آفتابنیوز : آفتاب: برخلاف اینکه بهنظر میرسد شهرداری تهران نگاه بازتری به مسائل فرهنگی نسبت به دولت داشته باشد ولی این روزها به شکل غیرمنتظرهای خبرهای جالبی منتشر میشود که نشان میدهد گویا مسئولان شهرداری چندان رابطه خوبی با موسیقی ندارند.
به گزارش پارس توریسم، همین چند روز پیش بود که سوسن اصلانی همسر استاد حسین دهلوی، با انتقاد از مسئولان فرهنگی هنری شهرداری، گفته بود: استاد دهلوی چندی پیش در مذاکره با سازمان فرهنگی هنری شهرداری اعلام کردند حاضرند در صورت حمایتهای لازم از سوی این نهاد برای ضبط و انتشار این اپرا از گروه کر و خوانندگان کودک استفاده کنند که باز هم در لحظه آخر این پروژه متوقف شد.
یاس و افسردگی استاد و بیتفاوتی مسئولاناصلانی درادامه صحبتهای خود با بیان این نکته که صحبت اعطای مجوزاجرا و ضبط وانتشار این اپرا و سپس لغوشدن آن، یاس و افسردگی ایشان را روزبهروز شدیدتر کرد تا کاملا از پا انداخت، تاکید کرد: بدتر از همه این جا ست که پس از پا در آمدن و بیمار وضعیف شدن ایشان، تاکنون متاسفانه هیچ مسئول و نهادی سراغی از این استاد پیشکسوت موسیقی ایران نگرفته است.
ورودآلات موسیقی به پارکها ممنوعاز سویی دیگر سایت موسیقی ما به نقل از وبلاگ بیداد نوشته که شهرداری تهران با نصب تابلوهایی در برخی بوستانها و پارکهای شهر تهران ورود آلات موسیقی به این مکانها را هم رده با چیزهای مثل قلیان و حیوانات ممنوع کرده است!
حذف موسیقی از برنامهای شهرداری بد نیست بدانید که خرداد سال جاری پایگاه اطلاعرسانی موسیقی ایران که متعلق به انجمن موسیقی است در گزارشی با عنوان حذف خزنده موسیقی از برنامههای شهرداری تهران نوشت: آیا بازسازی خانه موسیقی، سرپوشی برای تعطیلی برنامههای موسیقی توسط شهرداری تهران نیست؟ این سوال به این دلیل مطرح میشود که طی چند ماه گذشته شاهد حذف برخی برنامههای موسیقایی از این نهاد هستیم. نگرانی از آنجا آغاز میشود که صفحه موسیقی روزنامه همشهری به عنوان یکی از پرتیراژترین و پرمخاطبترین روزنامههای کشور از صفحات آن حذف میشود. متاسفانه مسوولان روزنامه هیچگاه، توضیحی در این باره ندادند. هر چند این اتفاق زمانی میافتد که مسوولان خانه موسیقی، بارها و بارها اعلام میکنند که شهرداری تهران و شهرداری منطقه 6 برای بازسازی این خانه کمکهای شایانی کردهاند و با مساعدت ایشان سند این خانه به نام هنرمندان موسیقی شده است.
کم شدن برنامه های فرهنگسراهاسپس شاهد کمشدن برنامههای موسیقایی در فرهنگسراهای زیرنظر شهرداری هستیم. ارسباران که مکانی فعال در عرصه موسیقی است، به مرور از برنامههایش در این عرصه میکاهد. باز هم بدون هیچ توضیحی. سالن همایشهای برج میلاد، مکانی است زیر نظر شهرداری تهران. این سالن مدتیاست که مورد توجه گروههای موسیقی قرار گرفته است و کنسرتهای مختلفی طی هر ماه در آن برگزار میشود. باز هم بارها و بارها گروههای موسیقی از قیمت بالای این سالن گلهمند هستند. نکته جالب اینجاست که قیمت اجاره این سالن از اجاره بسیاری از سالنهای معتبر موسیقی در دنیا بالاتر است در حالی که از لحاظ کیفیت صدا و معماری، ضعفهای عمدهای در آن دیده میشود. محمدرضا لطفی هنرمند صاحبنام موسیقی ایرانی در نشست خبری آخرین کنسرت خود در اردیبهشتماه سال جاری در این باره گفته است: «برای 2 شب کنسرت 65 میلیون تومان هزینه پرداخت میکنیم. اگر قرار باشد در کشور ما موسیقی جدی و هنری فعالیت داشته باشد باید شهرداری که سالنهای زیادی در اختیار دارد با شرایط مناسب در اختیار گروهها قرار دهد. من به شهردار و مطبوعات نامهای می نویسم تا فکری در برخورد با اجاره سالنها داشته باشند.»
البته بیشک از این مبلغ که محمدرضا لطفی اعلام کرده است نیمی -ای بسا بیش از نیمی- به اجارهبهای سالن اختصاصا دارد که مبلغی در حد یک مبلغ نجومی است.
هیچ واکنشی نشان داده نشدتهمورس پورناظری آهنگساز جوان و خوشقریحه گروه شمس هم در نشست خبری کنسرت دیار مهر که ماه گذشته در سالن همایشهای برج میلاد (وابسته به شهرداری تهران) برگزار شد از اینکه «ایران گرانترین کشور برای برگزاری کنسرت است» به قیمتهای بالای سالنهای موسیقی اشاره میکند. همایون شجریان از خوانندگان جوان و سرشناس موسیقی هم به این موضوع اشاره کرده بود. اما باز هم هیچ واکنشی از سوی مسئولان فرهنگمحور شهرداری در مورد این گلایهها دیده نشد.
بیتوجهی به موسیقی همچنان ادامه دارددر این اواخر جناب آقای جوزانی مدیرعامل خانه هنرمندان در خبری عجیب اعلام کردهاند: «با توجه به اینکه مباحث تخصصی و نگاه تخصصی مدیریت هنری در راه پیشرفت حوزههای هنری است با برنامه ریزیهایی قصد دارم سالن ناصری خانه هنرمندان ایران را تبدیل به مکان دائم اکران فیلمهای فرهنگی کنم. اکران فیلمهای فرهنگی در کشور از ثبات خاصی برخوردار نیست و مکان اکران دائمی این فیلمها مشخص نیست.»
این خبر از آنجا عجیب است که استاد فریدون ناصری که تالار مذکور به ایشان منسوب شده است، یکی از مشاهیر موسیقی ما است و قاعدتا باید برنامههای این سالن به برنامههای موسیقی اختصاص یابد. با توجه به اینکه یک سالن دیگر این خانه به نام بتهوون نابغه موسیقی جهان نامگذاری شده است اما تعداد برنامههای موسیقایی این نهاد فرهنگی و هنری طی سال به تعداد انگشتان دو دست هم نمیرسد.
سوال اینجاست که آیا شهرداری محترم تهران سالنهای بسیاری که تحت عنوان «پردیس سینمایی» در نقاط مختلف تهران ساخته است و تبلیغات فراوانی را نیز آویزه آن کرده است، مکان مناسبی برای اکران «فیلمهای فرهنگی» نبوده است که اینک به یک سالن 300 نفره که به نام موسیقی است، دست آویختهاند و میخواهند در اختیار سینماییها قرار دهند؟ باری تعالی را باید شکرگزار باشیم که بودجهها و اعتبارات چندین و چند میلیاردی سینما قابل مقایسه با بودجه اندک و جزئی حوزه موسیقی نیست، اگر نه؛ شاید تالار وحدت به عنوان تنها سالن استاندارد موسیقی کشور هم از تطاول دوستان در امان نمیماند.
هر چند این موضوع با داریوش پیرنیاکان سخنگوی خانه موسیقی و حمیدرضا نوربخش عضو این خانه در نشست جشن خانه موسیقی مطرح شد اما پاسخ آنان عذری شاید بدتر از گناه بود: «طبق توافقی که با خانه هنرمندان داریم، برخی از سالنهای خانه هنرمندان در اختیار خانه موسیقی است و گروههای جوان با مراجعه به خانه موسیقی و درخواست اجرا، میتوانند از سالنهای این مکان به صورت رایگان استفاده کنند. اما موضوع اینجاست که متاسفانه هیچ درخواستی از سوی گروههای جوان به ما ارائه نشده است.»
باید پرسید آیا یک نهاد صنفی نباید درباره «عدم درخواست از سوی گروههای جوان» هیچ عکسالعملی داشته باشد؟ آیا نباید برای این نقیصه برنامهریزی شود؟ آیا این موضوع به اندازه «نوگشایی» یک ساختمان اهمیت نداشته است که درباره آن سکوت کردهاند؟