهاست!
4- تصور میکنم این نماینده محترم برخی مشکلات محدوده کاری خود را با مشکلات دیگر تلفیق و چنین صحبتهایی کردهاند چون در همین مصاحبه به «مشكلات محیط زيستی حاشيههاي بجنورد و به كارگيري نيروهاي غيربومي در اداره كل حفاظت محيط زيست خراسان شمالي» اشاره کرده اند که مشخص است ظاهرا مشکل جای دیگری است. به این نماینده محترم توصیه میکنم اگر واقعا دلشان به حال طبیعت میسوزد، به وضعیت محیط زیستی محدوده انتخاباتی خود سری بزنند. بنده به عنوان یک کارشناس در آن محدوده طرح مطالعاتی داشتم و می توانم بگویم که در اولویت قرار دادن محیط زیست آن منطقه به مراتب مهمتر از دعوا بر سر مدیریت پارک ملی گلستان و واگذاری آن به خراسان شمالی است، آن هم استانی که به گفته خود این نماینده هنوز مشکلات محیط زیستی مرکز استان خود را حل نکرده است چه رسد به مدیریت یکی از ذخیرهگاههای زیستکره جهانی.
5- ظاهرا نگرش افراطی قومی و بومی به محیط زیست در کشور در حال زیاد شدن است. متاسفانه به کارگیری و جعل نامهای غیر رسمی به جای نام مناطقی همچون خلیج گرگان، تالاب انزلی، و نیز ادعای تغییر مدیریت پارکهای ملی ایران، خطر بسیار بزرگی است که بسیاری از فرصتها را از دست برنامهریزان و متولیان حوزه محیط زیست کشور خارج می سازد و بی شباهت به ادعاهای بی اساس برخی از کشورهای خارجی درباره نام های ایرانی و تاریخی کشورمان نیست.