اختلافات راهبردي البرادعي و كاخ سفيد
آفتاب‌‌نیوز : 
پنهان‌سازي برنامه‌هاي هسته‌اي ايران و غيرقابل كنترل شدن آن از سوي نهادهاي چون آژانس، دو دستاورد منفي و خسارت باري است كه البرادعي آنها را نتيجه حمله احتمالي آمريكا به ايران مي‌داند و به همين دليل هشدار داده كه چنين حمله احتمالي، فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران كه در زمان حاضر آشكاراست، ديگر قابل كنترل نبوده و به اين ترتيب ايران به سوي چشم‌پوشي از تعهداتش سوق داده خواهد شد.
تحليل آخرين مواضع البرادعي نشان مي‌دهد كه اصول حاكم بر ديدگاه وي و آژانس به فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران هنوز تغيير نكرده است و اين يكي از نقاط اختلاف وي و آژانس با آمريكايي‌ها است. البرادعي ضمن اعتقاد به :
1- ضرورت تداوم بازرسي از ايران و ادامه راست‌آزمايي تهران
2- تأكيد بر همكاري بيشتر ايران با آژانس
3- انتقاد از قصور و كوتاهي‌هاي گذشته ايران در ارائه اطلاعات به آژانس همچنان بر اصول ديگري تأكيد دارد كه مورد رضايت آمريكا نيست.
البرادعي و آژانس معتقدند كه:
1- هنوز مدركي كه نشان دهد ايران از مواد هسته‌اي براي اهداف نظامي استفاده كرده باشد، وجود ندارد.
2- همكاري‌هاي ايران با آژانس در مسير پيشرفت قرار دارد.
3ـ هنوز براي داوري نهايي درباره برنامه‌هاي هسته‌اي ايران زود است
4- روند ديپلماسي و گفت‌وگو بهترين و تنها راه واقعي تعامل با ايران است.
به‌طور طبيعي البرادعي به‌عنوان يك بازيگر بين‌المللي غيردولتي تلاش مي‌كند كه از شكاف‌هاي موجود بين ايران، آمريكا و اروپا براي افزايش سطح بازي و قدرت مانور خود و آژانس بهره گيرد اما نكته اساسي اين است كه مخالفت آمريكا با البرادعي، نشانگر نارضايتي آمريكا از وجود كانون‌هاي مستقل از آمريكا در عرصه روابط بين‌الملل و معادلات جهاني است. آمريكا كه با مقاومت‌هاي محور برلين – پاريس و اتحاديه اروپا در معادلات بين‌المللي از جمله عراق، مسأله فلسطين و برنامه‌هاي هسته‌اي ايران روبه‌رو است، نظريات و ديدگاه‌هاي البرادعي و آژانس را هم در عراق (مسأله پيدا نشدن سلاح‌هاي كشتار جمعي عراق و اصرار البرادعي بر بازگشت بازرسان اين نهاد به عراق) و هم در ايران نوعي مانع اساسي براي اعمال نظريات و ديدگاه‌هاي آمريكا در اين معادلات مي‌پندارد.
در واقع چالش آمريكا و البرادعي بر سر نوع برخورد با برنامه‌هاي هسته‌اي ايران، تابعي از يك اصل كلي‌تر يعني اختلاف ديدگاه آمريكايي‌ها و البرادعي در نوع برخورد با مسائلي چون برنامه‌هاي هسته‌اي ايران و عراق و صلاحيت بازرسان آژانس يا بازرسان آمريكايي در كشوري چون عراق است. همين تفاوت ديدگاه، دليل اصلي حمايت آمريكا از عدم انتخاب مجدد البرادعي به رياست آژانس بين‌المللي انرژي اتمي بوده است، اگرچه آمريكا قادر به وادار كردن البرادعي به كناره‌گيري نشده است.
پنهان‌سازي برنامه‌هاي هسته‌اي ايران و غيرقابل كنترل شدن آن از سوي نهادهاي چون آژانس، دو دستاورد منفي و خسارت باري است كه البرادعي آنها را نتيجه حمله احتمالي آمريكا به ايران مي‌داند و به همين دليل هشدار داده كه چنين حمله احتمالي، فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران كه در زمان حاضر آشكاراست، ديگر قابل كنترل نبوده و به اين ترتيب ايران به سوي چشم‌پوشي از تعهداتش سوق داده خواهد شد. تحليل آخرين مواضع البرادعي نشان مي‌دهد كه اصول حاكم بر ديدگاه وي و آژانس به فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران هنوز تغيير نكرده است و اين يكي از نقاط اختلاف وي و آژانس با آمريكايي‌ها است. البرادعي ضمن اعتقاد به :
1- ضرورت تداوم بازرسي از ايران و ادامه راست‌آزمايي تهران
2- تأكيد بر همكاري بيشتر ايران با آژانس
3- انتقاد از قصور و كوتاهي‌هاي گذشته ايران در ارائه اطلاعات به آژانس همچنان بر اصول ديگري تأكيد دارد كه مورد رضايت آمريكا نيست.
البرادعي و آژانس معتقدند كه:
1- هنوز مدركي كه نشان دهد ايران از مواد هسته‌اي براي اهداف نظامي استفاده كرده باشد، وجود ندارد.
2- همكاري‌هاي ايران با آژانس در مسير پيشرفت قرار دارد.
3ـ هنوز براي داوري نهايي درباره برنامه‌هاي هسته‌اي ايران زود است
4- روند ديپلماسي و گفت‌وگو بهترين و تنها راه واقعي تعامل با ايران است.
به‌طور طبيعي البرادعي به‌عنوان يك بازيگر بين‌المللي غيردولتي تلاش مي‌كند كه از شكاف‌هاي موجود بين ايران، آمريكا و اروپا براي افزايش سطح بازي و قدرت مانور خود و آژانس بهره گيرد اما نكته اساسي اين است كه مخالفت آمريكا با البرادعي، نشانگر نارضايتي آمريكا از وجود كانون‌هاي مستقل از آمريكا در عرصه روابط بين‌الملل و معادلات جهاني است. آمريكا كه با مقاومت‌هاي محور برلين – پاريس و اتحاديه اروپا در معادلات بين‌المللي از جمله عراق، مسأله فلسطين و برنامه‌هاي هسته‌اي ايران روبه‌رو است، نظريات و ديدگاه‌هاي البرادعي و آژانس را هم در عراق (مسأله پيدا نشدن سلاح‌هاي كشتار جمعي عراق و اصرار البرادعي بر بازگشت بازرسان اين نهاد به عراق) و هم در ايران نوعي مانع اساسي براي اعمال نظريات و ديدگاه‌هاي آمريكا در اين معادلات مي‌پندارد.
در واقع چالش آمريكا و البرادعي بر سر نوع برخورد با برنامه‌هاي هسته‌اي ايران، تابعي از يك اصل كلي‌تر يعني اختلاف ديدگاه آمريكايي‌ها و البرادعي در نوع برخورد با مسائلي چون برنامه‌هاي هسته‌اي ايران و عراق و صلاحيت بازرسان آژانس يا بازرسان آمريكايي در كشوري چون عراق است. همين تفاوت ديدگاه، دليل اصلي حمايت آمريكا از عدم انتخاب مجدد البرادعي به رياست آژانس بين‌المللي انرژي اتمي بوده است، اگرچه آمريكا قادر به وادار كردن البرادعي به كناره‌گيري نشده است.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید