آفتابنیوز : آفتاب- نسرین وزیری(خبرآنلاین): در حالی که کوشش او برای برگزاری جشن نوروز با حضور روسای کشورهای همسایه و فارسی زبان با بیشترین انتقادات -به دلیل دعوت از پادشاه اردن- روبرو شده بود، او خود قصد عزیمت به آمریکا برای حضور در جشن نوروزی سازمان ملل را داشت تا در زمان برپایی جشن شیرازی که مکان آن به تهران منتقل شد، در ایران نباشد. اما بخت یار نشد و دومین سفر نیویورکی تئوریسین فرهنگی دولت در سال 89 لغو شد. البته او در اردیبهشت ماه این سال نیز همراه احمدینژاد، ثمرههاشمی و متکی برای شرکت در کنفرانس بازنگری معاهده منع گسترش تسلیحات اتمی (NPT) به نیویورک رفته بود.
اگرچه بیبیسی به نقل از مقاماتی در وزارت امورخارجه آمریکا از احتمال مذاکراتی میان او و مقامات آمریکایی در حاشیه این سفر لغو شده خبر داده بود؛ اما مشایی نه به عنوان مسئول دفتر رئیسجمهور که به عنوان نماینده ویژه و مشاور وی، عازم این سفر بود. اگرچه او از 31 مرداد 89، مشاور رئیسجمهور در امور ـخاورمیانه است؛ اما پیش و پس از عزل متکی، دوبار با وزیر خارجه سوئیس دیدار و گفت و گو کرد، سفر بیسروصدایی به آلبانی داشت و پیام کتبی احمدینژاد را هم به پادشاه اردن داد.
حاشیهسازترین اقدامات مشایی در سال 89 از حاشیهسازی رسانهای بر سر تحصیلات مشایی که گفته شد در مقطع کارشناسی ارشد رشته «MBA» دانشگاه بینالمللی چابهار تحصیل میکند که بگذریم، او خود بارها با سخنانش موج رسانهایی با ارتفاع سونامی برانگیخت! پروژه مشترک او و بقایی برای تشکیل «ستاد پیگیری و احقاق حق ملت ایران با اخذ غرامت خسارات ناشی از جنگهای جهانی اول و دوم» کم ارتفاعترین این امواج بود که با دیدار مشایی با اعضای خانه سینما و خرید تابلوی هدیه تهرانی، اوج بیشتری گرفت.
اما بلندترین موج این سونامی را در اظهارات مشایی در مورد حلال بودن موسیقی، هویت ایرانی پیامبر، مکتب ایرانی و بزرگی کورش شاهد بودیم. 3 تیرماه در مراسم رونمایی از منشور کورش او بسیار از وی تجلیل کرد و گفت: کورش، برده داری در ایران را لغو کرد.
او مردادماه در افتتاحیه همایش ایرانیان خارج از کشور گفت که «مکتب ایران چاره ساز و راهگشاست» و سخنانش را در اختتامیه این همایش چنین تکمیل کرد: برخیها از من خرده میگیرند که چرا نمیگویی «مکتب اسلام» و میگویی «مکتب ایران». وی با بیان اینکه از مکتب اسلام دریافتهای متنوعی وجود دارد اما دریافت ما از حقیقت ایران و حقیقت اسلام، مکتب ایران است، گفت:« ما باید از این به بعد مکتب ایران را به دنیا معرفی کنیم».
علیرغم همه انتقادهایی که به این اظهارات وارد شد، 20 مردادماه در حاشیه حیاط دولت احمدینژاد به دفاع از مواضع مسئول دفترش پرداخت و گفت: مشایی حرف دولت را میزند. این در حالی است که سر لشکر فیروزآبادی، اظهارات مشایی را انحراف و جرم علیه امنیت ملی خوانده و سخنگوی جامعه روحانیت نیز با بیان اینکه مشایی باید خلع مسئولیت شود، گفته بود: وهابیها از اظهارات مشایی استقبال کردند. سید احمد خاتمی هم که از حامیان همیشگی دولت احمدینژاد است توصیه کرد: مشایی از به کاربردن ادبیات توهینآمیز دست بردارد. کار به آنجا رسید که آیتالله یزدی هم گفت: مشایی در مباحث تخصصی دینی و بحث هایی که از آن بی اطلاع است، وارد نشود.
اما او نشان داد که به این توصیهها توجهی ندارد. چرا که چندی بعد از ایرانی بودن پیامبر سخن گفت و بعد هم برای تصحیحش چنین توجیه کرد: من حضرت ابراهیم راگفتهام که ایرانی است و ایشان هم که یکی از پیامبران هستند.
اظهارات وی درباره حلال بودن موسیقی و فهمی که او از آن دارد نیز به موج دیگری برای انتقادها بدل شد. دی ماه 89 بود که او در دیدار با هنرمندان استان البرز گفت: عدهای موسیقی را نمیشناسند و گمان میکنند که موسیقی تنها 'بادا بادا مبارک باد' است. من معتقدم غیر از موسیقی لهوی، موسیقیهای حرام دیگری نیز وجود دارد و موسیقیهایی که عزت انسان را بشکنند و انسان را پست کنند، حرام هستند. اما بعضی موسیقی را درک نمیکنند و نمیفهمند و میگویند حرام است.
صف حامیان و منتقدان مشایی در سال 89 اظهارات جنجالی مشایی در سال 89، صف منتقدان وی را بلندتر از سالهای گذشته کرد. صفی که فقط به منتقدان دولت محدود نشده و اغلب آنها را روحانیون و حتی برخی حامیان دولت تشکیل میدهند.
کما اینکه حتی برادر رئیسجمهور هم اظهارات وی درباره ایرانی بودن پیامبر را تاب نیاورد و گفت: اگر پیامبر اسلام(ص) ایرانی باشد، چه مشکلی از مسلمانان حل میکند؛ به جز اینکه مشکل را میافزاید و همبستگی را دچار چالش و تفرقه میکند. او که معترض دیگر اظهارات وی در باب فرهنگ کوروش و حلال اعلام کردن موسیقی نیز بود، افزود: بعضی اعضای انجمن حجتیه که اکنون به "راه حقیقت " تغییر نام دادهاند، فتنه بعدی را ایجاد می کنند.
در حالی که محسن غرویان اعلام کرد که «مشایی عامل تضعیف رابطه دولت با آیتالله مصباح یزدی است»، رییس دفترآیتالله مصباح نیز گفت: برخی معتقدند که مشایی عامل رفسنجانی است که در دولت نفوذ کرده و به احمدی نژاد ضربه خواهد زد.
مهدی طائب نیز معتقد است که مشایی برای احمدینژاد مثل بهزاد نبوی برای رجایی است اما تهدیدی برای نظام نیست. اما علی مطهری بر این باور است که احمدینژاد و مشایی در پی جذب 14میلیون نفری هستند که به موسوی رای دادند. او مشایی را تئوریسین تزهای فرهنگی دولت و چهرهای لیبرال میداند که از اندیشههای اسلامی به دور است و فضای فرهنگی کشور را به سمت انحطاط میبرد. به زعم وی تسامح و تساهلی که در حوزه فرهنگ و در مواردی مانند فیلمهای سینمایی، ورزش بانوان و مسئله حجاب و اظهار نظر درباره موسیقی و مکتب ایران میبینیم ناشی از همین تز است.
البته هربار که موج انتقادات به مشایی بالا میگیرد، مدافعان وی از رئیسجمهور گرفته تا دیگر مشاورانش در مقام حمایت از او بر میآیند. کما اینکه محمود احمدینژاد در حضور تلوزیونی خود در 27 بهمنماه با اشاره به فشارهایی که به دولت وارد میشود، از مشایی به عنوان آدم مومنی یاد کرد که زلال است و نظرات بلند و روشن دارد.
بقایی جانشین خلف مشایی در سازمان میراث فرهنگی نیز بارها از او حمایت کرد. او در یک سخنرانی، مشایی را آدم مظلومی خواند که مستاجر است و پسرش تا چند ماه پیش بیکار بوده. جای دیگری شایعه ارتباط وی با عالم غیب را جوسازی و تهمت دانست. بقایی پا را فراتر نهاده و با بیان اینکه در زمان حضرت رسول هم میگفتند که ایشان جادوگر است، اضافه کرده بود: بنده قصد مقایسه کردن حضرت رسول با آقای مشایی را ندارم اما میخواهم بگویم که این اتفاقات در طول تاریخ تکرار شده است. او برای اثبات حقانیت مشایی از صداوسیما خواسته بود تا فرصتی را برای حضور وی در رسانه ملی فراهم کند، اما مشایی دعوت برنامه های مختلف سیما را رد کرد.
علیاکبر جوانفکر نیز در یادداشتهایش چندین بار از مشایی به عنوان فردی نوآور که حرفهای تازه میزند اما دیگران از درک وی قاصرند، نام برد. مجتبی ثمره هاشمی در این میان کمرنگترین دفاع را از مشایی داشت که گفته بود: برخی سخنان گفته شده در مورد آقای مشایی نادرست است و باید اصلاح شود.
از پروندههای مشایی در مجلس تا نامزدی ریاستجمهوری مشایی برای دفاع از رحیمی در برابر شکایت نادران خواستار محاکمه این نماینده مجلس شده بود و در برابر اظهارات سخنگوی قوه قضاییه که از بررسی پرونده رحیمی در دستگاه قضا سخن گفته بود، از تحکیم موقعیت او در دولت از سوی رئیسجمهور خبر داد.
اما مدافع رحیمی خودش در مجلس سه پرونده مفتوح دارد. دو پرونده در کمیسیون اصل نود و یک تفحص هم در کمیسیون امنیتملی. ابراهیم نکونانم رئیس کمیسیون اصل نود، عنوان این پروندهها را «ایجاد دغدغه و اختلاف بین حوزههای علمیه، مراجع و متدینین» و «همچنین کمک مالی دولت به خانه ایرانیان در خارج از کشور» اعلام کرده بود. تفحص از شورای عالی ایرنیان خارج از کشور نیز پس از برگزاری جشن این شورا برای ایرانیان خارج از کشور در دستور کار مجلس قرار گرفت که کیهان از هزینه 80 میلیارد تومانی آن خبر داده و الیاس نادران از حضور ساواکیها و رقصهای زن و مرد و سرو مشروب در حاشیه آن سخن گفته بود. اما مشایی که معتقد بود «در شان مجلس نیست بگویند در نشست ایرانیان خارج از کشور، زدند و رقصیدند و شراب خوردند»، گفت: افراد دخیل در روند تحقیق و تفحص که به شورای عالی ایرانیان تهمت زدهاند باید درباره این اتهامات به ملت ایران توضیح دهند.
با همه اینها، در سال 89 بارها و بارها این شایعه شنیده میشد که مشایی نامزد انتخابات ریاست جمهوری یازدهم است و تمامی این اظهار نظرهای جنجالی برای جلب پایگاه اجتماعی گستردهتر و جلب آرای خاموش است. شایعاتی که اگرچه لبخند شوخ گونه مشایی را به بار میآورد اما اتفاقا واکنشهای جدیای را برانگیخت.
کما اینکه حسن غفوری فرد از رد صلاحیت احتمالی او سخن گفت. اما عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان گفت که پیشبینی درباره ردصلاحیت «مشایی» غیبگویی است. در عین حال صادق زیباکلام پیش بینی کرد که مشایی اصلاح طلبان و اصولگرایان را جلب می کند و صلاحیتش باحکم حکومتی هم تایید میشود.آیتالله محمد یزدی هم بر این باور است که مشایی پول خرج می کند که رئیس جمهور شود.
اما مشایی ترجیح میدهد با لبخند از کنار این شایعات بگذرد و بقایی هم که یار دیرین اوست این شایعه را نه تایید کند و نه تکذیب! با این حال ابوالحسن فقیه رئیس جمعیت هلال احمر به طور قطع گفت که مشایی تمایلی به حضور در انتخابات ریاست جمهوری بعد ندارد.
شاید باید منتظر چاپ کتاب حل «معمای مشایی» که شامل تمامی مصاحبهها و سخنرانیهای آقای مشایی از تیرماه 82 تا تا پایان سال 88 است، ماند تا مشخص شود که او چه خطی را دنبال کرده و چه هدفی را مدنظر دارد. شاید به این ترتیب ابهام چهرههایی چون مطهری و غرویان هم بر طرف شود که او مراد احمدینژاد است یا مرید او!