آفتاب: اگرچه "عماد احمدیان" به عنوان یکی از علاقهمندان و سرمایهگذاران در ورزش، با اظهار نظرش، انتقاد بسیاری از اهالی فوتبال و ورزش را برانگیخت، اما با این حال باورش هم نمیشد که رضازاده به عنوان فردی که گردنآویزی از سکههای طلا از او دریافت کرده بود، در رسانهها اعلام کند که او را نمیشناسد.
عماد احمدیان به عنوان علاقهمند به ورزش چند سالی است که در فدراسیون وزنهبرداری کارهای مختلفی را انجام داده. بارها با تیمهای ملی سفر رفته و پاداشهای زیادی به قهرمانان وزنهبرداری پرداخت کرده است. همین مسائل باعث شده بود تا افشارزاده به عنوان دبیرکل کمیته ملی المپیک از او به عنوان مشاور مالی در تیم فوتبال امید استفاده کند.
اما نکتهای که باعث شد در روزهای اخیر واکنشهای متفاوتی را برانگیزد، اظهار نظر و انتقادهای او نسبت به عملکرد فنی تیم ملی امید پیش از حضور در بازیهای آسیایی گوانگجو بوده است. سخنان احمدیان در ابتدا واکنشهای تند غلامحسین پیروانی را به همراه داشت. پس از آن رییس سازمان تربیت بدنی در مورد این سخنان مورد سوال قرار گرفت و او نیز واکنشی از خود نشان داد. افشارزاده نیز اعلام کرد، احمدیان نباید در موارد فنی سخن میگفت.
مشاور مالی تیم فوتبال امید نیز پس از جوی که به وجود آمد، اعلام کرد به خاطر نزدیک بودن بازیهای آسیایی و حفظ آرامش ورزشکاران، از آزردن خاطر علاقهمندان به ورزش عذرخواهی میکنم.
با این حال مهمترین نکته، واکنش حسین رضازاده نسبت به سخنان احمدیان بود. احمدیان در سخنان خود در ارتباط با سابقه ورزشیاش گفته بود که من سالها در وزنهبرداری و در کنار رضازاده فعالیت کردهام. نکتهای که رضازاده به عنوان سرپرست فدراسیون وزنهبرداری، آن را رد کرد.
قهرمان سابق دو دوره المپیک که پس از آن که نتوانست در بازیهای المپیک پکن شرکت کند، گردنآویزی از سکههای طلا از احمدیان گرفته بود، به صراحت اعلام کرد چنین شخصی را نمیشناسد و هر گونه رابطهای را با او تکذیب کرد.
آقای احمدیان سخنان شما در مورد تیم امید جنجالهای زیادی را این روزها به وجود آورد. اگرچه از علاقهمندان به ورزش عذرخواهی کردهاید، اما احساس میکنم که هنوز بر گفتههایتان پافشاری میکنید.
با توجه به مصالح ملی و حساسیتی که تیم امید پیش از بازیهای گوانگجو دارد، نمیخواهم بسیاری مسائل را بازگو کنم. نمیخواهم در آستانه بازیهای آسیایی به حاشیهها دامن بزنم. به مسئولان هم قول دادهام تا پیش از بازیهای آسیایی، در این مورد صحبت نکنم. طی روزهای گذشته از علاقهمندان و دستاندرکاران فوتبال هم عذرخواهی کردهام؛ اگر باعث ناراحتی آنها شده بودم. من فقط یک نکته شخصی را مطرح کردم که این هیچ ربطی به مسوولیتم در کمیته ملی المپیک یا تیم امید نداشت. من به عنوان یک فرد ایرانی، یک علاقهمند به فوتبال و یک کسی که برای ایران و انقلاب زحمت کشیدهام، نظر فنیام را دادم، چرا که از بسیاری از اتفاقهایی که در ورزش میافتد مطلع هستم و باید بیان کنم. مشکل اینجاست که ما به اندازه نمره 10 هزینه میکنیم، اما به اندازه نمره یک حاصل برداشت میکنیم. این برای کشور ما خوب نیست. من میدانم که چه هزینههایی برای این تیم شده، هدفم هم بالا رفتن پرچم جمهوری اسلامی ایران است. دلم هم برای این میسوزد و حرفم این بود که با توجه به هزینههای موجود، نتیجه نباید این باشد.
به غیر از بحث تیم امید، شاید یکی از جالبترین اتفاقهایی که در روزهای اخیر رخ داده، اظهار نظر رضازاده در مورد شما بوده، نسبت به این مسأله واکنشی ندارید؟
من چندین سفر با رضازاده بودهام. البته اکنون به خاطر یک سری مسائل نباید صحبت کنم. رضازاده پهلوان و قهرمان جهان است، ولی یک سری مسائل ایشان را به سوی تزلزل حرکت میدهد. من به خاطر اعتماد و لطفی که رهبر معظم انقلاب به او داشته، نمیخواهم واکنش تندی داشته باشم، چرا که من و همه علاقهمندان به ایران، عاشق مقام معظم رهبری هستیم و همین که رضازاده عکس رهبر را بالا برده، من چیزی نمیگویم که با آبرویش بازی شود، اما امیدوارم که او در نظر بیاورد، کمکهای مالیای که من در سالهای گذشته به او کردهام. امیدوارم یادش بیاورد وقتی به او قول داده بودم در صورت کسب مدال در المپیک، به او 100 سکه طلا میدهم، به قولم وفا کردم و با توجه به اینکه در المپیک شرکت نکرد، باز هم پاداشم را به او دادم. متاسفم از اینکه او دارای چنین حالتی است. البته به طور حتم اطرافیانش هم در این موضوع او را به بیراهه هدایت میکنند. وقتی سعید علی حسینی در کره جنوبی با آن مشکل مواجه شد، من آنجا بودم و در قبال بسیاری از مسائل سکوت کردم. اکنون هم سکوت میکنم. چرا که فعلا قول دادهام صحبت نکنم. خیلیها من و خانوادهام و رضازاده را میشناسند و آنهایی که میشناسند میدانند که رابطه ما چگونه بوده است. به خاطر اینکه رضازاده چندین بار پرچم ایران را در مجامع جهانی بالا برده به او احترام میگذارم. اما اینکه او میگوید من را نمیشناسد، فکر نمیکنم باعث کم شدن شان و جایگاه من باشد. او من را بشناسد یا نشناسد، من احمدیان هستم. به اندازهای که لیاقتم بوده، خدا به من ثروت داده که در راهش هزینه کنم. هر احسانی هم که انجام میدهم، میخواهم محفوظ بماند.
اما گویا این جای تعجب داشت که رضازاده بگوید شما را نمیشناسد. مگر اختلاف یا اتفاقی بین شما صورت گرفته بود؟
ـبرای من هم تعجبآور است. مگر من قتل یا دزدی کرده بودم که رضازاده میگوید من را نمیشناسد. او فکر کنم اکنون کوروش باقری را میشناسد که تا چندی پیش با حرفهای رکیک همدیگر را یاد میکردند. رضازاده یادش رفته که من اولین کسی بودم که برای سرپرستی او در فدراسیون - وقتی که خیلیها انتقاد میکردند- از او حمایت کردم و گفتم که او تنها فردی است که به درد فدراسیون میخورد. هنوز هم میگویم که رضازاده را دوست دارم، اما از او دلخورم. مگر من کار خلافی کردهام که او گفت من را نمیشناسم. من فقط گفتم این پولی که از بیتالمال هزینه میکنیم، به راحتی از بین نرود. اگر دنبال اسم و رسم بودم، پیشتر از اینها به ورزش میآمدم. ما اکنون در حال جنگ سرد با دنیا هستیم. رییس جمهور ما در قلب آمریکا میگوید حادثه 11 سپتامبر توسط خود آمریکا بوده، اکنون ورزش هم یک حالتی از جنگ سرد است که باید در آن با توجه به امکانات و پولهایی که هزینه میکنیم، موفق شویم. با این حال امروز من سعی میکنم سکوت کنم و هر حرفی که دارم برای بعد از بازیهای آسیایی گوانگجو میگذارم. من تنها دلم برای ورزش میسوزد و نمیخواهم علیه کسی صحبت کنم.
در مورد رضازاده هم حداقل 10 هزار نفری هستند که از رابطه ما از نزدیک اطلاع دارند. اینکه چقدر ما با هم سفر رفتهایم و چقدر من به او کمک کردهام. فکر میکنم باید 100 تا سکه دیگر بدهم که او من را بشناسد. من با ایشان هنوز هم دوست هستم ولی ناسپاسی بد است، نارفیقی بد است. من یک هفته در اردبیل مهمان رضازاده بودم، با من به اسلامآباد غرب آمده، اکنون چگونه میگوید من را نمیشناسد؟