آفتاب - فروزان آصف نخعی: داخل کردن یک توپ درون یک سوراخ (دروازه) و لذت حاصل از این فعل، لایی زدن بازیکن مقابل به مثابه یک حریف جنسی و لذت حاصل از آن برای شخص فاعل(لایی زن) و خشم مفعول(لاییخور)، فریادها و خوشحالیها و حتی عصبایتهای حاصل از برد یا باخت، همگی کنشهایی سکسشوآل هستند.
این جملات در یک سایت مستهجن با مبانی علوم انسانی غربی! منتشر نشده است. بلکه این مطالب مربوط به علوم انسانی شرقی! و ایرانی! است که در سایت رجانیوز از سایتهای نزدیک به رییس جمهوری تحت عنوان "زیست جهان جنسی و مقوله حجاب به نشانی http://www.rajanews.com/PrintFriendly.asp?id=55643 و صد البته در تذکر به برخورد نادرست به مقوله بدحجابی در ایران منتشر شده است.
دکتر خرمشاد معاونت پژوهشی وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران در نشست یکروزه مرکز تحقیقات استراتژیک ایران با موضوع علوم انسانی، تاکید کرده بود که علوم انسانی بومی اپوزیسیون علوم انسانی غربی است که باید از آن استقبال بهعمل آید از اینرو بهنظر میرسد مطالب منتشر شده در رجانیوز به منظور گسترش علوم انسانی بومی تدوین و انتشار یافته است.
نویسنده مقاله معتقد است که در زیست جهانجنسی تکیه بر «سخنِ» (Discourse) قدرت در ایجاد یک هنجار مانند، حجاب هم غیر ممکن و هم نامطلوب بوده و در زیست جهانی که ماهیت سکسشوآل دارد، تکیه بر «سخنِ قدرت» برای مقابله با مقولهای مانند بیحجابی جز تشدید آن ناهنجاری هیچ نتیجه و فایدهای نخواهد داشت. تجربه 30 سال گذشته در قالب «گشت ثارالله»، «گشت جندالله» و «گشت ارشاد» و ناکامیهای آنها مؤید این نظر است و بهنظر میرسد، نهادها و سازمانهایی که دغدغه این مقوله را دارند، هنوز فهم درستی از این پدیده نیافتهاند.
هر چند رویکرد نویسنده به مقوله حجاب و بدحجابی در ایران تاملبرانگیز است اما چیز جدیدی نبوده و همه مصلحان اجتماعی بر آن تاکید کردهاند. اما موضوع جدیدی که در این یادداشت بر آن تصریح شده؛ تنازل دادن تمدن و صنعت غربی است به سکس و سکشوآلیته که این خود اگر مبنای برخورد با علوم انسانی و صنعت غرب باشد، هر چند نویسنده از برخورد شدید دیگران را برحذر میدارد اما راههای نابهنجار دیگر را در ایجاد دستهبندی درباره علم غربی و علم دینی، صنعت غربی و صنعت دینی و ... میگشاید.
نویسنده با اشاره به این که درباب حجاب و بیحجابی، میخواهم از منظر فلسفه سکس به نکاتی توجه نمایم که غالباً مورد غفلت قرار میگیرد مینویسد: در جامعهای که معماری، شهرسازی، ترافیک، صنعت، ورزش، هنر، رسانه، سینما، سیاست و بسیاری از امور آن ساختار و ماهیت سکسشوآل دارد، بهطور طبیعی، رفتار افراد نیز ماهیت سکسشوآل پیدا میکند. یکی از مظاهر این زیست جهان، «بیحجابی» و یا «بدحجابی» است.
نویسنده که در تطبیق دریافتهای خویش به مقایسه بیمایه و معالفارق فرو افتاده، همه مظاهر صنعتی را بدون توجه به فرآیند ظهور و بروز آنها، تمام اشکال و مظاهر تمدنی غرب با مقایسه ناروا در چارچوب سکشوآلیته تبیین کرده و در بخش معماری و شهرسازی جنسی معتقد است "عناصر شکل دهنده شهر مدرن عناصری است برای ایجاد «لذت» بیشتر. .. همه چیز در چشمانداز سکسشوآل مستقر میشوند. اتوبانها و بزرگراههایی که میتوان با سرعت در میان انبوه اتومبیلها «لایی» کشید. «لایی» کشیدن در ترافیک خیابانها و لذت حاصل از آن، یک کنش سکسشوآل است. چنین کنشی، شبها در اتوبانها لذت بیشتری تولید میکند."
بر اساس نظر کارشناسان این مقایسه به مانند آن است که ما هر وقت بخواهیم میتوانیم رفتار مخالفانمان را با دشمنان در صدر اسلام مقایسه کنیم.
در ادامه این مقاله نویسنده در باره ورزش و ماهیت ورزشهای قهرمانی را امروزه کاملاً سکسشوآل میداند به نحوی که "شاید مفهوم سکس در ورزشی مانند بدنسازی، بسیار آشکار باشد، هنگامی که شخص بدنساز در برابر آیینه میایستد و اندام خود را نظاره میکند. آیینه ابزاری لازم برای این «خود ارضایی» بدنساز است. اما نه تنها بدنسازی بلکه همه ورزشهایی که امروزه به ورزش قهرمانی بدل شده است، چنین ماهیتی دارند. فوتبال را در نظر آورید. شاید ماهیت سکسشوآل فوتبال بسی شدیدتر از دیگر ورزشهای قهرمانی باشد. عناصر جنسی موجود در این ورزش، به شکل فزایندهای سکسشوآل است."
وی در ادامه مطلب میافزاید: داخل کردن یک توپ درون یک سوراخ (دروازه) و لذت حاصل از این فعل، لایی زدن بازیکن مقابل به مثابه یک حریف جنسی و لذت حاصل از آن برای شخص فاعل(لایی زن) و خشم مفعول(لایی خور)، فریادها و خوشحالیها و حتی عصبایتهای حاصل از برد یا باخت، همگی کنشهایی سکسشوآل هستند.
وی پژو 206 را مظهر طراحی جنسی دانسته مینویسد: تولیدات صنعتی با طراحیهای مدرن گرچه همگی در خدمت تولید لذت هستند، اما با ابداع مفهوم «طراحی جنسی» (sexual design) در تولیدات صنعتی در خدمت طراحی صنعتی جنیس هستند، برای نمونه اتومبیل پژو 206 یکی از محصولات سکسشوآل صنایع خودرو سازی پژو فرانسه است که امروزه حتی افرادی از این خودرو استفاده میبرند که شاید کمترین توجه را به این ماهیت داشته باشند.
وی رسانههای جنسی را در عصر جدید مهمترین عامل اشاعه سکسشوآلیته در جوامع ذکر کرده و مینویسد: البته رسانههای غربی بهطور مستقیم و با ساخت برنامههای «پورنو» و دیگر رسانهها از جمله رسانه ملی با ساخت برنامههایی با ماهیت سکسشوآل، در شکلگیری ذائقه سکسشوآل مردم موثرند.
این مقاله در ادامه حضور زنان را در رسانه دیداری و شنیداری که "البته باید هم صدای جذاب و هم سیمای خوبی داشته باشند را در تشدید شعلههای جنسی کاملا موثر دانسته و مینویسد: در برنامهها ایجاد یک ذهنیت مقایسهای و تطبیقی برای مخاطب، عملاً بر شعلههای جنسی جامعه میافزاید. البته این وقایع همگی در سطح ناخودآگاه افراد شکل میگیرد و همین ناخودآگاه منجر به ظهور و بروز رفتارها و کنشهایی میشود که ما آنها را با عناوینی مانند «بدحجابی»، «بیحجابی» و «ناهنجاری» و ... میشناسیم.
کارشناسان معتقدند که درست است که در علوم انسانی تبیین سکشوآلیته برخی رفتارها وجود دارد اما تقلیل یک تمدن با همه جوانب آن به ادبیات این چنینی جز تنزل علم به حوزه لمپنیسم قابل درک نیست موضوعی که کاملا با تبیین رفتار مبتنی بر سکشوآلیته متفاوت است.
یک فوتبال بازی می کنیم ، که اون هم شد مسئله ی سکسی ! پس توپ رو توی چی وارد کنیم ؟
این شیوه اعلام منبع، بیانصافی محض است...
سایت رجا را درست لینک کنید، یا اصلا مطلبش را نقل و نقد نکنید....
یا حق!