آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه ابتکار در سرمقاله خود با عنوان «ما روی زمین گیر افتادهایم» با اشاره به معدنچیان شیلیایی به موضوعات داخلی اشاره کرد.
این روزنامه به قلم فضلالله یاری مینویسد: پخش زنده تصاویر عملیات نجات معدنچیان شیلیایی از شبکههای مختلف تلویزیونی در سراسر جهان،فرجام خوش واقعهای بود که میتوانست حادثهای تراژیک در تاریخ یک کشور و جهان باشد .۳۳ معدنچی پس از ۷۰ روز از دل زندانی سنگی و تاریک قدم به روشنایی و آزادی گذاشتند.جهانیان به همراه مردم شیلی نگران سرنوشت ۳۳ انسان بودند. رئیسجمهور عملیات نجات را رهبری میکرد. روسای کشورهای دیگر هم بهصورت تلفنی یا حضوری به حمایت مردم شیلی در این عملیات برخاسته بودند.
اولین معدنچی که از قعر زمین بالا آمد جهانی هورا کشید. مردم شیلی پایکوبان به خیابان آمده بودند. اتفاقی که از”فاجعه شدن” رسته بود به معجزه همدلی و همراهی تبدیل شد و در گوشهای از تاریخ به انتظار نشسته است تا از آن داستانها بنویسند و فیلمها بسازند.
این همه گفتم تا در این اوضاع و احوال سوزنی به خود بزنیم و هشداری بدهیم که از نظرگاهی میتوان وضعیت امروز را به وضعیت معدنچیان روزهای گذشته شیلی تشبیه کرد.(نه از آن جهت که سیاهنمایی کرده باشیم از آن رو که بگوییم میتوان فرجامی خوش برای خود متصور شد).
هشدارهایی که هر روزه در گوشهای از کشور به گوش میرسد میتواند سوزنی باشد که با دردی اندک، گوشهای از جسم ما را هشیار کند، پیش از آن که جوالدوزی باشد که جایجای جان ما را سوراخ کند.
هنوز چند روزی نگذشته است که هشدار وزیر بهداشت تیتریک مطبوعات کشورشده که “آتش فشانی از ایدز در راه است”. در صفحهای دیگر از همین روزنامه یک مقام انتظامی خبر میدهد که پخش و انتشار تصاویر غیر اخلاقی در صدر این گونه جرائم ایستاده است.
دیگر اینکه دیر زمانی نمیگذرد که درکشور مسلمان و مردم مدعی اخلاق ما یک فیلم خصوصی از زندگی یک هموطن گردش مالی چهار میلیاردی داشته است. هشدارهای متخصصان مسائل اجتماعی دوباره وضعیت اعتیاد را هم اضافه کنید.
سخن در این حوزه بسیار است و اگر بخواهیم مجموعه هشدارهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی که در این اوضاع از سوی دلسوزان و متخصصان مسائل اقتصادی، اجتماعی و حتی مذهبی داده میشود را محاسبه کنیم لیست بلند بالایی میشود.
اگرچه نمیتوان از خدمات ارائه شده و یا کارهای درحال انجام چشم پوشی کرد، اما نگاهی عمیق تر به لایههای مختلف اجتماع نشان میدهد در زیر پوست زندگی امروزی رفتارهایی مشاهده میشود که بسیار نگران کننده است و آمارهایی ارائه میشود که تکان دهنده است.
به داستان معدنچیان برگردیم. در یک شبیه سازی دیگر هنوز میتوانیم پایان کار خویش را به فرجام خوش معدنچیان شیلی تشبیه کنیم.
بریدن سنگ در ادبیات ما نماد کارهای سخت و دشوار بوده است وقتی مردم شیلی میتوانند این مهم را به انجام برسانند، ما نیز میتوانیم – اگر همه ادعاهایمان را کنار هم بگذاریم و عملی کنیم- دشواریهایی این چنین را به معجزه امید تبدیل کنیم.
اکنون بر ماست که همه این مسائل هشدار داده شده را به مانند زندانی شدن تعدادی انسان در قعر معدنی ببینیم و این عملیات را راهنمای عمل خود سازیم.
گزاف نیست اگر بگوییم بالاترین مقام اجرایی باید بر سر این پروژهها حاضر شود و مثلا عملیاتی را علیه خاموش کردن آتش فشانی که از ایدز در راه است را رهبری کند.
درخواست زیادی نیست اگر از مسئولان سیاسی، اجتماعی،فرهنگی و مذهبی بخواهیم که پروژهای را برای ریشه کن کردن دروغ و تهمت و افترا -که از رایجترین انحرافات زمانه ما شده است – آغاز کنند.
هیچ اشکالی ندارد اگر در منظر جهانیان حتی عملیات نجات مردان و زنان دست در گریبان اعتیاد را آغاز کنیم.
اگر عملیات در معادن شیلی برای نجات ۳۳ معدنچی بوده است بدون تردید ما با نجات هزاران تن سرو کار داریم که در زیر انبوهی از معضلات اجتماعی امروز گیر افتادهاند. نه در زیر زمین که روی همین زمین سفت و محکم.