آفتابنیوز : آفتاب: مجمع روحانیون مبارز به مناسبت سالروز پیروزی انقلاب اسلامی بیانیهای منتشر کرد.
متن بیانیه تحلیلی مجمع روحانیون مبارز بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
در بامداد 22 بهمن 1357 که نسیم پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، بهار ایمان، آگاهی، آزادی، عزت و آبادانی را ملت بزرگوار ایران نوید داد، 32 سال میگذرد و همه ساله این واقعه بزرگ، با شور و شکوه از سوی مردم گرامی داشته میشود.
در این دوران، در ایران و جهان حوادث تلخ و شیرین فراوان رخ نموده است ولی ملت شریف ایران راه پر فراز و نشیب را به سوی هدف والائی که بیش از یک سده داشته است همچنان با طمأنینه و وقار ادامه میدهد.
انقلاب اسلامی از حیث مبداء، روش و هدف پدیدهای ممتاز در میان حوادث و وقایع و انقلابهای تاریخی است.
ملت رشید ایران که پیشینه بلند تاریخی دارد، نقش ممتازی در آفرینش و بسط تمدن و فرهنگ بشری ایفاء کرده است و درخشش آفتاب اسلام جان او را نورانیتر و راه او را به سوی صلاح و فلاح هموارتر کرده است. ملت ما، اسلام معرفت، هدایت و آزادی را از مکتب مولی امیرالمؤمنین امام علی(ع) و خاندان پاک پیامبر اکرم(ص) آموخت و سرسپرده و دلباخته پیامبر و علی و آل بیت نبی شد و مگر نه این که ایرانیان اعم از شیعه و سنی و حتی پیروان آیینهای دیگر به عشق و دلبستگی خود به امام یگانه پرستان و سرور باورمندان امام علی و خاندان پاکیزه پیامبر(ص) افتخار میکنند و آثار این دلباختگی را از جمله در ادای احترام به یاد روزهایی چون عاشورا از سوی همه بخشهای جامعه ایرانی میبینیم.
ایرانی، با چنین سابقه و با چنین شور و شعوری در دوران جدید تاریخ نیز پیشتاز معنویت، آزادی خواهی، استقلال طلبی و عدالت جویی بوده است که نمونه بارز آن را در یک قرن اخیر در نهضت مشروطیت مینگریم که فرمان ورود ملت به مرحله جدید تاریخ را برجستهترین فقیهان و عالمان دینی صادر کردند و طرح این که اولین منشور جامعه مدنی ایران از سوی فقیهی والاقدر و روشن بین حضرت آیتالله نائینی نگاشته شد.
انقلاب اسلامی با چنین خاستگاه و توسط مردمی با این سابقه درخشان رخ داد و پیروز شد.
انقلاب که بر بستر حضور آگاهانه و مصمم مردم جریان یافت، برخوردار از رهبری بود بزرگوار، عارف، حکیم، فقیه، سیاستمدار و مرجعی والا قدر که هم مظهر ایمان و همت مردم بود و هم نماد عزت و آزادی؛ که مردم، همواره خواسته بودند و از آنان دریغ شده بود.
گرچه امام همه هویت و شخصیت خود را از دیانت ناب محمدی(ص) و از ایمان و دانائی و سلوک بر آمده از تشیع علوی گرفته بود و به همین جهت بیشترین اهتمام و توصیه او به دینداری و پرهیزگاری و پای بندی به آموزهها و ارزشهای اسلامی بود ولی در همین حال مردم امام را میدیدند که آنان را علیه وضع سراسر بیداد و تبعیض و خودکامگی و تحقیر و وابستگی میشوراند و به آزادی و پیشرفت و عدالت و حق و حرمت مردم و حاکمیت آنان بر سرنوشت خویش فرا میخواند.
امام را میدیدند، از این که رژیمی فاسد، آزادی را به مسلخ برده و زندانها را پر کرده و خیر خواهان را دربدر یا در بند یا شهید کرده است فریاد بر میآورد:
از این که مقدرات کشور در دست اجانب باشد و حاکمان بجای شناخت و تأمین مصالح و منافع ملی در خدمت سلطه طلبان باشند.
از این که حکومت بجای این که به نمایندگی از ملت ظلم ستیز در کنار مظلومان و محرومان باشد، وابسته به قدرتهای سلطهگر و زورگو است دست در دست حکومت اشغالگری نهاده است که نه تنها فلسطینیان را دربدر کرده یا تحت فشار قرار داده بلکه کانون فساد در منطقه است.
از این که بجای پیشرفت علمی، فنی، اقتصادی و سیاسی، فساد در همه جا ریشه دوانده و گسترده شده است.
از این که کشور سرشار از سرمایه انسانی و طبیعی دچار عقب افتادگی است و نه آزادی سیاسی وجود دارد و نه برخورداری اقتصادی و از این که عدالت، مظلوم بزرگ در ایران زمان شاه است!
از این که نظام فاسد حاکم، سنگها را بسته و سگها را رها کرده است و اراذل و اوباش و دروغ پردازان بجای مردم و نمایندگان راستین آنان و مدافعان حقوق و حرمت جامعه در همه عرصهها جولان دهند و صدها مورد دیگر از این دست؛
میدیدند که امام دلیرانه علیه همه این امور اعتراض کرده و مردم را به دگرگون کردن این وضع فلاکت بار و حرکت در جهت تغییر این نظام و جایگزین کردن نظامی با سامان اسلامی و انسانی فرا میخواند. ملت نیز با همه وجود رهبری او را پذیرفت و به صحنه آمد که حاصل آن پیروزی شگفت انگیز انقلاب اسلامی بود؛ انقلابی مردمی و ناب و با هدفی روشن و روشی ممتاز.
این انقلاب شکوهمند، نقطه عطف تاریخی در زندگی نه تنها ایرانیان که همه مسلمانان و حتی منطقه و جهان بود و آنان که نمیتوانند عظمت آن را ببینند منکر درخشش آفتابند.
انقلاب پیروز شد تا به هزاران سال استبداد و دهها سال وابستگی خاتمه دهد و راه رهایی و پیشرفت و سربلندی را به روی ملت ایران و همه مسلمانان و آزادگان بگشاید. انقلاب پیروز شد تا حق الهی حاکمیت بر سرنوشت را که از ملتی بزرگ دریغ شده بود به او باز گرداند و بجای حکومتهای فاسد، وابسته و جبار، حکومتی را برقرار کند، برآمده از اراده و اختیار مردم و مسؤول در برابر آنان.
انقلاب پیروز شد تا خرد به جای خرافه، عرفان بجای نادانی، ژرف نگاری و حقیقت نگری بجای ظاهر پرستی و عادت زدگی، اخلاق بجای بی ادبی، راستی بجای دروغ و فریب و حرمت نهادن به انسان بجای تباه کردن حقوق او بنشیند.
انقلاب شد تا صدای بلند آزادی خواهی و استقلالطلبی و عدالتجویی بجای غریو استبداد و تملق و دروغ و سیمای روشن یگانه پرستی، آزادگی، امنیت و حرمت نهادن به همه ارزشهای الهی و انسانی بجای چهره شوم تهمت پراکنی و گزافهگویی و فریب قرار گیرد.
انقلاب شد تا خردمندان مؤمن و درست کردار بجای بی خردان ریاکار و دروغپرداز و ناکاردان به نمایندگی از مردم زمام امور را در عین پذیرش مسؤولیت در برابر خدا و مردم بر عهده بگیرند.
انقلاب شد تا بر دوران خفتبار عقب ماندگی خط بطلان کشیده شود و مسیر پیشرفت همه جانبه توأم با عدالت در عرصههای علمی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی هموار گردد.
انقلاب شد تا تعیین کننده سرنوشت، خود مردم و "میزان رأی ملت" باشد و نمایندگان واقعی ایمان و اراده مردم و مدافعان مصالح و منافع ملی سر کار آیند، نه قدرتهای چپاولگری که ایران را جزیره امن بسط اقتدار ظالمانه خود در منطقه میخواهند انقلاب شد تا عرفان، آزادی، اخلاق و مسؤولیت پذیری، همکاری و امنیت و برخورداری و درد آشنایی در کنار هم ایران را به نمونهای از آنچه شایسته انسان بخصوص انسان مسلمان است مبدّل کند.
انقلاب شد تا حوزههای علمیه مستقل، مراجع در اوج امنیت و احترام و عالمان و فرهیختگان دینی آزاد و رها از عوامزدگی از یکسو و تحمیل حکومت از سوی دیگر رسالت بزرگ پاسداری از دین و بسط و نشر معارف اسلامی راه جویی برای راهبردن جامعه با رعایت زمان و مکان و اقتضاءات روز کار را به انجام برسانند و حکومت از نتیجه تلاش آن بزرگواران بهره بگیرد و مسؤولیت خود را در خدمت به مردم و نشان دادن چهره رحمانی دین خدا و تأمین عدالت و آزادی و پیشرفت به انجام برساند.
انقلاب شد تا دانشگاههای ما با تأمین آزادی و حرمت استاد و دانشجو و ایجاد فضای امن مراکز عالی و آموزشی و ایجاد فضای امن، کانون جوشش علمی و ابتکار و نظریهپردازی آزادانه و حتی نقد و اعتراض مشفقانه باشد و راهبردهای مدیریت و خدمت نیروهای شایسته را فراهم آورد.
نظام جایگزین که به خصوص در آستانه پیروزی این انقلاب مطرح شد نیز "جمهوری اسلامی" بود. جمهوری به همان معنی که در جهان امروز هست و اسلامی یعنی حاکمیت ارزشهای اسلامی بخصوص اخلاق و عدالت و بالاخص برای حاکمان. ارزشها و احکامی که با رعایت زمان و مکان که دو عنصر تعیین کننده در اجتهاد اسلامی است، باید بتواند جوابگوی پرسشها و نیازهای انسان روزگار ما باشد و مصداق حکومت مطلوب و الگوی مورد نظر نیز همان است که در حکومت کوتاه ولی پر افتخار مولی امیرالمؤمنین(ع) تجربه شده است.
جمهوری اسلامی حاصل آن انقلاب شکوهمند و خون بهای ملت انقلابی است و قانون اساسی که مورد بررسی نمایندگان خبره مردم قرار گرفت و بعد به همه پرسی گذارده شد میثاق وحدت ملی و پایه نظم مورد نظر است.
امام، هرگونه اعمال قدرت و دخالت در امور کشور را بدون رأی و رضایت مردم فاقد مشروعیت میدانستند. و این در حالی است که دیگر انقلابها، یا شبه انقلابها تا دهها سال بعد هیچ مبنایی برای اداره جامعه جز رأی انقلابیان (و احیاناً یک نفر) یا صلاحدید کودتاگران نداشتند اما در انقلاب اسلامی قانون اساسی فصل الخطاب در تعیین رابطه میان حکومتگران و مردم و ساز و کار تدبیر جامعه است و سندیت و اعتبار آن هم ناشی از رأی مستقیم مردم و در واقع پیمانی است معتبر هم برای حکومت و هم مردم و لازمالرعایه از هر دو سو.
امروز از آن انقلاب عظیم و تأسیس جمهوری اسلامی دهها سال گذشته است و ملت و قدرتهای بعد از انقلاب دست آوردهای ارزندهای در زمینههای مختلف داشتهاند ولی کاستیها و اشکالات نیز کم نبوده است و طبیعی است که نمیتوان انتظار داشت که در این مدت همه مشکلات حل شده باشد و ملت به همه هدف هایی که انقلاب داشت رسیده باشد.
30 سال در تاریخ بلند یک ملت زمان زیادی نیست ولی آنچه مهم است و در ارزیابی باید مورد اهتمام قرار گیرد حرکت جامعه به سوی هدفهای والا است که اگر چنین باشد پیروزی بدست آمده است و اگر خدای ناخواسته در جهاتی از آنها انحرافی رخ داده است باید درصدد اصلاح امور برآییم و انقلابیان راستین کسانی هستند که همواره آن هدفها را مورد نظر دارند و خواستار اصلاح روشها و سیاست ها و برنامه برای رسیدن به آنها هستند.
و اینک در سی و دومین سالروز پیروزی انقلاب، جا دارد که با چنین معیارهایی حرکت جامعه انقلابی به خصوص کارنامه مدیریتهای مختلف و بالاخص وضیعت کنونی را مورد ارزیابی قرار دهیم تا دریابیم که تا چه حد در سیر به جانب هدفهای انقلاب موفق بودهایم و اگر احیاناً نه، چه عواملی باعث بازماندن و خدای ناخواسته انحراف از مسیر بوده است و در ورای ادعاهایی که غالباً نیز یک جانبه پراکنده میشود، بصیرت واقعی را بدست آوریم و بکار گیریم.
در بخشی از این بیانیه با اشاره به اینکه در سالی که گذشت ملت و کشور با پدیدهها و مسائل گوناگونی مواجه بود، آمده است:
فشارهای خارجی، تحریم، تهدید، کارشکنی بین المللی و عزم قدرتهای بزرگ به ویژه آمریکا برای محروم کردن ایران از حقوق مسلم خویش بخصوص در زمینه علمی و فن آوریهای نوین طبعاً منشأ مشکلاتی برای دولت و ملت ایران بود.
افزون بر این گسترش فعالیتهای تخریبی و تروریستی که دست بیگانگان کینه توز را نمیتوان در آنها ندید یا دست کم مورد علاقه و بهره برداری دشمنان بیرونی بود، از جمله ترور دانشمندان شریف ایرانی که یاد و نامشان را گرامی میداریم و حوادث مصیبت باری چون آنچه در چابهار رخ داد و به شهادت و زخمی شدن عده زیادی از هموطنان انجامید از حوادث تلخ بود و انتظار میرفت و میرود تا نیروهایی که مسؤولیت نظم و امنیت را بر عهده دارند و در جای خود تلاش و حتی فداکاری میکنند همه همت خود را به جلوگیری از این جنایات و شناسایی و برخورد با دشمنان واقعی و عوامل جنایتکار آنان مصروف کنند.
فعال شدن مجدد تروریستهای باسابقه که دستشان به خون پاکترین فرزندان این مرز و بوم آلوده است و سابقه همکاری و ایفای نقش ستون پنجم دشمنان قسم خورده انقلاب و مردم از جمله صدام را در کارنامه سیاه خود دارند؛ حمایت و سازماندهی پارهای از کشورها چون انگلستان و فرانسه و شخصیتهای غربی نیز حکایت از توطئه سنگین میکند تا در کنار تحریمها و تهدیدهای دیگر از این عامل نیز برای ضربه زدن به کشور و ملت بهره بگیرند. بیرون آوردن آنان از لیست تروریستها در بعضی از کشورهای اروپایی و فشار به آمریکا برای انجام چنین کاری در کنار حمایتهای مالی، لجستیک و تبلیغاتی از این گروههای تروریستی، امری نیست که در خاطره ملت ما که بزرگترین لطمه را از این آدمکشان یاغی خورده است برود. بدیهی است که حامیان آنان را نیز مشمول حکم و نفرتی میدانیم که نسبت به آدمکشان تروریست داریم.
در بند دیگری از این بیانیه با اشاره به اینکه در مدیریت کشور نیز سخت کوشی و تلاش برای اداره کشور کم نبوده است در عین حال بر ضرورت پایبندی به قانون در بسیاری از موارد و بهره بردن از مواضع و بیاناتی که به حل مسائل کمک کند و بهانه برای فشار به کشور و ملت از بیرون را فراهم نیاورد، تاکید شده است.
همچنین ضرورت بهرهگیری از نیروهای کاردان، اهمیت به نقش و جایگاه مجلس و نهادهای نظارتی و توجه به کارشناسیهای دقیق در برابر هزینههایی که فایدهای برای کشور و مردم ندارد و حتی گاه سبب هدر رفتن سرمایهها و زیانهای غیر قابل جبران میشود و در نتیجه سالها ملت و کشور را از رسیدن به اهداف چشم انداز 20 ساله دورتر و حتی آن را ناممکن کند، در این بیانیه موثر دانسته شده است.
صادر کنندگان این بیانیه با انتقاد نسبت به فضای سیاسی موجود و همچنین انتقاد نسبت به آنچه فضای بدبینی تهمت دروغ و میداندار شدن هتاکان پرمدعا خواندهاند، خاطرنشان کردهاند: این فضا با آنچه موردنظر انقلاب و امام و ستونهای انقلاب بوده و هست فاصله دارد.
نویسندگان این بیانیه همچنین از قوه قضاییه و کسانی که باید پاسدار عدالت و امنیت برای همگان باشند برخورد با ایجاد کنندگان چنین فضایی را خواستار شدهاند.
صادرکنندگان این بیانیه معتقدند: سیاسیت کلی و روشن و راهبردی اعلام شده از سوی رهبری نظام برای جذب حداکثری و دفع حداقلی و پرهیز دادن از دروغ و تهمت و نکوهش از آن در عمل از سوی غوغاسالاران دروغ پرداز به صورت دفع اکثریت و عین انقلاب و نظام معرفی میشود، اقلیتی که میکوشد حتی برخی امکانات را نیز به انحصار خود درآورد. و بدتر اینکه گاه میبینیم این شیوه و رفتار ناپسند مبنای عمل سیاسی عدهای نیز قرار میگیرد.
در بند دیگری از این بیانیه با اشاره به اینکه برنامه هدفمند کردن یارانهها بالاخره اعلام و عملیات اجرایی آن آغاز شد، آمده است: کار بزرگی که اگر بدرستی انجام گیرد میتواند بسیاری از گرهها و مشکلات کشور را بگشاید و باید از اصل قضیه و همت اجرایی کردن آن تقدیر کرد.
هدفمند کردن یارانهها از دیر باز مورد توجه بوده است و حتی تصمیمات جدی برای انجام آن نیز از سوی دولتهای قبلی گرفته شده است که متأسفانه به علت همراه نبودن دستگاههای دیگر معوق مانده بود ولی بالاخره با شیوه سنجیده در برنامه چهارم لحاظ شد که البته در کنار آن تقویت مدیریت، کار آفرینی، سرمایهگذاری (اعم از خارجی و داخلی)، تقویت تأمین اجتماعی و پیش بینی رشد اقتصادی مطلوب که تأمین کننده نیازهای رسیدن به اهداف چشم انداز 20 ساله نیز مورد نظر بود و همچنین تمهیداتی اندیشیده شده بود که نه تنها به تولید و کار آفرینی لطمه وارد نیاید، بلکه تقویت شود و حتی الامکان فشارهای ناشی از این برنامه را بر جامعه بخصوص گروههای کم درآمد کم کند. و باید پرسید که چرا آن برنامه عملی نشد؟ ولی به هر حال کار خود را هر وقت انجام دهند باید مورد تقدیر قرار گیرند و همه دستگاهها و آحاد ملت نیز باید همراهی و همکاری کنند، ولی هوشیاری و نظارت دقیق برای اینکه درآمدهای ناشی از این عملیات به هیچ وجه نباید صرف کاستیهای بودجه دولت بخصوص مصرف بودجه جاری شود و نیز نباید به تولید لطمه وارد آید و باید همه تلاشها برای کمتر شدن آسیب به جامعه بخصوص قشرهای کم درآمد بکار گرفته شود لازم است در این امر نظارت دقیق، بخصوص از سوی مجلس شورای اسلامی اعمال گردد.
همچنین در بند دیگری از این بیانیه آمده است: دهه فجر انقلاب اسلامی دهه عزت، آزادی، استقلال و پاکی و راستی است و باید از سوی همه قشرهای ملت، بزرگ داشته شود و نیز لازم است برنامه ریزیها بصورتی باشد که به هیچ وجه سوء استفاده جناحی و سیاسی از حضور مردم به عمل نیاید تا شکوه بزرگداشت دهه فجر سال روز 22 بهمن به تناسب عظمت انقلاب، متعلق به همه مردم باشد. چرا که بزرگداشت این واقعه عظیم، تجلیل از انقلاب اسلامی و پاس داشت آرمانهای والائی است که ملت ما از دیر باز داشته است و در انقلاب اسلامی خود را به آن نزدیکتر دیده است.
مجمع روحانیون مبارز در این بیانیه ضمن گرامی داشت سالروز پیروزی انقلاب اسلامی از همگان خواسته است که به فراخور توان و امکان خویش در بزرگداشت این واقعه عظیم کوتاهی نکنند.
این مجمع در بیانیه خود با تاکید بر اینکه امروز کشور نیازمند همدلی و همراهی است و همه کسانی که به انقلاب و امام و خواستهای تاریخی ملت ایران احترام میگذارند باید بتوانند در همه عرصهها، دین خود را اداء کنند، آورده است که با رعایت آزادیهای اساسی که در قانون اساسی آمده است تشکلها و نهادها و احزاب و گروهها و افراد میتوانند با التزام عملی به قانون اساسی در صحنه حضور داشته باشند.
همچنین در این بیانیه تاکید شده است که برگزاری انتخابات مطلوب و سازگار با روح قانون اساسی و مردمسالاری به گونهای که همه اقشار ملت احساس کنند که نامزدهای مورد نظر خود را در صحنه دارند و ناظران و مجریان با بیطرفی کامل فقط به صیانت از آراء مردم میپردازند، بدون تردید دلها را به یکدیگر نزدیکتر خواهد کرد و شوق دفاع از نظامی که در آن همه ارزشهای الهی جایگاه والا دارد و هم حق و حرمت و آزادی مردم محترم است و هم عدالت به معنی واقعی در آن رعایت میشود، راه سوءاستفاده و احیاناً ضربه زدن جریانهایی که نه اسلام را میخواهند و نه ایران را، خواهد بست
نویسیندگان این بیانیه در پایان خواستار آزادی برخی زندانیان، گسترش فضای تبادل آراء و اندیشه و آزادی بیان و نقد در جامعه شدهاند.