آفتابنیوز : آفتاب: آیتالله جوادی آملی این هفته در درس اخلاق خود، با تبریک اعیاد ماه ذیالحجه به حاضران به تفسیر کلام ۲۴۰ کتاب شریف نهج البلاغه و تبیین نکات اخلاقی پرداخت و خاطرنشان کرد که فطرت الهی، علاوه بر دانستن خوب و بد، تمایل به خوبی و گرایش به سمت صلح و عدل و گریز از ظلم و ستم را نیز در وجود انسان قرار داده است.
به گزارش روابط عمومی بنیاد علوم وحیانی اسراء، این استاد برجسته حوزه علمیه قم گفت: در مسایل اخلاقی خدا یک سلسله سرمایههایی را به عنوان «فالهمها فجورها و تقواها» داده است و این گرایش و گریز را هم در وجود ما قرار داد که چه چیز خوب و چه چیز بد است.
وی اظهار کرد: معنای آیه فوق این نیست که خدا به ما فهماند که عدل، صدق، حق خوب است و کذب و ظلم بد، بلکه معنای آن این است که خدای سبحان طوری ما را آفرید که فطرتاً به سمت صلح و عدل گرایش داریم و از ظلم و ستم گریزانیم.
وی گفت: ذات اقدس اله یک سلسله سرمایههای الهی را که ادراک بدیهیات است به ما داد تا به وسیله آن مباحث نظری را درک و کسب کنیم، در مسایل اخلاقی نیز یک گرایشهایی را به ما داد که میفهمیم چه چیز حق و چه چیز باطل است، در مباحث علمی نیز به یک سو گرایش داریم و از یک سو نیز گریزانیم.
جوادی آملی ادامه داد: ما با بدیهیات مشکل بود و نبود جهان بینی را حل میکنیم، با «فالهمها فجورها و تقواها» مشکل اخلاقی را حل میکنیم و تا از درون خود باخبر نباشیم، راهی برای اصلاح اخلاق نداریم.
وی اظهار کرد: باید اعضای درون خود را بشناسیم، سلامت و نقص، کمال و عیب را بشناسیم و بین عیب و نقص هم تمییز قائل شویم و فرق بگذاریم و بعد معالجه کنیم.
وی تأکید کرد: تا سری به درون نزنیم و ندانیم مسوول علم و عمل کدام است راه به جایی نخواهیم برد، البته ممکن است موعظه و سخنرانی کنیم، اما عالمانه و محققانه نخواهد بود.
این مفسر قرآن کریم با تأکید بر اینکه «برای آشنا شدن با درون باید از بیرون کمک بگیریم» گفت: انسانها از نظر اعضا و جوارح بیرونی به چند دسته تقسیم میشوند.
وی افزود: یک سلسله از اعضای بیرونی انسان مسوول ادراک هستند؛ مثل گوش و چشم، یک سلسله نیز مسوول تحریک هستند و کار به عهده آنهاست.
وی تاکید کرد: عدهای از افراد چشم و گوششان سالم است، اعضا و جوارحشان نیز سالم است، این گروه وقتی مار و عقرب را دیدند و خطری تهدیدشان کرد، خود را نجات میدهند، چون هم نیروی ادراک و هم نیروی تحریکشان سالم است.
جوادی آملی گفت: گروه دیگری هم هستند که قوه ادراک شان سالم است ولی دست و پایشان فلج است، گروه سوم کسانی هستند که مجاری تحریکیشان قوی است، اما کور و کر هستند و نمیبینند، گروه چهارم نیز کسانی هستند که مجاری تحریکی و قوه ادراک شان سالم نیست.
وی اظهار کرد: همین چهار گروه و دسته در جریان روح و نفس نیز هستند، در جریان روح در بدن ما یک سلسله نیروها مسوول و متولی اندیشه و بخشی نیز متولی انگیزه هستند و این همان است که در عبارت مولی علی(ع) آمده است« العقل ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان» اینها دو قوه جدای از یکدیگر هستند.
وی افزود: ما باید بفهمیم که اخلاق مال کدام قوه است، علم اندیشه میآورد نه انگیزه، آنچه از گناه فرار میکند که علم نیست؛ بنابراین اگر از یک عالم بیعمل تعجب کردیم از ما باید تعجب کنند که سوال غیرمحققانهای کردهایم، علم که کار نمیکند، عقل عملی کار میکند که بسته است.
این استاد برجسته حوزه علمیه قم اظهار کرد: در جبهههای درونی وهم و خیال رودروی عقل نظری هستند و مغالطات علمی به وجود میآید، مغالطاتی که در منطق آمده عصاره درگیری وهم و خیال با عقل است.
وی با بیان اینکه «ما در درون مثل بیرون یک مطلب مقدمی و چهار گروه داریم» اظهار کرد: ما در درون اندیشهای داریم که متولی خاص میخواهد، وقتی که وارد این بحث شدیم میبینیم که چهار گروه هستند، عدهای عالم عامل و عادل هستند، عدهای بخش عملیشان ضعیف است، عدهای نیز دستگاه علمیشان کار میکند، ولی دستگاه نظریشان ضعیف است مثل مقدسان بیدرک که هرچه به آنها بگوئید عمل میکنند ولی نمیدانند چه چیز خوب و چه چیز بد است، گروه بعدی نیز جاهل متهتک هستند که نه میفهمند و نه عمل میکنند.
وی با بیان اینکه «برای اصلاح اخلاق ما دو راه بیشتر نداریم» اظهار کرد: برای اصلاح اخلاق نباید دو روش و عمل را فراموش کرد؛ اول اینکه در زورآزمایی تسلیم شهوت و غضب نشویم و دوم اینکه حال که دست و پای عقل عملی باز است، کوشش کنیم که عقلی عملی را خودکفا کنیم و خود آن همه چیز را بفهمد و نیازی به عقل نظری و حوزه و دانشگاه نداشته باشد، منتهی باید توجه داشت که این فهمیدن با تصور و تصدیق نیست و این عقل عملی که در درون ما است خود آن چشم پیدا و مشاهده میکند.
جوادی آملی افزود: اگر ما میتوانستیم دست و پای خود را هم اهل کشف و شهود قرار دهیم نیازی به چشم و گوش نداشتیم، دست و پای ما این هنر را ندارد و یا ما آن هنر را نداریم، ما با عقل نظری و علم حصولی حقیقت را مشاهده نمیکنیم؛ بلکه با همان نیروی ما عبد به الرحمن، فالهمها فجورها و تقواها و دستگاه عقل عملی مشاهده میکنیم.
وی تصریح کرد: اگر این آینه را شفاف نگه داشتیم و اجازه ندادیم که گرد و غباری روی آن بنشیند، خیلی مهم است و خیلی کارها میکند، اما زمانی که غبار و گرد روی این آینه نشست این چیزها را نشان نمیدهد.
وی افزود: ما در اخلاق چارهای نداریم که مواظب این بخش باشیم، معنایش این نیست که از درس کم بگذاریم و یا رهایش کنیم، درس هم خواندن آن، هم گفتن و هم تعلیم آن عبادت است، اما باید توجه داشت که این درس و بحث ما به آن اطمینانی نیست چون خیلی از ماها در کهنسالی دچار فراموشی میشویم.
این استاد حوزه با اشاره به روایتی تصریح کرد: انسان باید خود را با استغفار معطر کند، گناه لجن و بدبو است.
وی افزود: اخلاق تنها مخصوص حوزوی و دانشگاهی نیست، اخلاق برای عموم مردم است، ما باید روز به روز گردگیری کنیم و اجازه ندهیم روی عقل نظریمان غبار بنشیند و این مهم کار اخلاق است.