آفتابنیوز : آفتاب -(وبلاگ عماد افروغ) با توجه به فضایی که چندی است علیه آقای هاشمی رفسنجانی بوجود آمده است نکاتی قابل تامل است.
در عالم رقابت سیاسی باید خویشتنداری و تساهل وجود داشته باشد؛ تساهلی که در قالب قانون اساسی کشور تعریف شده است. چه در غیر این صورت فرض رقابت منتفی میشود.
شاید برخی گروهها به لحاظ ساختاری و به لحاظ نوع فرهنگ سیاسیشان به انحاء گوناگون بخواهند رقیب بلامنازع مبارزات سیاسی باشند.
ممکن است گروههای افراطی با توجه به ابزارها و مفاهیم در اختیار برای این یکهتازی توجیهاتی هم داشته باشند اما ما باید با این فرهنگ مقابله کنیم.
اختلاف سلیقه نباید به حذف رقیب بیانجامد. حضرت امام می فرمودند آزادی و رقابت تا جایی که به حذف رقیب و اختلال در نظام و ارزشهای اسلامی نینجامد، جایز است(نقل به مضمون). حذف رقیب ناپسند است چرا که به حذف رقابت میانجامد و حذف رقابت نیز جامعه نامتکثر را ابجاد میکند.
در چنین جامعهای امکان دستیابی به حقیقت مخدوش میشود و به تبع آن در اثر یکدستی و وحدت صوری، نفاق ایجاد میشود. آشکار شدن اختلافات امر مطلوبی است اما متاسفانه برخی افراد و گروهها با استفاده از رابطه ساختاری قدرت و ثروت و نیز توجیهات دینی در پی پیروزی به هر قیمت ممکن هستند.
این امر زیبنده نظام جمهوری اسلامی و مطابق با مبانی این نظام نیست. در تصور ما از نظام جمهوری اسلامی، رواج اینگونه بیاخلاقیهایی که شما به آن اشاره کردید، نمیگنجد. رابطه اخلاق و سیاست در نظام جمهوری اسلامی اینگونه نیست. چه خوب است که این آقایان فحاش توجیهات شرعی خود را ارائه کنند تا دیگران هم از آنها بیاموزند.
اگر فحاشی توجیه شرعی دارد، توجیه آن را بگویید تا دیگران نیز در مواقع ضروری فحاشی کنند. اما اگر فحاشی توجیه ندارد ولی شما به خاطر تامین منافع سیاسی خود فحش میدهید، لااقل به نام دین این کار را نکنید.
به جای اتخاذ رویهای چنین نادرست، ما باید به هر کس که میخواهد در قالب قانون اساسی فعالیت کند اجازه فعالیت بدهیم. آخر کسب پیروزی با حذف و بدنام کردن و پیاده کردن همه نیروهای انقلابی از قطار انقلاب اسلامی چه ارزشی دارد؟
به هر حال در باب فحاشیها این نکته نیز قابل ذکر است که قطع نظر از اینکه چه کسانی این کار را میکنند، ظاهراً شرایط هم برای انجام این کارها مهیا میشود. بهنظر من متضرر اصلی این اقدامات، ملت است. کسی که دغدغه دفاع از حقوق ملت را دارد، باید در برابر این افراد و این قبیل رفتارها و گفتارها بایستد. انحصارطلبی امری ناپسند است و انحصارطلبان فحاش میل به دیکتاتوری دارند.
اتفاقاً این افراد دیکتاتورمآب باید از دایره انقلاب اسلامی حذف شوند نه نیروهای انقلابی و اصیلی همچون آقای هاشمی.
ما میتوانیم بگوییم فلان فرد در فلان سخنرانی خیلی چیزها نگفت که باید میگفت. اما قضاوت درباره هر فردی بر مبنای گفتههای او صورت میگیرد نه بر مبنای نگفتههایش.
ما نباید با نگاه "صفر و یک" دریچه نقد را ببندیم. نگاه ما باید طیفی باشد. برخی قسمت پر لیوان را انکار میکنند. آیا سخن گفتن از ضرورت دلجویی از آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات، سخن ناپسندی است؟ این حرف را که مقام معظم رهبری هم بیان کردند.
رهبری در آخرین بیانات خودشان به ضرورت دلجویی از آسیب دیدگان اشاره کردند. اگر ناقدین بر پایه ادعای تبعیت از رهبری به نقد هاشمی میپردازند، خوب است به این نکته توجه کنند که مقام معظم رهبری در نماز جمعه، آقای هاشمی را از انگهایی که همواره به ایشان وارد میشود مبرا دانستند.
به هر حال هیچکس نباید از گردونه انقلاب حذف شود. کسانی که سابقه التزام به انقلاب و قانون اساسی را داردند باید در دایره نیروهای انقلاب باقی بمانند.
اگر نیروهایی مثل آقای هاشمی رفسنجانی از عرصه انقلاب اسلامی حذف شوند، اعتماد مردم به نظام زایل میشود. البته باید اضافه کنم که من به سابقه انقلابی این قبیل حمله کنندگان به هاشمی، شبهه دارم.
به علاوه اینها در قدرت حضور دارند و از مواهب قدرت متنعماند. البته این حرف من به این معنا نیست که افرادی که در دایره قدرت قرار دارند حق نقد دیگران را ندارند. آنها هم حق نقد دیگران را دارند اما امیدوارم پاسخی برای این شبهات داشته باشند.