آفتابنیوز : آفتاب - دکتر پیروز ایزدی: مهمترین پرسشهایی که در خصوص این تحریمها وجود دارد عبارت از این است که چه علل و عواملی سبب شد تا اتحادیه اروپا برخلاف مواضع پیشین خود این بار با اجماع به وضع این تحریمها علیه ایران بپردازد و تحریمهای مزبور چه پیامدهایی برای ایران و اتحادیه اروپا به دنبال خواهد داشت. در نوشتار حاضر تلاش خواهد شد به این پرسشها پاسخ داده شود. مقدمه در تاریخ 26 ژوئیه 2010، اتحادیه اروپا تحریمهایی یک جانبه را علیه ایران وضع کرد. این تحریمها که به دنبال وضع تحریم توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران به تصویب رسید، از ابعادی وسیعتر برخوردارست. این در حالی است که در گذشته در میان اعضای اتحادیه در مورد اعمال تحریمهای شدید علیه ایران اتفاقنظر وجود نداشت. تحولاتی که طی یکسالو نیم گذشته در روند مسئله هستهای ایران اتفاق افتاده است، از یکسو و تحول در رویکرد دولت آمریکا مبنی بر همکاری و تعامل با قدرتهای بزرگ بر سر موضوعات مهم بینالمللی از سوی دیگر، در به وجود آمدن این اجماع تأثیرگذار بوده است. نوشتار حاضر در پی آن است تا به بررسی ابعاد، دلایل و پیامدهای این تحریمها بپردازد. مهمترین پرسشهایی که در خصوص این تحریمها وجود دارد عبارت از این است که چه علل و عواملی سبب شد تا اتحادیه اروپا برخلاف مواضع پیشین خود این بار با اجماع به وضع این تحریمها علیه ایران بپردازد و تحریمهای مزبور چه پیامدهایی برای ایران و اتحادیه اروپا به دنبال خواهد داشت. در نوشتار حاضر تلاش خواهد شد به این پرسشها پاسخ داده شود.
ابعاد
شورای اتحادیه اروپا ضمن ابراز نگرانی عمیق نسبت به برنامه هستهای ایران و تأکید بر اجرای مفاد تحریمهای وضع شده توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد، تدابیر محدود کننده بیشتری را در روابط خود با ایران به تصویب رساند. براساس آنچه توسط اتحادیه اروپا اعلام شد، هدف از این تدابیر سختگیرانه بازگرداندن ایران به میز مذاکره برای حل و فصل مسالمتآمیز پرونده هستهای ایران میباشد. این تحریمها شامل 27 بند در 7 بخش، یک مقدمه و ضمایمی مشتمل بر نام افراد، نهادها و شرکتهای مشمول تحریم میباشد. در مقدمه مصوبه شورای اتحادیه اروپا پس از ذکر قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل و نیز تصمیمات و بیانیههای اتحادیه اروپا از سال 2007 تاکنون، بر اجرای کامل قطعنامههای سازمان ملل متحد و مصوبات اتحادیه اروپا تأکید شده و بر تجارت و بخشهای مالی، حمل و نقل و صنایع نفت و گاز تمرکز به عمل آمده و به ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را هدف قرار داده است. از جمله تحریمهایی که اتحادیه اروپا علاوه بر آنچه در قطعنامه 1929 شورای امنیت آمده وضع کرده است، میتوان به فهرست کلی از این دست اشاره کرد: تعداد بیشتری از افراد و شرکتهایی که مشمول مسدود کردن اموال و منابع مالی میشوند؛ ممنوعیت عرضه، فروش یا انتقال اقلام، مواد، تجهیزات و کالاهای بیشتری که میتوانند در فعالیتهای مرتبط با غنیسازی، فرآوری مجدد، آب سنگین، تولید سیستمهای پرتاب سلاحهای هستهای و دیگر سلاحهای کشتار جمعی و سایر فعالیتهایی مورد استفاده قرار گیرند که آژانس بینالمللی انژری اتمی (IAEA ) درباره آنها ابراز نگرانی کرده است. همچنین، بنابر اعلامیه شورای اروپا، دولتهای عضو باید در قبول تعهدات کوتاه مدت جدید جهت حمایت مالی از شرکتهای دولتی و خصوصی برای تجارت با ایران، با مبالغ و مقادیر قابل توجه بهویژه در موارد مربوط به اشاعه تسلیحات هستهای و تولید سیستمهای پرتاب سلاحهای هستهای، از خود خویشتنداری نشان دهند و از تعهد میانمدت و بلندمدت در این زمینهها امتناع ورزند. همچنین صدور ویزا برای تعدادی از مسئولین از جمله تعدادی از اعضای سپاه پاسداران که اسامی آنها در فهرست ضمیمه اعلامیه شورای اتحادیه اروپا آمده ممنوع شده است. در نتیجۀ این تحریمها، همان گونه که در بالا اشاره شد، بخشهای مالی و بانکی، نفت، گاز و حمل و نقل تحت محدودیتهای شدید قرار خواهند گرفت. به طور مشخصتر میتوان تحریمها در این سه بخش را به صورت زیر خلاصه کرد:
الف) بخش مالی و بانکی
· هوشیاری بیشتر در زمینه فعالیتهای بانکهایی که در اتحادیه اروپا با ایران به داد و ستد میپردازند و به انتقال پول به ایران و از ایران به اروپا اشتغال دارند؛
· ممنوعیت هرگونه رابطه بانکی با نهادهای مالی ایرانی؛
· ممنوعیت تأسیس شعب جدید توسط بانکهای ایران در کشورهای عضو اتحادیه؛
· ممنوعیت ارائه خدمات بیمهای به نهادهای دولتی ایران؛
· انتقال وجه به میزان بیش از 10،000 یورو به ایران باید به اطلاع مقامات دولتی برسد و در صورتی که این میزان از 40،000 یورو تجاوز کند، انتقال آن منوط به کسب اجازه قبلی خواهد بود.
ب) بخش نفت و گاز · ممنوعیت فروش هرگونه تجهیزات و تکنولوژی مورد استفاده در پالایش، اکتشاف و تولید نفت و گاز طبیعی مایع؛
· ممنوعیت کلیه خدمات تجاری به ویژه تضمین اعتبار صادرات؛
· ممنوعیت انعقاد قرارداد خدمات بیمه برای مدت دو سال و بیشتر؛
· ترغیب کشورهای عضو به احتیاط و ترجیحاً خودداری از انعقاد قرارداد خدمات بیمه برای مدت کمتر از دو سال؛
· ممنوعیت هرگونه سرمایهگذاری جدید.
ج) بخش حمل و نقل
· بازرسی کشتیهای مظنون به حمل اقلام ممنوعه در بنادر کشورهای عضو اتحادیه و نیز انجام چنین بازرسی با اجازه دولتی که پرچم آن بر روی کشتی نصب شده در آبهای آزاد؛
· بستن فرودگاهها بر روی پروازهای باری ایران.
تحریمهای مزبور در همان حال که تحریمهای وضع شده از سوی شورای امنیت به موجب قطعنامه شماره 1929 را پوشش میدهد، چنانکه مشاهده شد شامل موارد اضافی است و در مورد تحریم افراد و نهادهای متهم به کمک به ایران برای توسعه برنامه هستهای و فرار از تحریمهای بینالمللی، مشابه تحریمهایی است که به صورت یکجانبه از سوی آمریکا وضع شده است.
دلایل
با توجه به اینکه در گذشته به دلیل منافع اقتصادی و تجاری گستردهای که برخی از اعضای اتحادیه اروپا به ویژه ایتالیا، اسپانیا و آلمان در معامله با ایران داشتند، اعمال تحریمهای یکجانبه از سوی اتحادیه اروپا علیه ایران با موانع جدی روبرو بود. تصویب این تحریمها در این مقطع زمانی میتواند حکایت از این داشته باشد که برداشت اروپاییها از تهدید ایران به اندازهای تقویت شده که آنها وضع تحریمهای یک جانبه را ضروری دانستهاند. از سوی دیگر، اتحادیه اروپا با این خط مشی تازه، بیشترین همسویی را با سیاستهای چندجانبهگرایانه دولت آمریکا نشان داده است.
البته وقایع و رویدادهای یک سال اخیر را چه در عرصه مذاکرات هستهای و چه در عرصه تحولات داخلی ایران، در این زمینه نباید از نظر دور داشت. اقدام ایران برای مذاکره با برزیل و ترکیه در زمینه مبادله سوخت هستهای و توافق با این دو کشور در این خصوص، پس از عدم پاسخ مثبت به پیشنهادهای گروه وین، در شرایطی که صدور قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت قریبالوقوع مینمود، این احساس را به وجود آورد که زمان مناسب برای وارد آوردن فشار بر ایران فرا رسیده است. با توجه به لزوم ایجاد اجماع در شورای امنیت، به ویژه در میان اعضای دائم و مخالفتهای روسیه و چین با وضع تحریمهای شدید علیه ایران، قطعنامه 1929 به تصویب رسید. اما از آنجا که غرب به این جمعبندی رسیده است که با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی حاکم بر ایران، اعمال فشارهای بیشتر میتواند نتیجهبخش باشد، کشورهای غربی طی اقدامی هماهنگ به اعمال تحریمهای اضافی مبادرت ورزیدند. مجموعه غرب به طور اعم و اتحادیه اروپا این هدف را دنبال میکنند که اقتصاد کشور را فلج کرده و آن را به مرز ورشکستگی برسانند و در نتیجه وخامت اوضاع اقتصادی بر فشارهای روانی و اجتماعی در کشور دامن زده و بحرانهای خشونتآمیز اجتماعی به وجود آید؛ که حاصلی جز ایجاد شکاف بیشتر میان مردم و حکومت نخواهد داشت. آنها معتقدند شرایط بحرانی در داخل کشور، رهبران جمهوری اسلامی را به انعطاف در رفتار و دست کشیدن از مواضع خود در زمینه سیاست خارجی وادار خواهد کرد.
علاوهبراین، اتحادیه اروپا امیدوار است که با اعمال این تحریمهای جدید، راه برای حلو فصل مسئله هستهای ایران باز شود؛ چنانکه وزرای خارجه اتحادیه در اعلامیه خود ابراز داشتند که «هدف اتحادیه اروپا دستیابی به یک توافق جامع در بلند مدت، برای بازیابی اعتماد بینالمللی نسبت به ماهیت انحصاراً صلحآمیز برنامه هستهایران» است. اما به نظر میرسد که تحریمهای مزبور نه تنها به اعتمادسازی میان ایران و غرب کمک نکند، بلکه بر عکس فضای بیاعتمادی میان دو طرف را نیز تشدید کند.
پیامدها تحریمهای اتحادیه اروپا میتواند پیامدهایی مهم و جدی هم برای ایران و هم برای اتحادیه اروپا در برداشته باشد. در مورد ایران میتوان به حذف دلار و یورو از معاملات تجاری ایران و جایگزینی آن با یوان چین و درهم امارات و تقویت مبادلات تجاری و بازرگانی و نیز همکاریهای اقتصادی با شرق و بهویژه چین، مالزی و غیره اشاره کرد. از اینرو، شاهد تغییر جهتگیری بازرگانی و تجاری ایران خواهیم بود. به طور کلی انتظار میرود که ایران برای رویارویی با این تحریمها به سیاست موازنهسازی روی بیاورد و در این مسیر به همکاریهای بیشتر با قدرتهای نوظهور اقتصادی و کشورهایی روی بیاورد که در مخالفت با آمریکا و غرب با ایران همسو میباشند. البته در این میان نباید این نکته را فراموش کرد که ایران مجبور خواهد شد برای تأمین تجهیزات و قطعات ساخت کشورهای غربی، آنها را از طریق واسطهها تأمین کند که هزینه مضاعفی را بر کشور تحمیل خواهد کرد و از سوی دیگر انگیزه تولید وسایل، ابزار آلات و قطعات را در داخل کشور نیز فراهم خواهد کرد.
اما به نظر میرسد که این تحریمها برای اتحادیه اروپا نیز پیامدهای خوشایندی در برنداشته باشد. براساس آمارها در سال 2008، اتحادیه اروپا ماشینآلات، تجهیزات حمل و نقل و محصولات شیمیایی به ارزش 1/14 میلیارد دلار به ایران صادر کرده است که با این تحریمها از منافع حاصله از آنها محروم خواهد شد. از سوی دیگر، با جایگزینی چین به عنوان شریک اصلی تجاری ایران، برای اتحادیه اروپا بسیار دشوار خواهد بود که در آینده نیز سهم خود را در بازار اقتصادی رو به رشد ایران باز یابد. همچنین عدم سرمایهگذاری در بخش نفت و گاز در ایران، علاوه بر اینکه سبب ضرر و زیان ناشی از فرصتسوزی شرکتهای نفتی اروپایی خواهد شد، میتواند در آینده با کاهش تولید نفت ایران، بازار جهانی نفت را تحت تأثیر قرار داده و عرضه نفت را کاهش دهد؛ به گونهای که برآورده کردن تقاضای جهانی نفت امکان پذیر نبوده و قیمتهای نفت افزایش پیدا کنند. از سوی دیگر، بازرسی کشتیهای مظنون به حمل اقلام ممنوعه برای ایران در دریاهای آزاد که در قطعنامه 1929 شورای امنیت آمده و در اعلامیه شورای اتحادیه اروپا نیز بر آن تأکید شده و با توجه به اینکه ایران قصد خود را برای مقابله به مثل اعلام کرده است، میتواند زمینه را برای برخورد و درگیریهای نظامی به ویژه در منطقه حساس و استراتژیک خلیج فارس فراهم کند؛ امری که ثبات منطقه را بر هم خواهد زد و سبب افزایش بیش از حد قیمت نفت خواهد شد. این امر برای کشورهای عضو اتحادیه که هنوز از فشارهای ناشی از بحران اقتصادی جهانی خارج نشدهاند و با بدهیها عمومی و کسری بودجه سنگین روبرو میباشند، میتواند آثار زیانباری در برداشته باشد. در کنار این موارد، همچنان که گفته شد، باید به بلندتر شدن دیوار بیاعتمادی میان ایران و اتحادیه اروپا نیز اشاره کرد.
نتیجهگیری
وضع تحریمهای یک جانبه از سوی اتحادیه اروپا علیه ایران به دنبال صدور قطعنامه 1929 توسط شورای امنیت و هم زمان با اعمال تحریمهای مشابه از سوی دیگر قدرتهای غربی از جمله آمریکا، کانادا، استرالیا و ژاپن که با هدف تشدید فشارها بر ایران صورت گرفته، اقدامی است که به نظر میرسد به نتایج مطلوب و مورد انتظار منتهی نخواهد شد. از آنجا که دولت جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده است که تسلیم فشارها برای دست کشیدن از غنیسازی اورانیوم و تعلیق فعالیتهای مسالمتآمیز هستهای خود نخواهد شد، طرفهای غربی با سوء برداشت از تحرکات و اقدامات دولت ایران و با توجه به وضعیت سیاسی و اقتصادی حاکم بر کشور، به سیاست تشدید تحریمها روی آوردهاند. این در حالی است که این فشارها ضمن افزایش بیاعتمادی ممکن است دامنه بحران را تا آن اندازه گسترش دهد که همگی از آن زیان ببینند. از اینرو، همان گونه که بسیاری از صاحبنظران مطرح کردهاند، سیاست تحریم و مجازات تنها به یک بازی باخت – باخت منتهی خواهد شد. تنها راه حل و فصل مسأله هستهای ایران، شناسایی حق مسلم ایران برای بهرهبرداری از فناوری صلحآمیز هستهای، آغاز گفتوگو و تعامل سازنده با ایران با درک حساسیتهای ملی ایرانیان و اذعان به نقش و جایگاه ایران در سطح منطقه در جهت ایجاد و حفظ صلح و ثبات منطقهای است.