آفتابنیوز : آفتاب: احمدینژاد اظهار داشت: برخی افراد روی کلمه ایرانی حساسیت نشان داده و آن را ناسیونالیستی میدانند که مطلقا اینگونه نیست ما به دنبال برنامهریزی مبتنیبر نظام ارزشی اسلامی- ایرانی و توانمندی اسلامی- ایرانی هستیم.
محمود احمدینژاد در مراسم افتتاحیه همایش ملی جنگ نرم با بیان اینکه مرز اصلی و نقطه اصلی تقابل و تلاقی مرز اندیشه بوده که از آن بهعنوان زور نرم یا تقابل نرم تعبیر میشود، گفت: نظام سلطه در موضع تهاجم قرار داشته و در تمام سطوح با ملتها درگیر است.
احمدینژاد سطح اول را سطح نظریهپردازی، سطح دوم را سطح برنامهریزی و سطح سوم را در عملیات عنوان کرد و گفت: طبیعتا بدون نظریهپردازی و تنظیم برنامه منسجم و هدفمند، انجام عملیات غیر ممکن و یا غیر موثر است.
وی با بیان اینکه نظام سلطه در سطح نظریهپردازی کار خود را راحت کرده است، خاطرنشان کرد: آنها یک تعریف ساده و همه فهم از انسان، جامعه و از آیت انسان و جامعه انجام داده است. آنها انسان را محدود 70 الی 80 سال تعریف کرده و روابط میان انسانها را تنازع برای بقا عنوان کردند به این معنا که برای باقی ماندن باید غلبه کرد.
احمدینژاد هدف این گونه جوامع را برپایه یک جامعه دموکراسیلیبرال عنوان کرد و گفت: بر این اساس ادبیات وسیع تولید شد و بستر همه طراحیهای بعدی نیز بهوجود آمد و بر این مبنا برنامه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مبتنیبر آن تعاریف و جهانبینی که از انسان و جهان شده، تنظیم شد.
احمدینژاد با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران با 3 سطح نظریه، برنامه و عملیات مواجه است، خاطرنشان کرد: اگر در سطح اول پاسخ روشن و دقیقی برای جهان نداشته باشیم و یا از نظریه غنی و قابلپذیرش برای ملتها برخوردار نباشیم در سطوح دوم و سوم راه به جایی نخواهیم برد.
وی تاکید کرد: اگر تصور کنیم در اندیشه مادی میتوانیم برنامه غیرمادی و عملیات غیر مادی علیه سلطهگران داشته باشیم یک اشتباه و کار نشدنی است. اقتصاد و سیاست حاکم امروز در دنیا مبتنیبر نظریههای مادی است و ما باید در نقطه مقابل، مبانی خود را معرفی کنیم.
احمدینژاد گفت: هرچند تلخ است، اما باید بپذیریم که امروز تقریبا همه دانشگاهها، مراکز علمی و مدیران ما چیزی را مصرف میکنند که در غرب تولید شده است و هنوز غرب مرکز تولید اندیشه بوده و در کشور ما بسیاری تولیدات آنها را مصرف میکنند.
وی با تاکید بر اینکه باید در این خصوص یک جابجایی بهوجود آید، اظهار داشت: ما باید تعریف روشن از انسان، جامع و غایت آنها ارائه دهیم آنها نقطه تامل انسان را در اوج لذت بردن عنوان کردند اما آیا تعریف ما نیز مانند آنها است؟ باید مراکز علمی و دانشگاهی و حوزهها تعریف روشنی از این مسأله ارائه دهیم. چرا که ما انسان را تجلی خدا، خلیفه خدا، واجد اسما و صفات الهی میشناسیم و ماموریت انسان را نیز فقط ارضای تمایلات انسانی نمیدانیم.
احمدینژاد ادامه داد: جامعهای که ما در انتظار آن هستیم یک جامعه متعالی است جامعهای است که در آن آحاد مردم احساس مسئولیت میکنند و کرامت و حرمت انسانی محفوظ است در این جامعه آرامش حقیقی برقرار بوده و تک تک انسانها میتوانند خدایی شوند.
احمدینژاد ادامه داد: ما به دنبال انسان تراز جامعه مهدوی هستیم و میخواهیم عرضهای داشته باشیم که با آنها رقابت کرده و جایگزین تولیدات غربیها شود.
وی در ادامه سخنان خود به سطح دوم یعنی برنامهریزی اشاره کرد و گفت: آنها در صف دوم برنامه توسعه معرفی کردند و امروز نیز در کشور ما برخی مدیران مسئولان و اساتید نیز بهدنبال گفتمان ادبیات و برنامهریزی توسعه هستند. آیا برنامه توسعه ما را به نقطه مطلوب میرساند؟ خیر جزء محالات است.
احمدینژاد با بیان اینکه به نظرم عنوان برنامهریزی اسلامی- ایرانی عبارت جامعه است به انتقادهای صورت گرفته به بحث اسلامی ایرانی اشاره کرد و گفت: برخی افراد روی کلمه ایرانی حساسیت نشان داده و آن را ناسیونالیستی میدانند که مطلقا اینگونه نیست ما به دنبال برنامهریزی مبتنیبر نظام ارزشی اسلامی- ایرانی و توانمندی اسلامی- ایرانی هستیم.
احمدینژاد با تاکید بر اینکه دریافت ایران از اسلام برای ما مبنای عمل است، گفت: آیا در دنیا از اسلام تنها یک برداشت میشود؟ خیر برداشت ما از اسلام برای ما ملاک عمل بوده که البته ایرانی آن هم به معنای یک قوم نیست چرا که تجربه و تاریخ نشان داده که فهم ایرانی و برداشت آن، نزدیکتر به حقیقت است.
وی با بیان اینکه ما باید با فهم ایرانی از اسلام برنامههای خود را مشخص و آنها را تنظیم کنیم، خاطرنشان کرد: بیش از 50 سال است که برنامه توسعهای در کشور اجرا میشود اما هنوز در هیچ یک از حوزههای اجتماعی به نقطه آرامش نرسیدهایم. چرا که برنامه ما مبتنیبر فرهنگ ایران اسلامی و توانمندیهای آن نبوده و اقتباسی بوده است.
احمدینژاد ادامه داد: با توجه به این سرمایهگذاریهایی که تاکنون در کشور شده باید چندین بار نرخ بیکاری در کشور صفر میشد، اما به دلیل اینکه برنامهریزیها مبتنیبر نظریههای فرهنگی اسلامی ایرانی، و بومی نبوده هیچ توفیقی به دست نیامده است.
احمدینژاد در بخش دیگری از سخنان خود گفت: آنها در ابتدا اندیشه خود را جهانی کرده و براساس آن برنامهریزی کرده است و براساس همین برنامهریزی آن را به مرحله اجرا و عمل درآورده که در یک عملیات شاهد تشکیل رژیم صهیونیستی و در عملیات دیگر شاهد وقوع حادثه 11 سپتامبر هستیم.
وی به عملیات اقتصادی نظام سلطه اشاره کرد وگفت: وقتی آنها مبدا تئوری پردازی اقتصادی هستند، تولیدات آنها را در دنیا با دست میبرند 30 پیش گفتند که چه معنا دارند برای چاپ اسکناس باید پشتیبانی طلا برخوردار بود و همین دلیل آن را برداشتند تا کسری بودجه خود را به دیگران تزریق کرده و بتواند آن را جبران کنند.
احمدینژاد تصریح کرد: ما باید تئوری، برنامه و عملیات خود را داشته باشیم و اگر صرفا در سطح عملیات درگیر شدیم کافی نبوده و راه به جایی نخواهیم برد. ما باید به جایی برسیم که ایران مرکز تئوریپردازی و اندیشمندان جهان شود و تا زمانی که به لحاظ علوم انسانی و نظریهپردازی به مرجعیت جهانی نیستیم، این شرایط ادامه خواهد داشت.
وی با بیان اینکه در نبرد تئوریک نمیشود در خیابان عملیات کرد، ادامه داد: تنها تئوری میتواند پاسخگو باشد و در دنیا جایگزین، تئوری انسان تراز جامعه مهدوی و ویژگیهای آن است.
احمدینژاد با تاکید بر اینکه باید نگرشها باورها و اندیشهها را تغییر دهیم،گفت: نبرد اصلی نبرد اندیشه، تولید اندیشه و جنبش نرمافزاری است. به نظرم ما به یک انقلاب رهاییبخش نیاز داریم و مراکز علمی چه در حوزه و چه در دانشگاه باید انقلاب کرده و خود را از قالبهای موجود رها بخشند حتی باید از برخی چارچوبها و قالبها به نام اندیشه و احکام الهی و فقه خود را جدا کرده و به حقیقت برسند.
احمدینژاد اظهار داشت: قطعا بدون اندیشه، معارف، عرفان و فلسفه محال است که در این نبرد حیات بتوانیم موفق شویم.
احمدینژاد خاطرنشان کرد: نظام سلطه به سرعت در حال نزدیک به یک بن بست است و تنور داغی که تئوریها و نظریههای جدید تولید میکرد ،درحال خاموش شدن است و برنامهریزیهای سیاسی و اقتصادی آنها نیز ناموفق است. در عمل نیز شاهدیم که آنها در عراق، فلسطین، افغانستان و حتی مدیریت جهان دچار مشکل شده و رو به بنبست هستند.
احمدینژاد افزود: برای آنهایک راه جایگزین بیشتر وجود ندارد و تنها یک ملت میتواند این جایگزینی را به وجود آورند و آن هم ملت ایران است.
احمدینژاد اظهار داشت: امام خمینی هر سه مرحله تئوری، برنامهریزی و عمل را به خوبی انجام داده و مقام معظم رهبری نیز همین کار را به خوبی ادامه میدهد، اما ما باید به جایی برسیم که هر روز اندیشمندان جهان منتظر شنیدن نظریه جدید از سوی ایران باشند.
وی با بیان اینکه ذخیره فرهنگی ایران ذخیره بینظیری است، تاکید کرد: امروز دنیا به شدت به دنبال جایگزین است و بسیاری از ملتها به ناچار محصولات نظام سلطه را مطرح میکنند، چرا که جایگزینی وجود ندارد به همین دلیل ما باید دست به دست هم دهیم تا ایران را بهعنوان الگوی متعالی و اندیشه متعالی و برنامه انسانی و عمل انقلاب تبدیل کنیم.
یکی از حضار به انتقادات مطرح شده به مساله اسلامی ایرانی اشاره کرد که احمدینژاد در پاسخ وی گفت: اسلامی ایرانی اسلام ناب، اسلام ولایت و امامت است.
احمدینژاد با طرح این پرسش که دریافت ایران از اسلام چیست و چرا ایرانیها اسلام را سریع پذیرفتهاند، اظهار داشت: در آن زمان ایرانیها متمدنتر از افرادی بودند که ایرانیها را به اسلام دعوت کرده بودند. ایرانیها در آن زمان اسلام اهل بیت و اسلام ناب را پذیرفتند.
وی خاطرنشان کرد: ملت ایران همواره به دنبال برهم زدن حکومت امویان و عباسیان بود و میخواستند حکومت علوی و اسلام ناب را مجددا برپا کنند و در دوره صفویان نیز که ملت ایران فرصتی یافت به سمت اصل اسلام حرکت کرد. در انقلاب اسلامی نیز که ملت ایران فرصتی یافت مجددا به سمت اسلام ناب حرکت کردند.
احمدینژاد ادامه داد: ممکن است عدهای در دنیا باشند که مدعی حکومت علوی باشند اما اگر بررسی شود متوجه خواهید شد که میان برداشت ما و آنها تفاوتهای اصلی وجود دارد.
احمدینژاد با بیان اینکه دشمنی نظام سلطه با ایران بر سر مسائل هستهای و اقتصادی نیست، گفت: آنها میدانند ایران دارای ظرفیت بالایی بوده و اگر حرکت فرهنگی خود را آغاز کند میتواند جهان را در بر بگیرد.
وی تصریح کرد: فهم ایرانی از اسلام اندیشه امامت و ولایت است که در مقابل اسلام آمریکایی و متحجر است.
احمدینژاد با بیان اینکه اصل جمهوری اسلامی ایران بر مبنای برداشت ایران از اسلام بوده و اصل تاسیس حکومت نیز بر همین مبنا است، تاکید کرد: ایران امروز معرف یک جغرافیا و یا یک قوم خاصی نیست، بلکه یک فرهنگ است و انشاءالله ایران بهزودی مرجع نظریهپردازی و برنامهریزی در جهان خواهد شد.