کد خبر: ۱۱۲۹۲۹
تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱۳۸۹ - ۲۲:۴۲

چشم‌انداز ملی

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: در ادبیات روابط بین‌الملل اصطلاحی با عنوان "کشورهای در حال ظهور" وجود دارد که برای کشورهایی به‌کار می‌رود که درصددند به عنوان بازیگران برجسته در منطقه و جهان به ایفای نقش بپردازند. سند چشم‌انداز بیست ساله، ایران را در افق 1404، یک کشور در حال ظهور جهانی تعریف کرده است که مقتضای چنین تصویری، ابتدا ظهور قابلیت‌ها در سطح منطقه است. این سند مهمترین بیانیه موجودیتی به نام جمهوری اسلامی ایران است که با ملاحظه ارزش‌ها، آرمان‌ها و اهداف ملی تدوین یافته است تا اسباب دستیابی به منافع ملی را از بعد تفکری و فراست فراهم آورد. تحقق چشم‌انداز نیازمند نهادهای ملی توانایی است که به لحاظ ساختاری، مأموریت، منابع انسانی کارآمد و نوآور و سرانجام مدیریت و رهبری آشنا به محیط‌های در حال تحول و پویا، بتوانند از عهده این مهم برآیند. بدون داشتن این لوازم خواسته‌های چشم‌انداز در حد یک سند باقی می‌ماند. 

چشم‌انداز مهمترین بیانیه بنیادی هر موجودیتی است که در آن ارزش‌ها، آرمان‌ها و اهداف قید می‌شود. چشم‌انداز برای یک جامعه پویا و با بصیرت درخواستی با اهمیت و فوری در بعد تفکری و دستیابی به منافع تلقی می‌گردد. 

چشم‌انداز نقشه راهی برای آینده است، بنابراین برای نهادها، سازمان‌ها و مردم کشور بسیار مهم است که بدانند: 

الف. کشورمان چه باورهای بنیادی مشخصی را نمایندگی می‌کند و به عبارت دیگر چه نظام ارزشی متمایز با دیگر جوامع سبب شکل‌گیری این دولت- ملت شده است (ارزش‌ها)؛
ب. کشورمان امروزه چگونه است و مایل است در آینده چگونه باشد (مأموریت نهادها)؛
ج. کشورمان چه تعهداتی در جامعه بین‌المللی دارد و به کجا می‌رود (اهداف). 

پاسخ به این سه پرسش عناصر اصلی چشم‌انداز را تشکیل می‌دهند. حرکت و به تبع آن، تغییر از ویژگی‌های جهان، انسان و حیات است. حرکت و تغییر از وضعی به وضع دیگر و دایماً نو شدن انسان و نهادها و جامعه دست‌ساز او و تحولات مستمر محیطی، بشر را به فکر واداشته است تا روند تحولات را پایش کند و با مقدماتی منطقی آینده را پیش‌بینی و حتی بسازد و در نتیجه در آینده ایستاده و اکنون وآینده‌های متوالی را با ملاحظات اوضاع و احوال زیستی، فکری- فرهنگی، تصرف در طبیعت و حتی محیط‌های دوردست (فضای ماورای جو)، مدیریت کرده و به پیش برد. 

جوامع بشری و تمدن‌ها در طی قرون و اعصار هر یک به شیوه‌ای خاص از منابع انسانی و مادی استفاده کرده و برای نیل به آرمان‌ها و اهداف خود کوشیده‌اند؛ به تعبیر دیگر راه خود را به سوی آینده ترسیم و طی کرده‌اند. 

شناخت آینده و اندیشه در خصوص آن نیازمند روش منطقی و علمی است که بدون آن و از طریق تخیل و تصویرسازی‌های فاقد ملاک‌های اندیشه‌ای نمی‌توان به مرزهای آن دست یافت. 

براساس تغییر، آغاز و انجام آن در جوامع بشری و با لحاظ کردن اهداف جوامع (توسعه)، چشم‌انداز و راه‌های تحقق آن از طریق توانمندسازی نهادهای ملی امکان‌پذیر است. 

توانمندی نهادها و سازمان‌ها بدون تغییرات راهبردی در اهداف و مأموریت و مدیریت و رهبری آنها و همچنین تغییر در ماهیت سازمان (تغییر از سازمان کلاسیک به سازمان پیشرفته، دانش‌محور، نوآور و منعطف در برابر تحولات محیطی) امکان‌پذیر نیست. بنابراین توانمندی در سطوح کارکنان، رهبری سازمان، فرهنگ سازمانی و رویکرد راهبردی در اهداف و مأموریت سازمان قابل طرح است. موضوع این بحث در دانش مدیریت راهبردی در چارچوب رهبری و ارزیابی سازمانی قابل طرح است که در آن ارزیابی سازمانی شامل یک تجزیه و تحلیل آماری از سطوح توانمندسازی افراد، گروه و سازمان می‌شود. توانمندسازی در قلمرو جامعه‌شناسی و توسعه نیز قابل طرح است. نهادهای ملی و ساختار آنها را می‌توان در حوزه علم حقوق اساسی، خط‌مشی‌گذاری عمومی و جامعه‌شناسی سیاسی مورد مطالعه قرار داد. ضمن آنکه فرهنگ عمومی جامعه از قابلیت اثرگذاری فراوانی بر تحقق اهداف چشم انداز برخوردار است و بدون توجه به آن نمی‌توان مطلب را به درستی مقوله‌بندی کرد. 

پنج سال از تصویب و ابلاغ سند چشم‌انداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران می‌گذرد و تاکنون به جز اقدامات رسانه‌ای، برگزاری همایش‌ها و نوشتن چشم‌انداز برای برخی از سازمان‌ها اقدامات قابل توجهی درخصوص تحقق اهداف این سند صورت نپذیرفته است. 

زمان باقی مانده برای اجرای کامل اهداف این سند از دید راهبردی چندان زمان طولانی نیست. از طرف دیگر رقیبان منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران با اقدامات توسعه‌ای خود، دست یافتن جمهوری اسلامی ایران به قدرت اول منطقه‌ای را دچار چالش کرده‌اند. این در حالی است که نهادهای ملی در سه سطح فردی، گروهی و سازمانی، از فرهنگ، تفکر و ساختار راهبردی کمتری برخوردارند و رهبری این سازمان‌ها نیز کمتر صبغه راهبردی دارند. 

بنابراین چشم‌انداز ملی و در سرلوحه امور قرار گرفتن آن که امری راهبردی است، در سوگیری‌ها و اقدامات سازمان‌ها و نهادهای ملی، کم رنگ جلوه‌گر شده است. 

توانمندسازی نهادها مسأله‌ای است که به نظر می‌رسد تحقق چشم‌انداز وابسته به آن باشد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین