آفتابنیوز :
1- منتقدین وابسته به جریانات سنتی و میانه رو: هم در دور اول و هم در دور دوم انتخابات، بسیاری از نیروهای وابسته به راست سنتی و یا محافل محافظه کار و میانه رو وجود داشتند که احمدی نژاد نامزد آنان نبود. علاوه بر موتلفه که در چارچوب شورای هماهنگی و به مدیریت با هنر از لاریجانی حمایت کرد و در دوم نیز حاضر نشد که رسما از احمدی نژاد حمایت کند، برخی از روحانیون ارشد و ذی نفوذ در چارچوب دو تشکل با سابقه روحانیت یعنی جامعه مدرسین قم و جامعه روحانیت مبارز تهران از هاشمی رفسنجانی رقیب احمدی نژاد حمایت کردند و حتی برخی از اعضای هیات رییسه مجلس خبرگان نیز که خود از بانیان ترغیب رفسنجانی به شرکت در انتخابات بودند، حمایت خود را از وی تکرار کردند.
منتقدین مذکور بیشتر از آن باب که هاشمی رفسنجانی را نامزد مناسب تری نسبت به احمدی نژاد می دانستند، منتقد وی به شمار می روند. طیف مذکور که به هاشمی رفسنجانی ختم می شوند، ظرفیت انتقادات تند از دولت احمدی نژاد را ندارد و نوعی مصلحت جویی و میانه رویی بر آن حاکم است و صریح ترین فرد حاضر در آن را باید افرادی چون خود رفسنجانی دانست که انتقاداتی را به روند انتخابات و برخی تخلفات انتخاباتی وارد ساخت. طیف راست این منتقدین را می توان حزب کارگزاران به شمار آورد.
2- اصلاح طلبان دوم خرداد: طیف مذکور از جناح چپ حزب کارگزاران شروع می شود و احزابی چون حزب اعتماد ملی مشارکت، سازمان مجاهدین انقلاب و مجمع روحانیون مبارز را در بر می گیرد. احزاب مذکور اگر چه در شرایط کنونی در چارچوب یک جبهه مشترک تشکیلاتی با یکدیگر همکاری نمی کنند و اختلافاتی با یکدیگر در مورد تاکتیک ها دارند ولی در مجموع طرز تفکرات نزدیکتری به یکدیگر دارند و از زاویه ای مشابه به نقد دولت احمدی نژاد می پردازند. کم تحرکی کارگزاران و کاهش فعالیت علنی آنان، اختلافات جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب در مورد فعالیت تشکیلاتی در جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب در مورد فعالیت تشکیلاتی در جبهه در دموکراسی و حقوق بشر، فاصله گرفتن کروبی و حزب اعتماد ملی از جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب پس از انتخابات از حمله چالش های درونی احزاب مذکور است اما انتظار عمومی این است که نقد فعالانه دولت احمدی نژاد و نیز از جانب همین جریان به عمل آید. جریانی که از جناح چپ کارگزاران شروع می شود و به جبهه دموکراسی و حقوق بشر ختم می شود.
3- جبهه دموکراسی خواهان: طیف مذکور از برخی اعضای جبهه مشارکت شروع شده و پس از در برگیری دکتر معین نامزد اصلاح طلبان پیشرو در انتخابات ریاست جمهوری، ملی ـ مذهبی ها، نهضت آزادی و چهره های منفرد نزدیک به آنان را در بر می گیرد و به برخی اعضای جبهه ـ ملی و جمهوری خواهان که در داخل کشور هستند و تحمل می شوند، ختم می شود.
طیف مذکور انتقادات بسیار تندتری را به دولت وارد می کند و دیدگاه های تندتری نسبت به دسته دوم دارد و مرز بندی های جدیتری با نیروهای درون حکومت دارد.
با وجود اینکه هر سه طیف مذکور، منتقدین دولت احمدی نژاد به شمار می روند اما در مواردی اختلاف نظرات و دیدگاه های آنها با یکدیگر به حدی است که امکان همکاری نزدیک سه طیف مذکور بسیار بعید به نظر می رسد، لذا از نظر تشکیلاتی امکان تشکیل جبهه گسترده تری بین آنها وجود ندارد.
علاوه بر این، در درون هر یک از این طیف ها نیز بیش از آنکه محوریت همکاری توافقات تشکیلاتی احزاب و گروه ها باشد، نوعی همکاری فردی افراد به چشم می خورد. به همین دلیل در مواردی می توان عملکرد افراد وابسته به یک حزب و تشکل سیاسی را متفاوت و دارای اختلاف دید.
اما شکاف های مذکور به معنای از بین رفتن کامل همکاریهای احزاب و شخصیت های مذکور نیست.
حلقه وصل های موجود در بین احزاب و شخصیت های سیاسی منتقد دولت احمدی نژاد، احتمال نزدیکی طیف های مذکور به یکدیگر را در آینده محتمل کرده است. وجود شخصیت هایی چون هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی، کروبی، موسوی خوئینی، و معین، احتمال حرکت به این سمت را بویژه در بزنگاههای سیاسی از جمله انتخابات شوراها بیشتر کرده است.