آفتابنیوز : آفتاب: اگر قصاص نباشد جان ارزان میشود و حكم قصاص در واقع برای دفاع از زندگی و حیات بشر است.
حسن رحیمپور در جمع دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی طی سخنانی با بیان اینكه "اگر قصاص نباشد قتل آسان میشود و كینههای اجتماعی گسترش مییابد"، افزود: قصاص حمله به زندگی نیست، بلكه دفاع از آن است. قرآن در مورد قتل عمد به قصاص توصیه نكرده، بلكه به عفو توصیه كرده است، اما باید بدانند كه جان انسان گران است و هر كس متعرض آن شود باید جانش را در بهای آن بدهد.
وی با بیان اینكه "از نظر قرآن قتل یک نفر مساوی با قتل همه بشریت است"، تاكید كرد: ضداعدامترین جملات در قرآن است. اگر در اسلام حكم سنگسار آمده برای دفاع از حریم زن و فرزند شماست، سنگسار را در یک كفه ترازو بگذارید و وجود 75 درصد مادران مجرد و كودكان بیپدر؛ خشونت كدام یک بالاتر و كدام یک ضدانسانیتر است؟
این استاد دانشگاه افزود: آمار خشونت جنسی در جوامعی كه حجاب در آن نیست نسبت به جوامعی كه حجاب در آن مطرح است چندین برابر بیشتر است. اسلام هم با عقده جنسی و هم با اباحه جنسی مخالف و با تعدیل جنسی موافق است. آسانترین كار در اسلام ازدواج است. ما خودمان آن را تبدیل به مشكل كردهایم.
وی ادامه داد: بزرگترین قربانی هرج و مرج جنسی زنان هستند و مظلومان روابط نامشروع جنسی زن و نیز كودكی است كه متولد میشود.
وی گفت: ما با زندان مخالفیم، اسلام بنا را بر پیشگیری از جرم گذاشته و در موارد محدودی حكم زندان آمده است، چرا به جای زندان اردوگاه كار نمیگذارند.
وی خاطرنشان كرد: خشونت علیه خشونت دفاع از بشریت و كرامت اوست. هدف مجازات نیز اصلاح است اما گاه اصلاح جز با حذف امكانپذیر نمیشود.
ازغدی با اشاره به اولین آیه قرآن درباره اجازه به مسلمانان برای جهاد، اظهار داشت: مسلمانان پس از آنكه 13 سال آزار و اذیت شدند و ستم دیدند، اجازه دفاع از خود و جهاد یافتند. جهاد برای دفاع از كرامت انسانهاست، در جایی كه منطق، اخلاق و تسامح دیگر جوابگو نیست.
وی تصریح كرد: جهاد ابتدایی جنگ امپریالیستی برای كسب قدرت، ثروت و ریاست نیست، بلكه دفاع از مظلوم و دفاع از حق است، جهاد ابتدایی علیه قدرتهای سلطهگر است نه علیه ملتها.
رحیمپورازغدی همچنین در ابتدای سخنرانی خود با پرسیدن این سوال از دانشجویان حاضر در جلسه "مبنی بر اینكه مبنا و ملاک وضع حق چیست؟" و شنیدن پاسخهای آنان، گفت: عقل محض، توافق اكثریت، رضایت افراد، لذت و عواطف و احساسات بشری هیچ یک نمیتواند معیار وضع قرار گیرد.
وی تصریح كرد: عقل به دلیل ناتوانی در تعیین برخی بدیهیات حقوقی و توافق اكثریت نیز به دلیل وجود اختلافات زیاد میان افراد نمیتواند مبنای تعیین حقوق بشر قرار گیرد.
ازغدی در اثبات اینكه رضایت افراد، لذت و عواطف و احساسات نیز نمیتواند ملاک وضع حقوق قرار گیرد، گفت: در این موارد این سوال مطرح میشود كه رضایت، لذت و عواطف چه كسی باید ملاک باشد، رضایت من شما یا چه فرد دیگری؟ به همین دلیل این موارد نیز نمیتوانند معیار وضع حق باشند.
وی خاطرنشان كرد: نمیشود با هر مبنایی حقوق را ثابت كرد، در هیچ فلسفه غیرالهی حقوق بشر ثابت نمیشود، عقل لازم است ولی كافی نیست.
ازغدی همچنین گفت: حقوق بشر باید منطق داشته باشد، با هیچ منطقی نمیتوان برای حقوق بشر فلسفه ارایه كرد مگر آنكه عالم و آدم را بطور كامل بشناسیم، تمام نظامهای حقوقی مبتنی بر تعریفی از بشر شكل گرفتهاند.
وی افزود: برخی لیستهای حقوق بشر كه شعارهای بزرگ و قشنگی میدهند، حتی نمیتوانند برهان فلسفی برای آنها ارایه كنند، مگر پوزیتیویسم میتواند از قداست حقوق بشر حرف بزند با تعریفهای آن اصلا قداست معنا ندارد. زمانی میتوانید بگویید كدام حقوق درست و كدام نادرست است كه نشان دهید كه با كدام انسانشناسی، خداشناسی، هستیشناسی و فرجامشناسی بررسی میكنید.
عضو سابق شورای عالی انقلاب فرهنگی، ادامه داد: حقوق و تكالیف وسیلهاند، هر مكتبی تعریفی از هدف دارد و برای رسیدن به آن حقوق را تعریف میكند. هر نظامی كه از حقوق بشر حرف میزند، اما از تكلیف نه، مبنایی برای حقوقی بشر ندارد. حق بدون تكلیف و تكلیف بدون حق معنا ندارد.