آفتابنیوز : آفتاب: جعفر محمدی در عصر ایران نوشت: اخیراً باشگاه خبرنگاران جوان که متعلق به صدا و سیمای جمهوری اسلامی است، تصاویری از یک دختر بدحجاب و سیگاری را در خیابان و در بین چند پسر منتشر کرده و مدعی شده است که این عکسها متعلق به دختر "آقا و خانم متوهم" است.
این عکسها به سرعت در فضای اینترنت منتشر شد و واکنشهای متعددی را به دنبال داشت. عدهای با انتشار عکسهایی از دختر موسوی، بر دروغین بودن انتساب عکسهای دختر بدحجاب به دختر موسوی تاکید کردند و برخی نیز مانند سایت الف با انتقاد از این حرکت، نوشتند که برای مقابله با "فتنهگران" نیازی به این قبیل کارهای سخیف نیست و فقط کافی است مواضع و رفتارهای آنها مورد نقد و اطلاعرسانی قرار گیرد.
نوشتار حاضر، موضوع را نه از منظر سیاسی بلکه از این روی که نشانهای دیگر بر گسترش بیاخلاقی در جامعه است، مورد نقد قرار میدهد و اساساً وارد مقوله موسوی و جریانهای بعد از انتخابات نمیشود.
البته اگر تصاویر منتشره، از سوی یک وبلاگ یا سایت گمنام و بینشانه منتشر میشد، شاید حرجی نبود اما وقتی خبرگزاری وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی چنین اقدام سبک و زشتی را مرتکب میشود و بعد هم مراتب را به وسیله پیامک به اطلاع عموم میرساند که ایها الناس بیایید عکسهای دختر بزک کزده فلانی را در سایت ما تماشا کنید، چارهای جز واکنش در برابر این بیاخلاقی و بیتقوایی باقی نمی ماند چه آن که اگر امروز در برابر این بدکاریها سکوت کنیم، بعید نیست دروغپردازان، فردا سراغ دختر من و همسر شما و مادر دیگری بروند و هزار دروغ بسازند تا ناموس مردم از شرشان در امان نباشد!
ایرانی جماعت، فارغ از هر مسلک و مرامی، نسبت به قضیه ناموس حساس است ولی عدهای تازه به دوران رسیده، حتی این ارزش اخلاقی و اجتماعی را نیز لگدمال میکنند و البته نباید انتظار سکوت و تشویق داشته باشند.
پیشتر در مطلبی نوشته بودم که افراد را باید صرفاً در محدوده خطاهایشان نقد کرد و افزوده بودم که فرض گیریم که اصلاً موسوی، "جاسوس کددار موساد" است (از این که بدتر نمیشود!)، در چنان فرضی ما حق داریم او را در همین حد، نقد کنیم و بر او بتازیم نه این که بگوییم چون او جاسوس است، ما میتوانیم هر نسبت دیگری هم بدهیم و هر کاری خواستیم بکنیم.
متاسفانه گروهی برای لجامگسیختگی خود هیچ حد و مرزی نمیشناسند و از این رو، چون با فلانی مخالفت سیاسی و حتی مبنایی دارند، عکسهای یک دختر بدحجاب را که با پسران دست میدهد و سیگار میکشد را به نام عکس دختر فرد مورد مخالفت منتشر میکنند و بدینسان، هم حرمت آن دختر بدحجاب را میشکنند (که گناه بدحجابیاش کمتر از دروغگویی اینان است)، هم دختر جوان یکی دیگر را بدنام میکنند و بدتر از همه، موضوعی به نام اخلاق و ناموس را در جامعه لوث میکنند و لابد، کلی هم کیف میکنند با این شاهکار خودشان!
حتی اگر عکسها واقعا مربوط به این فرد باشند نیز چنین کاری زشت و دور از شأن رسانهای و اخلاق اسلامی است و کسی هم نیست به اینان بگوید که شما با فلانی مخالف هستید، با دخترش چه کار دارید؟ مگر آقازادههای خیلی از آقایان خیلی سالم و متقی و درستکار هستند؟ آیا زدوبندهای مالیشان که به شیشه کشیده شدن خون ملت میانجامد، از چهار تاموی مش کرده فلان دخترک جوان کمتر فاجعهبار است؟ً
متاسفانه، کار رسانه در ایران، با ورود افراد ناپخته، سیاسیکار و صد البته بداخلاق و بیتقوا، دچار یک ابتذال بینظیر تاریخی شده و این امر آنقدر بالا گرفته که به رسانه رسمی صدا و سیما هم کشیده شده است.
اینان، نه تنها هیچ تعلق خاطری به اخلاق و وجدان و شرف انسانی ندارند، بلکه حتی تعلق حرفهای به کار رسانه هم ندارند؛ نتیجهاش هم این میشود که بحثهای ناموسی و خانوادگی را وارد منازعات سیاسی میکنند تا مردم ایران به این نتیجه برسند که در جامعهای زندگی میکنند که ناموسشان، حتی در رسانه متعلق به صدا و سیما نیز امنیت ندارد.
منتظر میمانیم تا ببینیم آقای ضرغامی، با عوامل این فضاحت اخلاقی چه میکند؟
به راستی دارند چه بر سر اخلاق ایرانی و اسلامی ما میآورند؟!