آفتابنیوز : آفتاب: یکهفته پس از آنكه شهرام شكیبا در یاداشت طنزی خواستار كشف ردپای سران فتنه در ماجرای سعادتآباد شد، رسانههای حامی دولت از جمله رجانیوز و بولتننیوز در تحلیلی بسیار عمیق ریشههای این جنایت را به 16 سال ریاستجمهوری هاشمی و خاتمی نسبت دادند و نوشتند:
موضوع جنایت میدان كاج چند روزی سوژهای جذاب بوده زیرا همه چیز در آن برای هر نوع سلیقهها یافت میشود؛ از ماجرای دراماتیک عشقی گرفته تا بحث اقتصادی.
اما در میان گزارشها و تحلیلهایی كه از این ماجرا در رسانهها و روزنامهها منتشر شده، برخی گفتهها و مواضع خاص هم دیده میشود؛ از جمله از تمام درام ماجرا برای جهت دادن به احساسات مردم علیه نیروی انتظامی استفاده میشود، حال آنكه این نادرست است.
در اینجا قصد بر این نیست كه كوتاهی و اهمال مأموران در برخورد با چنین حادثهای نادیده گرفته شده و یا رفتار مردم نسبت به ماجرا طبیعی قلمداد شود. بلكه در كنار تمام این مسائل، برخی از موارد اساسی نادیده گرفته شده و بهنظر میرسد این امر تعمدی است؛ یعنی برخی از كسانی كه در این زمینه اظهارنظر كرده و همه را متهم كردهاند، متهم اصلی را واگذاشته و از كنارش گذشتهاند. متهم اصلی كیست؟
به لحاظ جامعهشناسی، حادثهای از این دست، دو وجه دارد: وجه كنشی و وجه رفتاری. وجه كنشی آن همان است كه در صفحه حوادث روزنامهها نوشتند و فیلمش را سایتها عرضه كردند و پیرامون آن مرثیهسراییها درگرفت. اما وجه رفتاری آن كمتر مورد مداقه واقع شد كه اتفاقاً مهمتر است. رفتار چیزی نیست كه فیالبداهه بروز كند و یكباره شكل بگیرد بلكه در طول زمان و در اثر عوامل و عناصر مختلف پدید میآید. مجموعه رفتارها فرهنگ را شكل میدهد و تكرار كنشها، عادات را.
مثال روشن تفاوت كنش و رفتار و عادت در استفاده از مواد مخدر است. استفاده از مواد در دفعات اولیه یک كنش است اما آنچه فرد را به این كنش سوق داده یک رفتار است. یعنی استفاده از مواد مخدر ناشی از رفتاری است كه بخشی از فرهنگ فرد است.
در مورد جنایت میدان كاج هم همینگونه است. آنچه باعث میشود كه سه فرد ماجرایی را بهوجود آورند كه فرهنگ جامعه را زیر سؤال ببرد، چیزی نیست كه در این چند روز و چند ماه و حتی چند سال اخیر بهوجود آمده باشد. ریشه چنین رفتارهایی را بیهیچ تردیدی باید در رویكردهای توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی كه برای شانزده سال افكار جامعه را آماج قرار داده و زمینه ترویج و تبلیغ انواع تفكرات فردگرایانه و فمینیستی و سودمحورانه را فراهم كرده بود جست. بیدلیل نیست كه اكنون طیف سیاسی گفتمان انقلاب اسلامی با نادیده گرفتن این موضوع تمام توان خود را صرف بیاعتبار نشان دادن اقتدار نیروی انتظامی و سیاستهای فرهنگی كنونی میكند.
هیچ تردیدی در این نیست كه ترویج دیدگاههای غربی موجب بروز چنین رفتارهایی است، همانگونه كه در غرب انواع و اقسام جنایتها و بسیار فجیعتر از این هر روز رخ میدهد.
در این حالت جای تأسف بسیار است كه از این حادثه برای منافع باندی سوءاستفاده شده و ناجوانمردانه ریشههای واقعی آن لاپوشانی شده تا مبادا گردی بر دامن مروجان فرهنگ غربی در ایران بنشیند. جنایت میدان كاج، جنایتی كثیف بود و كثیفتر از آن فرهنگ غربی است و آنان كه این فرهنگ را تبلیغ و ترویج كرده و میكنند هم در این جنایت مقصرند!