آفتاب: روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود نوشت:
*بدون تردید "جهاد اقتصادی" برای کشور ما امری واجب و مفید است. از جمله مزایای داخلی "جهاد اقتصادی" و مهمترین آن، نهادینه شدن فرهنگ اقتصادی زیستن است که برای هر ملتی، چه به صورت جمعی و چه به صورت خانوادگی، اهمیت زیادی دارد.
*از جمله لوازم "جهاد اقتصادی" پیشگام شدن مسئولان برای کاهش هزینههای دولتی در زمینههای مختلف از مصارف غیرضروری انرژی تا هزینههای بیخاصیت و احیاناً مضر برگزاری سمینارها و سفرها و اقدامات دیگر است. آمارها نشان میدهند دستگاههای رسمی کشور با بیشترین هزینهها درصدر فهرستی قرار میگیرند که باید برای جهاد اقتصادی تلاش کنند.
*یکی دیگر از لوازم "جهاد اقتصادی" دادن اطلاعات صحیح به مردم و پرهیز از شعارهای بیپشتوانه و احیاناً نادرست است. اینکه به مردم گفته میشود تا یکسال دیگر بیکاری ریشهکن میشود، تا دو سال دیگر همهی مردم ایران خانهدار میشوند و در سال جدید قیمتها نه تنها افزایش نمییابند بلکه کاهش خواهند یافت، علاوه بر اینکه به حل مشکلات اقتصادی کمک نمیکند بلکه مانعی بر سر راه مشارکت جدی مردم در "جهاد اقتصادی" خواهد شد. زندهترین مورد، افزایش قیمت انواع کالاهای مصرفی، که با زندگی روزمره مردم سروکار دارند، در روزهای آغازین سال جدید است. ریشه کن شدن بیکاری و خانهدار شدن همه مردم ظرف یکی دو سال نیز از شعارهائی است که مردم بر عدم امکان تحقق آن واقفند و شنیدن این قبیل وعدهها موجب میشود مردم سایر سخنان و شعارها و وعدهها را نیز غیر واقعی تلقی نمایند.
(استفاده از مدیران با تجربه و پرهیز از برچسبزدنهای باندی و گروهی به آنان نیز از جمله لوازم موفقیت "جهاد اقتصادی) است. این موضوع مهم را با بهرهگیری از اندوختههای تجربی و سرمایههای انسانی ارزشمندی که داریم ولی منزوی هستند میتوان عملی ساخت.
*مبارزه با مفاسد اقتصادی نیز از لوازم مهم موفقیت در "جهاد اقتصادی" است. این، سهم مشترک قوه مجریه و قوه قضائیه است که ضمن همکاری قانونی با همدیگر میتوانند آنرا محقق نمایند.
*اطلاعرسانی دقیق و بدون ملاحظات سیاسی و تبعیض درباره حوادث جهان و منطقه هر چند در ظاهر ربطی به اقتصاد ندارد لکن این واقعیت را نمیتوان انکار کرد که اقتصاد هیچ کشوری نمیتواند از تأثیرپذیری و تأثیرگذاری بر اقتصاد سایر کشورها به ویژه کشورهای منطقه خود مصون باشد. به همین دلیل، آحاد مردم باید در جریان رویدادهای خارج از کشور باشند تا بتوانند این تأثیرها را با حداقل عوارض آن پشت سر بگذارند.
افرادي كه آمارهاي تقريبا درست ارايه ميدهند در حاشيه قرار ميگيرند و مورد عتاب هم واقع ميشوند؟؟
در تصويب بعضي از طرحها نياز را تا عرش بالا ميبرند. مثلا در موردي نيازرا ده و توليد را يك اعلام داشتند درصورتي كه وفور عرضه براي هر فرد حتي بيسوادي قابل رويت است؟؟ اما دادن آمار واقعي و تصويب نشدن طرح معادل خريدن خصومت براي خوداست.