آفتابنیوز : آفتاب: سردار همدانی در باره بیانیه سپاه در مورد حوادث مقابل خانه کروبی میگوید: شاید ما نباید آن بیانیه را درباره عدم دخالت در مقابل منزل آقای کروبی میدادیم.
فرماندهی لشکر 27 محمد رسولالله(ص)، معاون مرکز راهبردی سپاه، مشاور عالی فرمانده کل سپاه و نیز جانشینی فرمانده نیروی مقاومت بسیج مسئولیتهایی بوده که همدانی پیش از این تجربه کرده است. آبان 1387 و به دنبال تغییرات ایجاد شده در ساختار سپاه و تشکیل سپاههای استانی، لشکر 27 محمد رسولالله(ص) و منطقه مقاومت بسیج تهران بزرگ در یکدیگر ادغام و به سپاه محمد رسولالله(ص) تهران بزرگ تغییر نام یافت.
سردار! به نظر شما اصلیترین مسألهای که در شرایط حاضر کشور را تهدید میکند چیست؟ از ابتدای انقلاب اسلامی ما یک تهدید بیشتر نداشتیم که تا الان هم همان باقی است و آن موضوع ارزشها و باورها است. دستاورد وقوع انقلاب اسلامی بیداری ملتها بود، چیزی که آنها به شدت با آن مخالف بودند. برای همین بعد از پیروزی انقلاب دنبال ایجاد شکاف بودند؛ بعدا به این نتیجه رسیدند که با جنگ تحمیلی ضربه شست و پتک آهنی را وارد کنند و انقلاب تازه شکل گرفته را از بین ببرند.
وقتی در جنگ به هدف خود نرسیدند دنبال تهی کردن و خالی کردن «باورها» رفتند؛ باورهایی که در میادین جنگ نتوانستند آن را تغییر دهند. آنها الان دهها مرکز تحقیقاتی و راهبری و مطالعاتی ایجاد کرده اند تا بفهمند چطور ایرانیها 8 سال از جان خود گذشتند. لذا میبینید از دوران بعد از دفاع مقدس میآیند به باورهای مذهبی ما حمله میکنند. بنابراین تهدید امروز نظام جنگ نرم است و تهدید نظامی اولویت دوم است.
برنامههای شما برای مقابله با این تهدیدها چه بوده است؟
ما در دو بخش شکلی و محتوایی کار کردیم. امروز بر اساس همین تدبیر و نسخه به دنبال این هستیم که جمعیت 8 میلیون و500 هزار نفری تهران همگی بسیجی شوند. در این صورت ما دیگر مشکلی نخواهیم داشت.
این ایدهای واقعی است سردار؟ واقعی است. از این منظر که اسلام میگوید ایدهآل نگاه کنید. ما باید برای خودمان مدینه فاضله تعریف کنیم تا به آن برسیم. اگر قصدمان این باشد که ایرانی آباد داشته باشیم نباید به کشور خودمان محدود شویم.
صحبتهای شما از جنبه مدیریت استراتژیک درست است، منتها ما باید بستر واقعیتها را هم ببینم. فکر میکنید نگاه به بسیج در شرایط حاضر همان نگاه قبل از انتخابات سال 88 است؟ نه، قطع و یقین نیست. ما سال گذشته احساس کردیم که بیش از این باید عمقبخشی داشته باشیم. ببین! تا قبل از این بد تفهیم شده است. ما میگویم همه مردم بسیجی هستند. ما بسیجی را بد تعریف کردیم. ما میگویم هر کس که دلش برای نظام و اسلام و ایران میثپد، بسیجی است ولو اینکه مسلمان نباشد. ما اگر بسیجی را از آن محدوده تنگ پایگاه خارج کنیم و بگویم که بسیج اندیشه و فکر است، آن زمان دایره شمول ما فراتر از تعدادی از افراد است. آن وقت خانمی که در خانه فرزندانش را بزرگ میکند بسیجی است. معلمی که خوب درس میدهد، بسیجی است. هر رانندهای که خوب خدمت میکند این میشود بسیجی.
ولی میپذیرید که این تعریف هیچگاه طی سالهای گذشته عام نشده است. بله، شما اگر مریض شوید و به نسخه پزشک عمل نکنید، این موجب تشدید بیماری میشود. امام راحل برای ما نسخه پیچیده و دائم راهنمایی کرده است. امام دائم از ملت تشکر کرده است. در سالهای جنگ از جمعیت حدود 50 میلیونی ما یک میلیون در جبههها حضور یافتند.
یک میلیونی از 36 میلیون جمعیت آغاز جنگ؟ یک میلیون از 36 میلونی که بعدا به 50 میلیون رسید. ما 50 میلیون آخر جنگ جمعیت داشتیم. آن زمان یک میلیون نفر از مردم ما در جبههها حضور یافتند. پس بقیه چه میکردند؟ ما میگویم بقیه نقش پشتیبانی داشتند؛ ما اینگونه تعریف میکنیم. ما میگویم کسانی که با جنگ هم موافق نبودند و حتی کمک مالی نکردند، اما مخالفت نداشتند و رزمندهها را تضعیف نمیکردند، آنها هم در دفاع مقدس ما - ولو کم- سهم دارند. ما میگویم مردمی که 9 دی سال قبل آمدند در دفاع از ولایت، اینها بسیجی هستند. اینهاچند نفر هستند؟ شما میگوید با این تعریف آرمان ما درباره بسیج تحقق پیدا نمیکند؟! تفکیک ما تا پیش از این غلط بوده است؛ ما نسخه امام را عمل نکردیم.
اشاره داشتید به واقعه 9 دی. تجربه سال گذشته چه نقاط مثبت و منفی برای کشور داشت؟ من از یک منظر دیگری به حوادث سال 88 نگاه میکنم. تاریخ انقلابها نشان داده هر انقلابی که خود را در مسیر حوادث صیقل ندهد، شکست میخورد. انسان هم همین طور است. بچههای که در ناز و نعمت بزرگ میشوند در مقابل یک سختی به بنبست میرسند. لذا من رخدادهای سال 88 را یکی از کمینهای میدانم که بحمدالله کاروان انقلاب از آن عبور کرد. پیشبینی من این است که کمینهای سختتری در پیش داریم. انقلاب ما اگر میخواهد نامش انقلاب بماند حتما باید حوادث این چنینی را در مسیر خودش انتظار بکشد.
من جواب سوالم را نگرفتم. تجربههای سال قبل نقاط مثبت و منفیاش چه بود؟ درباره نقاط منفی سال گذشته ما این انتظار را داشتیم اما انتظار از برخیها که ادعای انقلابی بودن را داشتند نداشتیم.
منظوتان این است که انتظار حوادث سال گذشته را داشتید؟ بله، انتظار حوادث فتنه را داشتیم، آن هم بر اساس برآورد اطلاعاتی نه تحلیل و تفسیر. برآورد اطلاعاتی ما میگفت که شبکههای جاسوسی دشمن و با توجه به اختصاص بودجه برای مقابله با انقلاب در کنگره آمریکا برنامههای دارند. ما انتظار داشتیم که حوادثی داشته باشیم. یکی از آنها بهانه انتخابات بود. بنابراین انتظار رخ دادن حوادثی را داشتیم، اما انتظار نداشتیم برخیها خودشان را به اردوگاه مخالفین ببرند و بر علیه مردم حرکتی انجام دهند.
منظوتان آقایانی است که در انتخابات کاندیدا بودند؟ تنها بحث آنها نیست؛ ما بیشتر به عناصر پنهان میپردازیم. کسانی که تا دیروز ادعای دوستی و خط امامی بودن داشتند و در کاروان انقلاب بودند. ما خلاصه نمیکنم اینها را در دو یا سه نفر کاندیدا. درست است که آنها نمایان شدند اما آنهایی که پشت صحنه مدیریت کردند آنها مهم هستند. ما انتظار این را نداشتیم. تلخی سال گذشته این بود که خیلی خسارت به مردم وارد شد. خیلی خسارت به اعتبار بینالمللی ما وارد شد. ما ادعا داریم امنیت ما در بین کشورهای منطقه از همه بیشتر است. ادعا داریم که مردم ما یکپارچه و علاقمند به انقلاب هستند. با حوادث سال گذشته چهره بدی در عرصه بینالمللی از ایران ثبت شد.
این سوال را از این جهت پرسیدم که برخی معتقدند شاید در مقاطعی نیرویهایی که در حوزه امنیت مسئولیت داشتند دچار غفلتهای در برخورد با فتنه شدند؛ یا اینکه بد عمل کردند و تصویری مخدوش از بسیج ارائه شد. برخی میگویند چرا سپاه و بسیج ما سال قبل بدعمل کرد؛ ما این چنین نمیبینیم. ما باید عمیقتر نگاه کنیم. اولا ما بسیج را برای چه زمانی میخواهیم؟ بسیج را برای بسیج میخواهیم یا انقلاب؟ اگر قرار باشد که نظام آسیب ببیند و بسیج آسیب نبیند، ما چنین بسیجی را نمیخواهیم. آیا میپذیریم که نظام ما مورد حمله واقع شد؟ آیا میپذیریم که به مردم ما حمله وارد شد؟ امنیت از آنها گرفته شد؟ اگر این را بپذیریم بسیج فدایی است. یک جا در دفاع مقدس جانش را میدهد و یکجا از آبرویش هزینه میکند. سال گذشته خیلیها این سوال شما را از من میپرسیدند، سوال جدیدی نیست.
میگفتند چرا بسیج را میآورید در عرصه؟ ما میخواهیم بسیج را چه کارش کنیم؟ بگذاریم در قوطی کبریت بماند. شما ببینید سال قبل چقدر ویرانی درست کردند؛ تخریب را به حد اعلای خودشان رساندند که نمونهاش روز عاشورا است. بسیجیهای در هیأت داشتند سینه میزدند. گفتیم چه دارید سینه میزنید برای امام حسین، در میدان ولیعصر جسارت شده به تکیه امام؛ شما اینجا سینه میزنید؟ همین که گفتیم مسئول هیأت، گفت عزاداری بس است. ما باور نمیکردیم که روز عاشورا جسارت را به حد اعلای خودش برسانند. فکر میکردیم اینها با دولت مخالفند، با برخی بخشهای نظام مخالفند اما با امام حسین نباید اینها مخالف باشند. وقتی روز عاشورا چنین جسارتی میکنند بسیج سالم بماند؟ ما چنین بسیجی را نمیخواهیم. ما بسیجی میخواهیم در زمان خطر آبرو، جان و همه سرمایهاش را به میدان بیاورد. ما از 22 بهمن سال قبل جانباز 70 درصدی داریم. ما با هیچکس درگیر نشدیم اما در شهرک غرب و میدان کاج از بالای ساختمان وسیلهای را پرتاب کردند که الان این برادر ما 4، 5عمل مغر انجام داده، اما بهبود پیدا نکرده است. سرش دچار آسیب بسیار جدی شده است. اخیرا که من از پزشکاش سوال کردم پزشکان خیلی امیدوار نیستند. ما گل را به کسی میدهیم که آمده اعتراض کرده، اما در مقابل کسی که قمه کشیده و دست بسیجی ما را قطع کرده ما نباید گل بدهیم.
پیشبینیتان از رفتارهای آتی کاندیداهای شکست خورده انتخابات چیست؟ بنده تحلیل خودم این است که پرونده سران فتنه بسته شده است اما فتنه جدید در دستور کار است و به دنبال این هستند که کسانی را با بهانههای دیگری وارد کنند. با توجه به اینکه مواردی از قانون اساسی - مثل اصل 44 - اجرایی نشده آنها به دنبال پیاده شدن این اصل دنبال ایجاد نارضایتی در مردم هستند و میخواهند بر این موج سوار شوند و مردم را بر علیه نظام بشورانند.
این تحلیل است یا برآورد اطلاعاتی؟ تحلیل
سیاست جذب حداکثری موضوعی بوده که در یک سال اخیر رهبر انقلاب بر آن تاکید کردند. اخیرا هم در دیدار اعضای مجلس خبرگان به این موضوع اشاره کردند. برخی سیاسیون معتقدند منظور ایشان اصلاحطلبان بودند. تحیلل شما از سیاست جذب حداکثری چیست؟
ما در سال گذشته بعد از فرمایشات رهبر انقلاب درباره جذب حداکثری به دنبال روشنگری بودیم. به افرادی که در زندانها بازداشت بودند مراجعه میکردیم؛ در مواجه با برخی از اینها میدیدم اتاق اینها پر از عکس شهدای انقلاب بود. لذا فهم ما از جذب حداکثری این بود که روشنگری کنیم. یک نهضت روشنگری راه انداختیم با 4 هزار نفر از اساتید، محققیین و روحانیون و برخی دانشجویان بسیجی که در تمام مدارس، مساجد و دانشگاهها کار روشنگری انجام دادند. کار سختی بود. در جلسات اول با همین سوالات تند مواجه میشدیم که چرا با مردم برخورد شد. وقتی بر اساس منابع اطلاعاتی و با اسناد و مدارک توضیح داده شد با زمینهای که جوانان ما داشتند آنقدر ریزش از آن طرف انجام شد که ما فکر هم نمیکردیم و شما دیدید در 22 بهمن کمترین تنش را داشتیم. حتی در سال 89 در سالگرد انتخابات ریاست جمهوری و روزهایی که رسانههای بیگانه اعلام کردند که مردم بیایند در خیابانها، دیگر این حوادث را نداشتیم. حتی شبکههای اینها اخیرا آن قدر فعال شدند و مردم را به تکبیر گفتن دعوت کردند. در همین امسال در هفته گذشته گسترده تبلیغ کردند، اما شما دیدید که به جز دو سه نقطه مشخص در شهر تهران چیزی دیگری نداشتیم. شعارنویسی که سال گذشته بود الان دیگر خبری نیست. بعضی در بازداشتگاه بودند بعد که بیرون آمدند با رفتاری که ما با اینها داشتیم الان جزو کسانی هستند که آمدند در بسیج و به ما کمک میکنند.
سوال من درباره سیاست جذب حداکثری ناظر به اصلاحطلبانی بود که در عرصه سیاسی حضور دارند. ما اعتقاد داریم بر اساس تحلیلی که رهبری دادند جذب حداکثری یعنی هیچکس از دایره ما خارج نمیشود، مگر اینکه خودش از اردوگاه خارج شود. در سپاه تهران در بخش افرادی که در راس هستند، مسئولیتی نداریم. آن بخش به جای دیگری واگذار شده است، اما در بخش دیگر کسانی که لیدر بودند اینها کسانی بودند که در نهضت روشنگری با ما همکاری کردند. یک کسی که چهره بسیار شاخص ستاد آقای میرحسین بوده بعدا آمد به همکاری ما و رفت در مدارس بالا شهر سخنرانی کرد و بسیار هم اثر گذار بود.
میشود نام ببرید؟
نه! خودش گفته من را رسانهای نکنید و بگذارید کارم را بکنم. یا فرزند شهیدی در ستاد آنها بوده که وقتی من دو سه ساعت با او صحبت کردم ایشان اظهار ندامت میکرد و برای جبران کار خودش با ما میگفت من چه کاری میتوانم انجام بدهم؟ الان دارد در حوزه جنگ سایبری ما کمک میکند و یک متخصص است. ما هیچکس را از دایره خارج نمیکنیم. چون آموزههای دینی این را به ما میگوید. من اگر مجاز بودم میرفتم با برخی از این سران فتنه مینشستم و حرف میزدم. چون تکلیف دارم این کار را هم کردم. من با برخی که بازداشت بودند و میشناختم رفتم نشستم صحبت کردم و دیدم که چه چیزیهای در ذهنشان است.
دو سه شب بعد از اینکه از مسجد الهادی سلاح کشف شد وقتی آقای غفاری را دیدیم ایشان گفت که «بازهم کار خودتان را کردید. رفتید اسلحه را گذاشتید در مسجد و بعد هم خودتان رفتید گرفتید»؟! من چون آقای غفاری را از قبل میشناسم، میدانم روحیه تندی دارد و این حرکتهای ایشان طبیعی است. به همین خاطر قوه قضائیه خیلی برخورد تندی با ایشان نکرد. آقایی بعدا به این موضوع اعتراض میکرد، وقتی توضیح دادم گفتم:«شما مطمئن باشد کار ما نبوده چون 7 سال در آن مسجد پایگاه بسیج نداشتیم» باز هم قبول نکرد و بعد از حرف من هم تحقیق کرد دید حرف ما درست است.
یک اتفاقی که اخیرا بسیار جنجال به پا کرد تجمعات مقابل منزل آقای کروبی بود که سپاه محمد رسولالله(ص) در بیانیهای آن را کار افراد «خودسر» اعلام کرد، اما با این حال این بیانیه هم نتوانست کسی را اقناع کند و موضوع همچنان محل ابهام است. شما فکر میکنید با اینگونه افراد چگونه باید مواجه شد؟
این مظلومیت بسیج است که هر اتفاقی میافتد و سازمانهای رسمی مسئولیت نمیپذیرند، به بسیج و سپاه برمیگردانند. مردمی که فداکاری میکنند، این قدر به آنها تهمت میزنند. یک ماه قبل بی بی سی فارسی میزگرد گذاشت - من خودم نگاه میکردم- میگفت «ما باید برای سپاه و بسیج فکری بکنیم. آنها از موانع بزرگ سر راه ما هستند» احساس کردند این بسیج و این مردم مانع آنها هستند. بنابراین ممکن است هر اتفاقی را که به بسیج آسیب میرساند به نام آن انجام دهند. شاید ما نباید آن بیانیه را درباره عدم دخالت در مقابل منزل آقای کروبی میدادیم. اصلا نباید بیانیه میدادیم. کار ما نبود و هیچ بحثی هم درباره آن نیست ولی وقتی میبینیم آنها شروع میکنند مجبور میشویم اعلام کنیم. خود آنها هم بهتر از ما میدانند که سپاه و بسیج آن قدر شجاعت دارد که هر کاری که انجام میدهد اعلام کند و بگوید ما انجام دادیم.
اما آقای کروبی در عین حال باز هم اعتراض کرد. ما نماینده فرستادیم آنجا.
منزل آقای کروبی؟ بله، آقایان هم متوجه شدند اینها از طرف سپاه و بسیج نیستند. منتها برخی مواقع میبینند که به قول معروف تیغشان برنده نیست برای مشخص شدن میگویند بگویم بسیج تا بعدا خود آنها اعلام کند اینها چه کسانی هستند. لذا ما چنین حرکتی را خلاف تدبیر رهبری میدانیم. ما معتقدیم اگر قرار است هر کسی را محاکمه کنند باید بر اساس قانون باشد. ما پارسال هم اعلام کردیم که هر بسیجی ما که بدون مجوز اقدامی بکند ما درخواست اشد مجازات را میکنیم. ممکن است یک برادری یا خواهری با بسیج بوده اما حالا سالها است که با ما نیست، بعد حرکتی انجام داده است اینکه به حساب ما نمیشود. بسیج همه مردم هستند. ما میگویم آن بخش از مردمی که سازماندهی کردیم و برای انجام ماموریت وارد میکنیم همه مسئولیتشان را میپذیریم. چه جلوی منزل آقای کروبی باشد و چه جای دیگر.
چرا پس با این افراد هنوزبرخورد نشده است؟ این را من نباید پاسخ بدهم. ما که متولی همه کارها نیستیم. مسئول امنیت نیروی انتظامی است و آنها باید پاسخ بدهند.
سردار! فکر میکنید استمرار این حرکتها ممکن است چه هزینهها و تبعاتی برای کشور داشته باشد؟ قاعدتا تبعات منفی دارد و ما برخی از آسیبهایش را داریم میببینیم. به ناچار باید اطلاعیه بدهیم و از خودمان دفاع کنیم. ما از مراجع قانونی پیگیری کردیم و یک دورهای را مشخص کردیم که اگر چنین حرکتهایی که انجام میشود و به بسیج تهمت میزنند اگر از مسیر قانونی به نتیجه نرسید افشا خواهیم کرد.
برخی سیاسیون اصلاحطلب معتقدند دولت نهم و دهم وامدار سپاه است. به نظر میرسد دولت نهم به آرمانهای سپاه نزدیک بوده است. در دولت دهم برخی موضع گیریهای اطرافیان رئیسجمهور و خودشان ظاهرا اصولگرایان را نگران کرده است... اولا سپاه و بسیج در همه دولتها -هر انتخاباتی انجام شده- برای مشارکت عمومی ایفای نقش کردهاند.
بالاخره این واضح است که گرایش به این دولت در سپاه بیشتر است. اجازه دهید! اینکه بگوییم همه بسیجیان ما به فردی رای بدهند-اگر ما هم چنین حرفی را بزنیم- مردم تابع ما نیستند. کار ما روشنگری است و بس.
ولی قابل انکار نیست که در مقایسه دو دولت رابطه شما با آقای خاتمی صمیمی نبود. صمیمی بودنش را بعدا میخواهم بگویم. سوال شما چیز دیگری بود. ما در هر انتخاباتی برای افزایش مشارکت کار کردیم. سپاه در دورانی که آقای بنیصدر کاندیدا شد نقش مهمی داشت. من خودم جزو کسانی بودم که تبلیغ میکردم.
برای بنی صدر؟ بله، برای ایشان هم تبلیغ کردیم. سپاه همدان واقعا کاندیدایش آقای بنیصدر بود. از این حرف میخواهم به شرایط زمانی اشاره کنم. اینکه میگویند سپاه سیاسی شده درست نیست. اصلا سپاه از روز اول که تشکیل شد، سیاسی بوده است. سپاه اگر وارد عرصه سیاسی نشود اصلا سپاه نیست؛ بسیج نیست. مگر می شود یک بسیجی، فهم و بینش سیاسی نداشته باشد. در آن صورت میشود سربازان امام حسن مجتبی(ع) که بهجای اینکه با معاویه بجنگد با امام معصوم جنگ میکند. بنابراین در همه دورههای گذشته جزو وظایف ما بوده که برای مشارکت مردم تلاش کنیم. این رسالت ما است. انجام داده و انجام میدهیم، اما هر رئیسجمهوری را مردم انتخاب کردند ما موظف هستیم که حمایت کنیم. تا چه مرزی؟ چه آقای هاشمی باشد چه آقای خاتمی و چه احمدینژاد یک خط قرمز داریم.
آن خط قرمز چیست؟ ارزشها. ما ارزیابی میکنیم که دولت کجا نقاط قوت دارد و کجا نقاط ضعف. کجا باید اعتراض کنیم و کجا عبور کنیم. شما نگاه کنید! این بیانصافی نسبت به سپاه است. ما در دوره آقای خاتمی بیشترین دعوت را از ایشان برای شرکت در برنامههای سپاه داشتیم که نسبت به دوره آقای هاشمی بیشتر بوده است. نسبت به آقای احمدینژاد هم بیشتر بوده است. اینها مشخص است. دائم تمام برنامههای ما را میآمدند. حتی آقای خاتمی در برنامههای هفته بسیج ما صحبت کرده است. برنامههای اردوهای ما را آمدند صحبت کردند. چون اعتقاد داشتیم مردم رای داند ولو اینکه ما مخالف بودیم.
در دولت فعلی هم اشکالاتی میبینیم و همه دلسوران نظام توصیه، تذکر میدهند. ما با هیچ کس نه آقای احمدینژاد نه هاشمی معامله نکردیم و معامله هم نخواهیم کرد. تعهدی که بین ما و آنها هست این است که به قسمی که یاد کردند که از نظام و ارزشها پاسداری کنند وفادار باشند. این خط قرمز ما است.
ما هر جا احساس کنیم لازم است اعتراض کنیم اعتراض میکنیم. ما با منشورکوروش به شدت مخالفیم و این را مخالف سیره امام و آقا میدانیم؛ حالا هر کس میخواهد از منشور کورش بگوید. منتها ما نباید وقتی دولتمردی یک جایی اشتباه کرد همه بر علیه او بسیج شویم. دستور دینی ما میگوید که بهطور جمعی نصیحت کنیم. اما آنچه مهم است این است که ما الان در معرض یک تهدید نظامی جدی قرار گرفتیم. البته اعتقادمان است که هنوز اولویت دوم است. وقتی میبینیم دشمنان ما شاخو شانه میکشند و بعد هم شاهد تحولاتی مثل نقل و انتقالات نظامی و تخلیه کردن برخی قوای آنها و مانور های مشترک هستیم، خوب اینها نشانه است. لذا امروز عقل سلیم حکم میکند ولو اینکه شما مطالبه از دولت دارید به خاطر آن خطر از این موضوعها عبور کنیم. ولو اینکه اگر به جای آقای احمدینژاد بنیصدر هم بود حکم میکرد که ما شرایط را بررسی کنیم و به نفع منافع ملی و مردم فعلا درگیری داخلی خود را متوقف کنیم. لذا میبینید که بعد از حوادث سال گذشته ما تنش داخلی نداریم.
شاید عبارت «کم شده است» واژه دقیقتری باشد. نداریم! نگویید کم شد. در هر کشوری در بهترین شرایط هم اختلافنظر هست. شما کدام کشور را میشناسید که مردمش همه موافق باشند. اعتراض نکنند.
سردار رشید چندی پیش در اظهار نظری اعلام کردند در آستانه یک جنگ محتمل هستیم آیا این نبرد جدی است؟ دستور حمله نظامی روی میز اوباما موجود است اما آنها شرایط را میبینند. اگر دشمن احساس کند وحدت بین ما نیست، حمله نظامی قطعی است. اما اینکه مثل عراق از زمین هجوم بیاورند نیست. اینها حملههای هوایی خواهند داشت. به خاطر اینکه مردم ما را بترسانند که بحمدالله پیشبینی همه اینها هم شده است. یکی از اشکالات که ما به دولت داشتیم همین بود. دولت میگفت حمله نظامی نیست. در حالی که فرماندهان نظامی ما بر اساس اطلاعات و برآوردها میگویند حمله جدی است. لذا نیاز به وحدت داریم.
خاک پایتان سرمه ی چشمانمان