کد خبر: ۱۲۲۵۳۰
تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱۳۸۹ - ۲۱:۴۲

حمله سعید قاسمی به محسن رضایی: چرا توی دهن نماینده‌ات نزدی؟

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: بخش‌هایی از سخنرانی سعید قاسمی در مراسم افتتاحیه مرکز فرهنگی رسانه بیداری در استان خوزستان:

پسرم که الان می گویی، آقا چندین سال پیش گفت، هیچ کس برای من فلانی نمی‌شود. این داستان (خلع منتظری) را اگر برای تو تعریف کنند، چه می‌گویی؟ منتظری‌ای که پدر دو تا شهید بود و مدرس حوزه بود. امام قسم خورده است، برای این اسلام که به اینجا رسیده است، این اسلام خیلی بالاتر از این هست و باید زن و بچه و رفقا را فدا کرد.

مادر ما همان شب که این پیام پخش شد، گفت، بچه قاب عکس را پایین بیاور. گفتم: مادر صبر کن شاید اشتباهی شده است و تلویزیون یک چیزی را خوانده، گفت: می‌گویم، پایین بیاور. بالاخره عصا را زد زیر قاب عکس و ده تیکه شد. ما آمدیم مسجد و گفتیم که چرا این جوری شد. یک عده گفتند که آقا کهولت سن پیدا کرده است و یک عده گفتند که به آقا خط داده اند که این گونه شده است و... ده روز طول کشید تا من قاب عکس را پایین بیاورم و خیلی از دوستانم تا همین الان قاب عکس را پایین نیاورده‌اند.

باز هم این را تو نمی دانی پسرم،شما به کسی رای دادید که اصلا او را نمی شناختید، قیافه چروکیده، قد کوتاه، صورت روستایی و خانواده سالم، دخترها و پسرها در کثافت کاری های اقتصادی به هیچ وجه دست نداشتند و خودش هم پرونده روشنی داشت و شعارهایی که می داد، فتوکپی آقا روح الله بود. آن دختر شیخ گفت که این مردم، مردم ناصوابی هستند، این ها هر از چندگاه قدر ناشناس هستند، بابای من، آقا را آقا کرد. آیا موقعی که به تو رای دادند تا نماینده زن اول مجلس شوی، اشتباه نبود. مردم از آن موقعی که گفتی، دخترها ایرادی ندارد که با شلوار لی بگردند و دوچرخه سواری کنند، رسیدند به اینکه باید حذف شوی، آنجا مردم قدر ناشناس هستند.

در این چهارسال به این رسیدند که پول را مستقیم به استاندار بدهند و بگویند این پول در اختیار تو، آن را برای این مردم خرمشهر و آبادان و دیلم که سیلی خورده ها هستند، هزینه و فکری برای این ها کن نه فکر خصوصی سازی و نه فکر بچه های خودت. نه اینکه هر دفعه سراغ شما را گرفتند یا فرانسه ای یا ایتالیا یا دنبال سارکوزی هستید و کاخ الیزه که کلاه بوقی سرت بگذارند، به تو دکترای دروغین بدهند، خود تو اولین آدم درغگویی که دکترای دروغین به تو دادند. دکتر! اگر قدر خودت را می دانستی همان سیاست برای تو کفایت می کرد دکترا نمی خواست، تو سیادت همه ما را در نامه 2003 که به آمریکایی ها دادی، فروختی. نوشتی ما آماده ایم برای منکوب کردن حزب الله و حماس و سپاه پاسداران و برای همه اینها آماده ایم که مذاکره کنیم. موسوی هم از محمود عباس پول گرفت.

این سری چه کسانی را که در صحنه ندیدیم. این ها که تا دیروز علمدار جنگ و فرمانده سپاه بودند. این چرا جلودار این‌هاست؟ برای چه در تلویزیون که با او مصاحبه کردند و پرسیدند که شما چرا جلو رفتید؟ گفت: به دلیل اینکه چون دیدیم که این‌ها دارند مناقشات را به کف خیابان می کشند، خودم به عنوان اولین نفر رفتم وزارت کشور اعتراض کردم تا در کانال قانونی مسیر اعتراض طی شود و بقیه هم یاد بگیرند و پشت سر ما بیایند. 

آقای دانش جعفری را به عنوان نماینده گذاشتند، که دو تا صندلی این طرف‌تر از آقا، با ایشان محاجه کند که آقا قبول کن که در انتخابات تقلب شده است. بی ادبی را هم او شروع کرد تا اینکه بقیه بیایند. بارک‌الله به تو فرمانده سپاه که تو دهن نماینده‌ات نزدی! ما متأثریم به خاطر این اتفاق‌ها!

ولی اگر می‌خواهی تو سقوط کنی کسی نمی‌تواند تو را نجات دهد. معاونش در صداوسیما در برنامه دیروز و امروز و فردا آمد گفت که امداد الهی در جنگ نبوده و این حرف‌ها خزعبلات است. گفت: جریان بنی صدر جاسوسی نبوده و تنها تلقی اش از ریاست جمهوری اینگونه بوده است. جنگ چرا این گونه تمام شد؟ ما روزهای آخر بند پوتین هم نداشتیم. احمد متوسلیان داستانش به گونه ای دیگر. آیا فتنه را قبول دارید؟ نه فتنه را قبول ندارم. مناقشات سیاسی است بین دو جناح، خود آقا گفته...

حداقل به هیلاری می گفتید که یک شب صبر می کرد و در شیپور شما فوت نمی‌کرد. جای خواص و عوام عوض شده است، مردم دیدند که دیگر نمی شود به خواص اعتماد کرد،

بعد از این هم باید بدانیم که اگر دو مرتبه خواستیم رای بدهیم، باز ملاک و معیارها برای ما مهم است و همه یاد گرفته اند. چون مردم به تفکر رای می دهند نه به قیافه، والا اگر می خواستند به قیافه رای بدهند به این رای نمی دادند، نه هیکل درست و حسابی دارد و نه قیافه لپ گلی مانند بنی صدر داشت که یک مقنعه بر سرش بیندازد و فرار کند. الحمدالله قیافه ندارد، به قول شما ماهی یک بار حمام می رود، همه این ها را گفتید ولی باز هم رای آورد. باز هم دوره بعد به شما می گوییم که چه کسی رای می آورد، بروید یک نفر چروک تر از این پیدا کنید، نروید دنبال خوشگل و خوش قد و قواره و عینک فنسی و چشم آبی، نروید دنبال این آدم ها. مردم دیگر گول نمی خورند. مردم تفکر برایشان مهم است، جهت گیری ها برایشان مهم است.

همین الان اگر اراده کنند باز هم بزنند امشب بفهمند که این جمعیت را به عنوان پشتوانه نداریم، امشب را به فردا صبح نمی گذارند. علاف نیسیتم که بیاییم بنشینیم اینجا این جماعت همه کار دارند. حضور در اینجا یعنی اینکه ما هستیم.

پای کار هستیم. نه پشت سر آقا، بلکه پیشاپیش ایشان. سرباز باید جلوی فرمانده باشد. در خطوط فکری باید پشت سرآقا باشید نه در مسایل نظامی و الا در جبهه جنگ اولین تیری که بیاید به پیشانی فرمانده می خورد. در زمان جنگ همت و حسین خرازی و... را همین گونه از دست دادیم. باید پیشانی جبهه باشیم.

حواس ها باید جمع باشد عزیزان. خط را که گرفتید، نگه دارید. بروید مرخصی می زنند دوباره فاو را می گیرند. انتخابات مجلس بود رادیوی ما، یا کد می داد یا اشتباه بود یا خیانت بود، مثل اتفاقات دیگر، می گفت که امروز در فاو 400 نفر از رزمندگان ما رای دادند به فلانی. این یعنی چه؟ 400 رای نه اینکه 400 نفر رای دادند، یعنی اینکه 400 نفر در خط و پای کار هستند. یعنی اینکه 400 نفر بیشتر نیستند، بزنید و داخل کشور بیایید.

این نه بزرگ را شما گفتید، به همه این جریان‌ها. اما این "نه" انشاء الله باید از خبرگان به خواص شنیده شود. امید و انتظار اینکه انشاءالله در این داستان حضرت آیت الله مهدوی کنی که موید حضرت امام و آقا هستند، انتخاب شوند، خواص ما حواس‌شان جمع باشد که جریان با بصیرتی را بر سر کار بیاورند که بتواند مستقل و انقلابی، ریشه جریان فتنه را بخشکاند تا این امنیت به جامعه سیاسی ما برگردد و بتوانیم نقش‌مان را در صحنه سیاسی بازی کنیم. ما بسیار تأسف می خوریم، که در مصر و لیبی و بحرین و عمان و قطر حضور نداریم. همه می گویند که این زلزله انقلاب شماست، اما اگر این جریان خائن نبودند، دو دهه این انقلاب ها زودتر رخ می داد. ما افسوس می خوریم که در این بحبوحه انقلاب ها باید خط خودمان را نگه داریم. خط ما در دو دهه قبل بوسنی و لبنان و تربیت افرادی مانند عماد مغنیه و سید عباس موسوی بود، این خط می‎توانست جلوتر هم برود، منتهی فتنه نگذاشت. پنج سال نبرد امیرالمومنین و سه نبرد داخلی با خواص و اصحاب فتنه. با خامنه ای کسی نگردد گمراه او در شب فتنه می‌درخشد چون ماه، در هر نفسم برای او می خوانم لاحول و لا قوه الا بالله.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۳۷ - ۱۳۸۹/۱۲/۱۹
3
4
درود خدا بر این مجاهد راه حق
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۲۸ - ۱۳۹۰/۰۲/۰۶
2
4
حاج سعید دوست داریم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۵۹ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۰
3
3
درود بر سعید قاسمی که همیشه حرف حق میزند.
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین