کد خبر: ۱۰۸۱۲۴
تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱۳۸۹ - ۱۰:۳۲

اختلاس 4 میلیاردی در یک مرکز فرهنگی

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: در حالی که پرونده اختلاس 4 میلیاردی از موسسه شبستان دانش در یکی از دادگاه‌های قوه قضائیه مفتوح است، معضلات متعدد دیگری هم به دبیرخانه ناظر بر فعالیت‌های موسسه یاد شده وارد است. ‌

به گزارش "تابناک" برای رسیدن به معضلات و ریشه یابی اختلاس صورت گرفته در موسسه «ش ـ د» از زیر مجموعه های ستاد ذکر شده ذکر روندی که تا وقوع این مورد طی شده، در روشن شدن دلایل رخداد یاد شده الزامی به نظر می‌رسد. اگرچه خبرنگار "تابناک" در درج این گزارش استعلام های متعددی از برخی نهادهای مربوطه از جمله وزارت ارشاد داشته است ولی راه برای پاسخ‌گویی مدیران باز است. 

اوایل دهه هفتاد بود که شورای عالی انقلاب فرهنگی برای انجام فعالیت های فرهنگی و هنری بر اساس مبانی اسلامی در مساجد مصوبه‌ای داشت که در واقع آغاز راه اندازی کانون های فرهنگی هنری در مساجد کشور شد. 

بر اساس این مصوبه مقرر شد با همکاری دستگاه هایی مثل آموزش و پرورش، بسیج، فرهنگ و ارشاد اسلامی، تربیت بدنی و... و زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در کنار مساجد، مراکزی با عنوان کانون های فرهنگی هنری، دایر شود که به نوعی با بهره گیری از دریای گسترده معانی و مفاهیم مستتر در آیات و روایات قران و احادیث اهل بیت (ع) و به طور کلی موازین شرعی اسلام، محل تمرکزی برای هنرمندان علاقه‌مند به این نوع ارزش ها شده، مأمنی شایسته نیز برای آموزش نوجوانان و جوانان به جامعه و به خصوص خانواده‌ها معرفی شود. 

این مصوبه، مانند بسیاری دیگر از مصوبات این چنینی، باعث تشکیل دبیرخانه ای شد که با عنوان ستادعالی نظارت و هماهنگی بر کانون‌های فرهنگی هنری مساجد کشور، وظیفه برنامه ریزی و هدایت و تامین اعتبارت اولیه کانون های مساجد را عهده دار شد. 

از آن زمان تا سال 84 قریب به 1800 کانون فرهنگی هنری از 54000 مسجد کشور راه اندازی و با امکانات اولیه تجهیز شد. 

فاصله معناداری که بین تعداد مساجد و کانون های فرهنگی هنری دیده می شد حاصل کم کاری دستگاه‌هایی بود که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را در اجرای این مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی تنها گذاردند و به نوعی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بدون آنکه محل اعتبار مشخصی برای این ستاد داشته باشد، به عنوان تنها متولی و حامی، حرکت را ادامه داد. 

بر این اساس کار به جایی رسید که ستاد عالی کانون‌های مساجد هرساله مبالغ بسیار ناچیزی به این کانون‌ها می پرداخت؛ به گونه‌ای که در بسیاری از کانون‌ها بودجه پرداختی دولت حتی کفاف پرداخت هزینه‌های حداقلی آب و برق و تلفن را هم نمی‌داد و به نوعی بیشتر با کمک‌های مردمی اداره می‌شد تا بودجه‌های دولتی. 

البته ناگفته نماند با این بودجه حداقلی فعالیت‌هایی به نسبت مناسبی هم انجام شد که به نوعی محصول آن در چندین جشنواره ملی و با حضور نوجوانان و جوانان هنرمند عضو کانون‌های مساجد از سراسر کشور ظهور و بروز رسید. ضمن اینکه با این بودجه حداقلی خبرگزاری تخصصی حوزه دین، باعنوان «شبستان» نیز به عرصه اطلاع‌رسانی کشور راه یافت و برنامه‌هایی مثل تلاوت نور، که قرائت روزانه یک جزء قران کریم در مساجد را موجب شد و یا برنامه‌هایی در زمینه عکس و تئاتر بروز یافت و می‌رفت که به تدریج به عنوان مقری برای فعالیت علاقه‌مندان به کارهای ارزشی شناخته شود، که دولت نهم به‌روی کارآمد. 

با این تغییر در دولت، حسین صفار هرندی و دوستانش با توجه به نگاه ارزشی خود، اهمیت بسیاری برای کانون های فرهنگی هنری مساجد قائل شدند و بودجه آن را تا چندین و چند برابر افزایش دادند به‌گونه‌ای که بودجه حدود یک میلیاردی ستاد عالی کانون های فرهنگی هنری مساجد ناگهان تا حدود 14 میلیارد افزایش یافت و به تدریج در چهار سال دولت نهم به این مبلغ افزوده هم شد. 

وزیر و معاونانش در مناسبت‌های مختلف بر توجه ویژه به این کانون ها تاکید کردند و شرایط را به سمتی پیش بردند که به نظر می‌رسید به زودی نه تنها تعداد این کانون‌ها رشد چشمگیری می‌یابد بلکه ده‌ها و حتی صدها هنرمند و اثر هنری نیز از این روند عاید فرهنگ و هنر و در نتیجه کشور می‌شود. 

اما از آن جا که این ستاد به نوعی نیمه دولتی محسوب می‌شد و ردیف مشخص بودجه نداشت و در واقع بودجه‌ای که وزارت ارشاد به آن می پرداخت به نوعی هبه محسوب می‌شد امکان دریافت بودجه به صورت مستقیم را نداشت؛ بنابراین برای گذر از این مورد قانونی بودجه چند میلیاردی ستاد عالی را به حساب موسسه «ش ـ د» واریز می‌کرد. 

با افزایش چند میلیاردی بودجه این ستاد، و واریز این مبالغ تخصص داده شده توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و واریز آن توسط دبیر ستاد به حساب موسسه خصوصی که صاحبان امضای اسناد مالی آن دبیر ستاد و مدیرعامل آن (م ـ ه) بودند، موضوع اختلاس 4 میلیاردی به بیرون درز می کند و خبر می رسد که دبیر ستاد از مدیر عامل موسسه «ش ـ د» به دادگاه ویژه روحانیت شکایت کرده و مدیر عامل موسسه «ش ـ د» به زندان و پرداخت محکوم می‌شود. 

این شکایت در حالی به آن دادگاه ارایه شد که تمام اسناد مالی و چک های بانکی موسسه یاد شده با امضای شخص دبیر ـ شاکی پرونده اختلاس ـ و آن شخص متهم شده، امضا و خرج می شد. 

این خبر می افزاید: متهم این پرونده توانسته ثابت کند که مبلغ سه میلیارد تومان از مبلغ مورد ادعای دبیر ستاد را متناسب با وظایف مدیر عامل موسسه و بر اساس احساس مسوولیت شرعی خود برای ستاد عالی کتاب‌هایی مثل انواع قران کریم و تفسیر نهج البلاغه ـ نوشته خودش ـ را چاپ کرده و خودسرانه برای دبیرخانه های کانون های مساجد استان های کشور ارسال کرده است. ولی با وجود این ادعا، هنوز تکلیف حدود یک میلیارد تومان از بودجه بیت المال که در حقیقت باید صرف تربیت و پرورش بچه‌های مسجد می شد، نامعلوم و همچنان در هاله ای از ابهام باقی مانده است و پرونده مربوط به این موضوع نیز در دادگاه ویژه روحانیت مفتوح و در حال بررسی است. 

اما پیگیری های "تابناک" حاکی است که دبیر ستاد بعد از شکایت از «م ـ ه» و زندانی شدن او، برای تسهیل در جذب اعتبارات ستاد عالی، موسسه ای خصوصی با عنوان «ش ـ ن» را با نام خود ثبت می‌کند و بودجه مربوطه که در سال جاری بالغ بر 25 میلیارد تومان شده است، به حساب این موسسه شخصی واریز می‌کند. 

بر این اساس به نظر می‌رسد باید از شخصیت متین و دلسوزی همچون سید محمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی پرسید که اولا چرا در حالی که در روایات اسلامی مکررا تاکید شده که مومن نباید از یک سوراخ دو بار گزیده شود، بار دیگر در مجموعه تحت مدیریتش چنین اقدام می‌شود و ثانیا این که آیا گمان نمی‌کنند اتفاقی که برای بودجه ستاد عالی در سال‌های گذشته افتاده است، با وجود افزایش بسیار چشمگیر آن که حاکی از توجه بسیار دولت دهم به مساجد و گسترش فرهنگ مسجدی است به نوعی دیگر تکرار شود؟ 

با وجود افزایش قابل توجه بودجه ستاد عالی و توجه بسیار دولت‌های نهم و دهم به این بخش، متاسفانه مدیران این ستاد متوجه مفهوم و شرح وظایف آن نشده و بیشتر علاقه مند به انجام کارهایی هستند که وظیفه بخش‌های صف است. 

برگزاری اردوهای دسته‌جمعی بی‌کیفیت، دوره‌های آموزشی بی‌محتوا که اکثرا مدرسان آن، خود مدیران این ستاد هستند، همایش‌های تکراری و تصدی‌گری برنامه‌های کانون‌ها، برگزاری جشنواره‌های بی‌ارتباط با فلسفه وجودی کانون‌ها، تغییر عناوین طرح‌های گذشته و اعلام آن به عنوان برنامه‌های جدید، ارایه آمارهای غیر واقعی و... نبود سیاست‌های کلان فرهنگی و هنری مبتنی‌بر فرهنگ مسجدی و عدم ارتباط موثر با دبیرخانه های استان ها از جمله این موارد است. 

البته آمارهای ارایه شده توسط مسوولان مربوطه حاکی از افزایش چشمگیر تعداد کانون‌ها در سطح کشور است اما در بررسی‌هایی که برای تهیه این گزارش انجام شد، مسوولان دبیرخانه‌های مساجد استان‌ها، با گله و شکایت بسیار از وضعیت مدیریت این ستاد، اعلام کردند که این مراکز فقط در حد اسم هستند و واقعیت بیرونی چندانی ندارند. 

آنها هم نمی‌دانستند که چرا مسولان ستاد عالی از این کانون‌ها به عنوان مراکز فعال نام می‌برند در حالی که به خوبی خبر از عدم فعالیت این مراکز دارند. 

از دیگر مواردی که این مسوولان استان ها نسبت به آن معترض بودند بودجه اندکی است که به هر کانون اختصاص داده اند. چرا که بنابر همین گزارش، ستاد عالی برای راه‌اندازی هر کانون مبلغ 000/000/4 ریال، آن هم در چند مرحله، پرداخت می‌کند که به راحتی و با یک حساب سرانگشتی می‌توان متوجه شد که برای راه اندازی این نوع کانون های فرهنگی و هنری به هیچ وجه کافی نیست. ضمن اینکه همایش اخیر این ستاد در مشهد مبلغ 700 میلیون تومان هزینه در برداشته است. 

باوجود تاکید رییس دولت نهم و دهم، مبنی‌بر به کارگیری مدیران گمنام و جوان، اغلب کسانی که در این ستاد به کار گرفته شدند بازنشستگانی هستند که به نظر می‌رسید به لحاظ قانونی هم، منع فعالیت داشته باشند اما همگی با تایید مسئول مربوطه در پست‌های مختلف این ستاد هنوز هم مشغول به کار هستند. 

در واقع دبیر این ستاد معلوم نیست بر اساس چه استدلالی بابه کارگیری بازنشستگان متعدد، ستاد عالی را به ستاد بازنشستگان و... تبدیل کرده است. 

نام برخی از این افراد موجود است که در صورت لزوم منتشر خواهد شد.

این افراد با وجود دریافت حقوق بازنشستگی، از تمام مزایای افراد شاغل برخوردار بوده، مبالغی نیز بیشتر دریافت می‌کنند ضمن این که همگی از امکاناتی مثل وسیله نقلیه در اختیار و تلفن همراه و سفرهای ماموریتی به همراه خانواده هایشان و... نیز برخوردار هستند. 

در واقع برنامه های این ستاد در حالی که باید به سمت جریان سازی های فرهنگی و هنری، مبتنی بر شعائر دینی ـ چنانکه رهبر انقلاب در دیدار اخیر خود با هیأت دولت بر آن تأکید داشتند ـ پیش برود، به سمتی رفت که وظایف سازمان ملی جوانان بود، اما اگر برای کانون‌ها و فرهنگ و هنر سودی نداشت، اما برای مدیران این دبیرخانه، سفرهای خانوادگی، سیاحتی و زیارتی متعدد در پی داشت و هنوز هم دارد؛ چون اردوهای دسته‌جمعی، به خصوص که همگی در مشهد هم باشند، مدت‌ها قبل و مدت‌ها بعد از همایش‌ها و اردوها میزبان این مدیران و خانوده هایشان بوده و هستند. 

بررسی اجمالی چنین روندی نشان می‌دهد که در 6 ماهه نخست سال قبل و امسال، دبیر و مدیران این ستاد، با شیوه ای عجیب برای تهیه یبلیط‌های سفرهای هوایی‌شان چندین و چند بار به مشهد مقدس عزیمت کرده‌اند و این سفرها که گاه با همراهی خانواده‌های برخی مدیران بوده تماما با هزینه بیت‌المال انجام شده است. 

خبرگزاری شبستان که با هدف اطلاع‌رسانی و جریان‌سازی با بهره‌گیری از ابزارهای رسانه‌ای در سال 82 پایه‌ریزی شده بود و در چند سال اول در حال نشان دادن ثمراتی بود، پس از روی کار آمدن مدیران فعلی ـ از سال 84 تاکنون ـ به تدریج از صحنه رسانه‌ای کشور حذف شد. 

به طوری که در حال حاضر کمتر مطلبی را می توان در روزنامه ها و یا صدا و سیما یافت که از این منبع دریافت و منتشر شده باشد. این در حالی است که بودجه های بسیار مناسبی از سوی وزارت ارشاد در اختیار این خبرگزاری قرار گرفت اما به کار گیری افرادی که ظاهرا دغدغه و یا فرصت لازم را نداشتند و همین طور متخصصان مبرزی نبودند، کار را به جایی رسانده که این خبرگزاری با وجود داشتن ده‌ها خبرنگار و نیز دفاتر متعدد در اغلب نقاط کشور، روزانه کمتر از دو هزار بازدید کننده دارد. در حالی که در چند ماه گذشته با تغییر مدیریت و با وجود ارائه طرح‌هایی برای بهبود وضعیت، کارشکنی در مسیر مدیر جدید شبستان نیز به نوعی بر عدم خواست تحول در این مجموعه صحه گذاشته است. 

در روزگاری پیش از این، با ارتباطی که این دبیرخانه با معاونت فرهنگی وزارت ارشاد برقرار کرده بود، اغلب کتاب‌هایی که شورای خرید کتاب این وزارتخانه از ناشران می‌خرید در اختیار کتابخانه‌های مساجد قرار می گرفت. 

این کتاب‌ها در تمام زمینه‌های فرهنگی و هنری و بسیار متنوع بود، به‌طوری که اغلب کتابخانه‌های مساجد به جدیدترین کتاب‌های منتشر شده در کشور مجهز بودند، اما اکنون به خاطر ارتباطی که مسئولان این ستاد با ستاد اقامه نماز دارند این کتابخانه‌ها بیش از هر کتابی، از کتاب‌های ستاد اقامه نماز مالال شده است، به طوری که در تماسی که برای تهیه این گزارش، با دبیرخانه های استان ها داشتیم اغلب، با تاکید بر اینکه این کتاب ها دارای مفاهیمی ارزشمند و گرانقدر است، اظهار می‌کردند که به خاطر ارسال پیاپی محموله‌های حاوی این مجموعه‌ها، و توزیع در تمام منطقه، دیگر مدت هاست که کانون ها هم این کتاب‌ها را نمی‌پذیرند و این دبیرخانه‌ها هم جای لازم برای نگه داشتن و انبار کردن هم برای‌شان باقی نمانده است و از این بابت بسیار گله مند بودند؛ چون مراتب را بارها به ستاد هم اعلام کرده‌اند، اما مسوولان ستاد بدون توجه به عدم نیاز، باز هم این مجموعه‌ها را برای‌شان می‌فرستند. 

جالب اینجاست که گویا برای تسهیل در ارسال کتب ستاد اقامه نماز به کانون‌های مساجد استان های کشور، یکی از انبارهای کتاب ستاد اقامه نماز به این ستاد واگذار شده است. 

در پایان گفتنی است با این همه و با توجه به صداقت و پاکدستی در کنار همت دولت دهم به ویژه شخص وزیر ارشاد در ساماندهی و تحول وضعیت فرهنگی، وجود چنین نقاط تاریکی در زیرمجموعه‌های این وزارتخانه نه تنها حرکت در مسیر رشد فرهنگی و اصلاح فرهنگی را با مانع روبرو می کند بلکه خواست مدیران ارشد نظام همچون رهبر انقلاب و رییس جمهور مبنی بر توجه ویژه به حوزه فرهنگ و هزینه بودجه در موارد اولویت دار را نیز منحرف می‌کند.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین