برخورد تنگ نظرانه با مذاکرات هسته ای
آفتاب‌‌نیوز : 
در طول زمانی که از تبدیل این مساله به مهم ترین موضوع سیاست خارجی ایران می گذرد مذاکرات و تبادل نظرهایی در سطوح مختلف صورت گرفته که یک سوی آن، ایرانی ها بوده و طرف دیگر را اروپایی ها یا مقامات و بازرسان آژانس تشکیل داده اند. اگر چه طرف های اروپایی و یا آژانس گاهی اوقات دچار تغییر شده و یا تغییر کرده اند ولی قبل از روی کارآمدن دکتر احمدی نژاد و تیم او، در میان ایرانی ها شاهد تغییر اعضای هیات نبودیم.
همین مساله سبب شده بود که تیم ایرانی علاوه بر این که از انسجام و هماهنگی لازم برخوردار بوده دارای اطلاعات و دانش کافی نیز باشد تا در مذاکرات و مناظره ها قادر به پاسخگویی به طرف های اروپایی یا آژانس بوده و به قولی در مقابله با آنها کم نیاورد. همین ویژگی مثبت به نفع ایران بوده و سبب شد زمینه هر گونه سوء استفاده و یا فرصت طلبی از طرف مقابل گرفته شود.
امروزه با تغییر اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای مواجه هستیم. بروز تغییرات با توجه به روی کار آمدن رییس جمهوری و هیات دولت جدید، مساله غیر مترقبه ای نیست اما آنچه سبب تاسف گردیده برخوردهای غیر شفاف و غیر حرفه ای است که از جانب برخی از طرفداران رییس جمهوری و دوستداران تیم جدید مذاکره هسته ای دیده می شود. این برخوردهای غیر حرفه ای و نسنجیده نه تنها می تواند دستاوردهای مثبت تیم قبلی را از بین ببرد بلکه زمینه سوء استفاده به طرف مقابل را خواهد داد که درصدد بهره گرفتن از شرایط به وجود آمده است.
در ارتباط با پرونده هسته ای ایران می توان به جرئت اعلام کرد که این تیم فاقد وابستگی ها و تمایلات جناحی و گروهی بوده و در چارچوبی که مسئولین نظام معین و مشخص کرده بودند حرکت می کرد. به همین دلیل اگر هم انتقادی به آنها وارد باشد این انتقادات باید متوجه کسانی باشد که چارچوب ها را ترسیم کرده و بر چگونگی مذاکرات و یا روند آن صحه می گذاردند.
این تیم و روندی که پیش گرفته بود به دفعات از جانب افراد و جناح های احساساتی و فاقد درک منطقی از تحولات دیپلماتیک مورد انتقاد قرار گرفت که در این ارتباط می توان به تظاهرات تعدادی از جوانان که خود را دانشجو می نامیدند در مقابل کاخ سعد آباد اشاره کرد.
اگر چه این انتقادات که فاقد پشتوانه علمی و منطقی بود نتوانست خدشه ای به روند مذاکرات وارد آورده و یا تیم مذاکره کننده را که از دانش و توان کافی هسته ای و دیپلماتیک برخوردار بود دلسرد سازد اما متاسفانه در این روزها که تیم قبلی جای خود را به اعضای جدید داده، همان افرادی که آرزوی حضور در چنین جایگاهی را داشتند به تکرار مسایل بی پایه و اساسی پرداخته اند که نمی تواند هیچ نفعی برای ایران داشته ویا کمکی برای تیم جدید باشد. زیرا روند منطقی مذاکرات پیشین که از پشتیبانی و حمایت تمامی مسئولین و دست اندر کاران کشور برخوردار بود و در بسیاری زمینه ها فعالیتش به نفع ایران تمام شد، تصمیم یک فرد یا جناح نبود که فاقد پایه و اساس بوده و کارآمد تلقی نشود بلکه مجموعه نظام به این واقعیت پی برده بودند که حرکت در چارچوب مزبور برای برنامه هسته ای و منافع تهران مفید بوده و می تواند تامین کننده خواسته ها باشد.
حال چگونه است عده ای که حتی از دور هم دستی بر آتش نداشتند حمایت های مسئولین از جمله رهبر انقلاب را از روند تصمیم گیری ها و مذاکرات نادیده گرفته و سعی دارند با جو سازی و انکار واقعیت ها، کلاهی از این نمد برای خود بدست بیاوردند؟ آیا آنها می دانند که با این اقدامات و روشی که در پیش گرفته اند در حقیقت آب به آسیاب دشمن می ریزند؟
اصولا آسان ترین و بی دغدغه ترین کارها در این مقطع، انتقاد و جو سازی علیه کسانی است که زمام امور را در دست داشته و در صحنه اجرایی فعال بوده اند. در این میان عده ای وجود دارند که تصور می کنند با انتقادهای بی پایه و اساس می توانند دستاوردها را از بین برده و خود را مطرح سازند در حالی که آنها اگر طرح و برنامه ای دارند می توانند همراه با انتقاد خود ارائه دهند.
در حالی که روشی که آنها در پیش گرفته اند صرفا برای تخریب کسانی است که در سایه درایت و توانمندی های خود توانستند از منافع ملی ایران به نفع احسن پاسداری کرده و مانع دست درازی کردن به ان شوند. در چنین شرایطی اگر منتقدین حرفی برای گفتن دارند بهتر است به صورتی شفاف قدم به میدان گذارده و با مطرح کردن دیدگاه ها به تشریح نظریاتشان بپردازند.
بهره گیری از تریبون های باندی و جناحی و ارائه انتقادهای بی اساس نه تنها نمی تواند مانع از دست رفتن دستاوردهای تیم قبلی شود بلکه بر این واقعیت صحه می گذارد که منتقدین کنونی تصور می کنند با پیش گرفتن هوچیگری و جو سازی غیر منطقی، صحنه را خالی کرده و قادرند برای خود و دارو دسته شان زمینه مساعدی بدست بیاورند.
ای کاش، این جرئت و شهامت را داشتیم که شفاف سخن گفته و با ارائه مدرک و دلیل، به چالش با رقیبانمان برخاسته و آنها را به مقابله فرا می خواندیم. پیش گرفتن روش های شکست خورده و نخ نما شده قبلی نه تنها راهگشا نیست بلکه دلیل بارزی از ناتوانی و سستی تفکر و اندیشه کسانی است که با توسل به این روش های منسوخ، در صدد کسب موقعیت هستند.
در طول زمانی که از تبدیل این مساله به مهم ترین موضوع سیاست خارجی ایران می گذرد مذاکرات و تبادل نظرهایی در سطوح مختلف صورت گرفته که یک سوی آن، ایرانی ها بوده و طرف دیگر را اروپایی ها یا مقامات و بازرسان آژانس تشکیل داده اند. اگر چه طرف های اروپایی و یا آژانس گاهی اوقات دچار تغییر شده و یا تغییر کرده اند ولی قبل از روی کارآمدن دکتر احمدی نژاد و تیم او، در میان ایرانی ها شاهد تغییر اعضای هیات نبودیم.همین مساله سبب شده بود که تیم ایرانی علاوه بر این که از انسجام و هماهنگی لازم برخوردار بوده دارای اطلاعات و دانش کافی نیز باشد تا در مذاکرات و مناظره ها قادر به پاسخگویی به طرف های اروپایی یا آژانس بوده و به قولی در مقابله با آنها کم نیاورد. همین ویژگی مثبت به نفع ایران بوده و سبب شد زمینه هر گونه سوء استفاده و یا فرصت طلبی از طرف مقابل گرفته شود.
امروزه با تغییر اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای مواجه هستیم. بروز تغییرات با توجه به روی کار آمدن رییس جمهوری و هیات دولت جدید، مساله غیر مترقبه ای نیست اما آنچه سبب تاسف گردیده برخوردهای غیر شفاف و غیر حرفه ای است که از جانب برخی از طرفداران رییس جمهوری و دوستداران تیم جدید مذاکره هسته ای دیده می شود. این برخوردهای غیر حرفه ای و نسنجیده نه تنها می تواند دستاوردهای مثبت تیم قبلی را از بین ببرد بلکه زمینه سوء استفاده به طرف مقابل را خواهد داد که درصدد بهره گرفتن از شرایط به وجود آمده است.
در ارتباط با پرونده هسته ای ایران می توان به جرئت اعلام کرد که این تیم فاقد وابستگی ها و تمایلات جناحی و گروهی بوده و در چارچوبی که مسئولین نظام معین و مشخص کرده بودند حرکت می کرد. به همین دلیل اگر هم انتقادی به آنها وارد باشد این انتقادات باید متوجه کسانی باشد که چارچوب ها را ترسیم کرده و بر چگونگی مذاکرات و یا روند آن صحه می گذاردند.
این تیم و روندی که پیش گرفته بود به دفعات از جانب افراد و جناح های احساساتی و فاقد درک منطقی از تحولات دیپلماتیک مورد انتقاد قرار گرفت که در این ارتباط می توان به تظاهرات تعدادی از جوانان که خود را دانشجو می نامیدند در مقابل کاخ سعد آباد اشاره کرد.
اگر چه این انتقادات که فاقد پشتوانه علمی و منطقی بود نتوانست خدشه ای به روند مذاکرات وارد آورده و یا تیم مذاکره کننده را که از دانش و توان کافی هسته ای و دیپلماتیک برخوردار بود دلسرد سازد اما متاسفانه در این روزها که تیم قبلی جای خود را به اعضای جدید داده، همان افرادی که آرزوی حضور در چنین جایگاهی را داشتند به تکرار مسایل بی پایه و اساسی پرداخته اند که نمی تواند هیچ نفعی برای ایران داشته ویا کمکی برای تیم جدید باشد. زیرا روند منطقی مذاکرات پیشین که از پشتیبانی و حمایت تمامی مسئولین و دست اندر کاران کشور برخوردار بود و در بسیاری زمینه ها فعالیتش به نفع ایران تمام شد، تصمیم یک فرد یا جناح نبود که فاقد پایه و اساس بوده و کارآمد تلقی نشود بلکه مجموعه نظام به این واقعیت پی برده بودند که حرکت در چارچوب مزبور برای برنامه هسته ای و منافع تهران مفید بوده و می تواند تامین کننده خواسته ها باشد.
حال چگونه است عده ای که حتی از دور هم دستی بر آتش نداشتند حمایت های مسئولین از جمله رهبر انقلاب را از روند تصمیم گیری ها و مذاکرات نادیده گرفته و سعی دارند با جو سازی و انکار واقعیت ها، کلاهی از این نمد برای خود بدست بیاوردند؟ آیا آنها می دانند که با این اقدامات و روشی که در پیش گرفته اند در حقیقت آب به آسیاب دشمن می ریزند؟
اصولا آسان ترین و بی دغدغه ترین کارها در این مقطع، انتقاد و جو سازی علیه کسانی است که زمام امور را در دست داشته و در صحنه اجرایی فعال بوده اند. در این میان عده ای وجود دارند که تصور می کنند با انتقادهای بی پایه و اساس می توانند دستاوردها را از بین برده و خود را مطرح سازند در حالی که آنها اگر طرح و برنامه ای دارند می توانند همراه با انتقاد خود ارائه دهند.
در حالی که روشی که آنها در پیش گرفته اند صرفا برای تخریب کسانی است که در سایه درایت و توانمندی های خود توانستند از منافع ملی ایران به نفع احسن پاسداری کرده و مانع دست درازی کردن به ان شوند. در چنین شرایطی اگر منتقدین حرفی برای گفتن دارند بهتر است به صورتی شفاف قدم به میدان گذارده و با مطرح کردن دیدگاه ها به تشریح نظریاتشان بپردازند.
بهره گیری از تریبون های باندی و جناحی و ارائه انتقادهای بی اساس نه تنها نمی تواند مانع از دست رفتن دستاوردهای تیم قبلی شود بلکه بر این واقعیت صحه می گذارد که منتقدین کنونی تصور می کنند با پیش گرفتن هوچیگری و جو سازی غیر منطقی، صحنه را خالی کرده و قادرند برای خود و دارو دسته شان زمینه مساعدی بدست بیاورند.
ای کاش، این جرئت و شهامت را داشتیم که شفاف سخن گفته و با ارائه مدرک و دلیل، به چالش با رقیبانمان برخاسته و آنها را به مقابله فرا می خواندیم. پیش گرفتن روش های شکست خورده و نخ نما شده قبلی نه تنها راهگشا نیست بلکه دلیل بارزی از ناتوانی و سستی تفکر و اندیشه کسانی است که با توسل به این روش های منسوخ، در صدد کسب موقعیت هستند.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
انتشار یافته: ۰
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید
گرچه رقابتهای ناسالم صحیح نیست و تیم مذاکرات هسته مسئله مذاکرات را عاقبت به خیر در آخر هدایت نمودند، ولی امکان به اشتباه افتادن در این مذاکرات بود ولی با توجه به حساسیت های لازم ملت ایران و مجلس شورای اسلامی و اهمیت دولت آقای خاتمی به مسائل فوق مورد توجه ملت رویه تیم هم بر اساس پشتوانه ملی و منافع ملی قرار گرفت، اما گرچه نیاز است که تیم جدید در جریان کامل مذاکرات قرار گیرند، ولی تیم جدید باید رویه جدیدی پیش گیرند تا ملت ایران به دنبال کسانی که صلاحهای اتمی دارند برای برخورداری از حقشان بر زمین کشیده نشوند و دست تقاضا و التماس به دریوزگی دراز ننمایند، شاید بدین لحاظ با مطالعه آنچه گذشته و با برخورداری اساتید فن در این زمینه مسائل علمی با استراتژی جدید آنها را به متقاعد به فضولی نکردن در مصالح ملت ایران بنمایند و نیاری به تیم قبلی هم دیده نشود و طرف مذاکرات همه مردم دنیا و همه آژانس و سازمانهای بین المللی باشد و نباید گذاشت آنها ما را در حلقه فرمایشی خود قرار دارد، چون پشتوانه مصالح ملی ملت ایران مجلس و مردم و رهبری نظام می باشد، نه بیگانگان. بنابراین در حالیکه برای فعالیتهای مثبت اعضای تیم قبلی احترام و سپاس قائل هستیم ولی این یک اصل است که مصالح ملی قواعد و اهرمهای حاص به خود را دارد و شوخی بردار و تعارف بردار نمی باشد. می شود که دولت آقای خاتمی و وزارت خارجه در رابطه با این قضیه، با توجه به نگرشهای متفاوت و پیچیدگیهای موجود نسبتاَ موفق عمل نموده است، امّا شآن ملت برخورداری و استحقاق بهره مندی از حقش می باشد. نصرت احمدی
گرچه رقابتهای ناسالم صحیح نیست و تیم مذاکرات هسته مسئله مذاکرات را عاقبت به خیر در آخر هدایت نمودند، ولی امکان به اشتباه افتادن در این مذاکرات بود ولی با توجه به حساسیت های لازم ملت ایران و مجلس شورای اسلامی و اهمیت دولت آقای خاتمی به مسائل فوق مورد توجه ملت رویه تیم هم بر اساس پشتوانه ملی و منافع ملی قرار گرفت، اما گرچه نیاز است که تیم جدید در جریان کامل مذاکرات قرار گیرند، ولی تیم جدید باید رویه جدیدی پیش گیرند تا ملت ایران به دنبال کسانی که صلاحهای اتمی دارند برای برخورداری از حقشان بر زمین کشیده نشوند و دست تقاضا و التماس به دریوزگی دراز ننمایند، شاید بدین لحاظ با مطالعه آنچه گذشته و با برخورداری اساتید فن در این زمینه مسائل علمی با استراتژی جدید آنها را به متقاعد به فضولی نکردن در مصالح ملت ایران بنمایند و نیازی به تیم قبلی هم دیده نشود و طرف مذاکرات همه مردم دنیا و همه آژانس و سازمانهای بین المللی باشد و نباید گذاشت آنها ما را در حلقه فرمایشی خود قرار دارد، چون پشتوانه مصالح ملی ملت ایران مجلس و مردم و رهبری نظام می باشد، نه بیگانگان. بنابراین در حالیکه برای فعالیتهای مثبت اعضای تیم قبلی احترام و سپاس قائل هستیم ولی این یک اصل است که مصالح ملی قواعد و اهرمهای حاص به خود را دارد و شوخی بردار و تعارف بردار نمی باشد. می شود که دولت آقای خاتمی و وزارت خارجه در رابطه با این قضیه، با توجه به نگرشهای متفاوت و پیچیدگیهای موجود نسبتاَ موفق عمل نموده است، بخصوص در زمینه هسته ای تا آخر فعال عمل نموده است و هر گونه اشتباه می توانست یک عمر برای کشورمان گران تمام شود امّا شآن ملت تحقق برخورداری و استحقاق بهره مندی از حقش بدون دخالتهای کشورهای دیگر می باشد. نصرت احمدی