آفتابنیوز : آفتاب: «ترن آن هونگ» برای کارگردانی جدیدترین فیلمش به نام «چوب نروژی» که براساس رمان مشهوری از «هاروکی موراکامی» نویسنده مردمپسند ژاپنی ساخته شده، مرزهای فرهنگی و زبانی را درنوردید.
«ترن آن هونگ» کارگردان 48 ساله فرانسوی که تبار ویتنامی دارد، جدیدترین فیلمش «چوب نروژی» به زبان ژاپنی ساخته است.
آسوشییتد پرس و خبرگزاری فرنسه نوشت: این کارگردان نامزد جایزه اسکار که پیش از این هم از جشنواره کن جایزه برده و هم از جشنواره ونیز، فیلم عاشقانه خود را با بازیگران تماما ژاپنی ساخت و همین قضیه باعث شد دستیابی به دیالوگهای بینقص به کار پردردسری تبدیل شود.
ترن در گفتگویی که پیش از نمایش فیلمش در بخش مسابقه شصت و هفتمین دوره جشنواره کن، انجام داد، به شوخی گفت: ما برای ترجمه گفتگوهای این فیلم چندین مترجم را کشتیم! بعضی وقتها کار وقتی خیلی سخت میشد؛ خانم مترجم میزد زیر گریه، چون از او میخواستم که حرف ناخوشایندی به عنوان دیالوگ به یکی از بازیگران فیلم بگوید.
البته باورش سخت است که این کارگردان خوش قد و قواره؛ حرف ناخوشایندی به هیچ یک از بازیگران زن فیلم زده باشد، ولی او قطعا برای دیالوگ فیلمش خیلی زحمت کشید؛ ابتدا دیالوگها را به زبان انگلیسی نوشت، سپس داد آن را به زبان ژاپنی ترجمه کردند، و به صورت تلفظ شده آن گوش داد تا مطمئن شود که آن دیالوگها آهنگین هستند و زیاده از حد شمرده شمرده بر زبان نمیآیند.
ترن میگوید: میخواستم که جملات طولانیتر از حد معمول باشند و کلمات آهنگ داشته باشند. از جملات کوتاه که خیلی سریع ادا میشوند، خوشم نمیآید.
حتی جملاتی که در فیلمهای ویتنامی من گفته میشوند مثل جملات معمولیای که در زندگی عادی ویتنامیها شنیده میشوند، نیستند.
دیدن فیلم به زبان خارجی همچنین باعث شد تا بلافاصله متوجه بشود که وقتی یک چیز غیرضروری در روند ساخت فیلم وجود دارد و عوامل فیلم به زبان خارجی صحبت میکنند، میتواند حرفهای غیرضروری را که در حالت عادی ممکن بود در فیلمش به کار ببرد، کنار بگذارد.
ماجرای این فیلم مثل رمان هاروکی موراکامی، در شهر توکیو و در اواخر دهه 1960 رخ میدهد.
«واتانابه» شخصیت اصلی داستان که نقش او را «کنیچی ماتسویاما» بازی میکند، یک دانشجوی جوان است که برای انتخاب یکی از دو دختری که سر راهش قرار گرفتهاند، تقلا میکند؛ این دو دختر، یکی نامزد بهترین دوستش است که دست به خودکشی زده و دیگری یک دختر با اعتماد به نفس و مستقل (نماد آینده) است.
این رمان موراکامی محبوبیت جهانی دارد، و کارگردانهای زیادی از این نویسنده خواسته بودند که حقوق اقتباس سینمایی آن را به آنها بفروشد.
بیش از 10 میلیون نسخه از این کتاب فقط در ژاپن به فروش رفته، و 6/2 میلیون نسخه به 33 زبان دیگر فروش رفته است.
ترن میگوید؛ نمیداند چرا او را برای ساخت این فیلم برگزیدهاند، ولی به گفته «شینجی اوگاوا» تهیه کننده فیلم، موراکامی تعیین کرده بوده که یک کارگردان از شرق آسیا رمان او را به فیلم تبدیل کند تا زیباییشناسی این منطقه را در فیلمش نشان بدهد.
ترن میگوید: مسلما ما با موراکامی دیدار داشتیم، آن هم نه یک بار.
موراکامی در اولین نمایش فیلم کلی یادداشتبرداری کرد. ترن میگوید: یادداشتهای او برای ما سند مهمی بود. البته این یادداشتها آنقدر زیاد بودند که در اینجا نمیتوانم در موردشان توضیح بدهم. ما پس از آن که با هم تبادل آرا کردیم، موراکامی به من گفت: "همان فیلمی را که در ذهن خودت داری؛ بساز. ولی کاری که من از تو میخواهم انجام بدهی این است که زیباترین فیلم ممکن را بسازی."
ترن میگوید: داستان عاشقانه این فیلم به راحتی همه مرزها را پشت سر میگذارد. داستان این فیلم درباره رنج عشق است.
عشق دارد رشد میکند و پیش میرود ولی ناگهان چیزی آن را متوقف میکند. این اتفاق دو بار برای واتانابه رخ میدهد.
بیشتر قسمتهای این فیلم در «شهر» توکیو فیلمبرداری شده است، و در ضمن آن به دهه پرآشوب 1960 هم گذری زده شده است؛ دهه 1960 دورهای بود که جوانان ژاپنی داشتند عملکرد پدرانشان در جنگ جهانی دوم را پس میزدند و به سمت «غرب» گرایش پیدا میکردند.
ولی ترن، برای فیلمبرداری به مناطق روستایی توکیو نیز رفته است، و داستان خود را به چمنزارهای پرعلف و تپههای بایر و پوشیده از برف اطراف آن مناطق برده است؛ مناظری که بازتاب دهنده حال و هوای قهرمانان داستان است.
ترن دوربین را در اکثر صحنهها ( مخصوصا در صحنههای عاطفی) به چهره بازیگران نزدیک کرده است تا به گفته خودش، از این طریق بتواند روی عاطفه موجود در آن لحظات، متمرکز شود.
او از «مارک لی پینگ بینگ» فیلمبردار فیلمش خواست که برای فیلمبرداری از یک دوربین دیجیتال HD استفاده کند. مارک لی که یک فیلمبردار تایوانی است و در جشنواره کن هم برنده جایزه شده، در یک کتاب جدید از این تصمیم ترن گلایه کرده است.
ترن گفت که تصاویری که لی گرفته بود به اندازه کافی صاف و شفاف بود، ولی با این حال تصمیم خود مبنی بر استفاده از دوربینهای دیجیتال را عوض نکرد چون میخواست شخصیتهای داستان و نقاط ضعفشان بیشتر نمایان شود: تصاویر دوربین دیجیتال واقعا صریح و زنده است؛ همه چیز را میتوانی ببینی. این شیوه فیلمبرداری برای این فیلم واقعا ضروری بود.
تماشاگران شاید غافلگیر بشوند از اینکه ببینند نقش ترانه کلاسیک گروه بیتلز به نام «چوب نروژی»(پرنده پرید) که موراکامی عنوان کتاب خود را از آن برداشته، در فیلم بیش از یک نقش کوتاه است.
ترن میگوید: موضوع فقط این است که این ترانه خیلی لطیف و قشنگ و عاطفی است. اتفاقاتی که برای شخصیتهای فیلم میافتد یقینا قویتر از این ترانه است. من این ترانه را در انتهای فیلم آوردم چون کارکردش مثل ابتدای فیلم است.
بعضی از منتقدان به ترجمه عنوان انگلیسی رمان ژاپنی موراکامی اعتراض کردهاند و گفتهاند که ترجمه عنوان ژاپنی (Noruwei no Mori) دقیقا به معنای «جنگل نروژی» است و نه «چوب» نروژی، و به این موضوع هم اشاره میکنند که در رمان موراکامی؛ مکان و تصویر جنگل حضور برجستهای دارد.
ولی نکته مهم در این بین این است که موراکامی با مترجمان آثار خود ارتباط بسیار نزدیکی دارد و باتوجه به اینکه خودش هم به زبان انگلیسی مسلط است و هم مترجم زبردستی است، عنوان «چوب نروژی» (Norwegian Wood) با تأیید خود او ترجمه شده است، وانگهی در متن شعر ترانه کلاسیک و معروف گروه بیتلز دقیقا به «چوبهای نروژی» (چوب کاج) اشاره شده است که یک زمانی با آن خانههای ارزان قیمت میساختهاند وبه گفته «پل مککارتنی»، در متن این ترانه نقیضهای از «بیارزش» بودن است.
«چوب نروژی» ازجمله 22 فیلمی است که در بخش مسابقه جشنواره فیلم ونیز به نمایش در میآید. قرار است یک فیلم هم به عنوان فیلم «غافلگیرکننده» در بخش مسابقه معرفی شود.
جایزه شیر طلایی در تاریخ 11 شپتامبر (20 شهریور) به کارگردان برنده اهدا میشود.
ترن در سال 1995 برای ساخت فیلم «سایکلو» که داستان آن درباره زندگی سخت یک جوان است که با «ریکشا» (یک درشکه کوچک) مسافرکشی میکند، برنده جایزه شیر طلا شد.
اولین فیلم او به نام «راز پاپایای سبز» جایزه «دوربین طلا»ی کن را برایش به ارمغان آورد و نامزد جایزه اسکار نیز شد. «چوب نروژی» پنجمین فیلم او است.