آفتابنیوز : آفتاب: محمد خوشچهره در گفتوگویی به نقد عملکرد کابینههای محموداحمدینژاد پرداخت.
در بخشی از این گفتوگوی محمد خوش چهره که در ماهنامه «نسیم بیداری» منتشر شده آمده است:
- انتخابات در ایران به گونهای مهندسی میشود که همه طیفها و سلیقههای سیاسی بتوانند چهرههای مورد وثوق خود را وارد کارزا رقابت کنند و به همین دلیل، اینکه گفته شود مجلس هفتمیها به واسطه حضور نداشتن مجلس ششمیها به ساختمان بهارستان رسیدند، بر اساس واقعیت نیست چون اصلاحطلبان در انتخابات حضوری پرشور داشتند و با وجود رد صلاحیتها برخی، کاندیداهای دیگر خود را به انتخابات آورده بودند.
- اینکه دولت خاتمی رفتارهایی منطقیتری نسبت به دولت احمدینژاد داشت، اظهر منالشمس است و به سادگی میتوان به این نتیجه رسید که دولت اصلاحات با وجود انحرافاتی که اتفاقا کم هم نبود، منطقمداری را همیشه مورد توجه قرار میداد و سعی میکرد از چارچوب آن خارج نشود. هم دولت اصلاحات و هم دولت اصولگرا ایرادات فراوانی داشتند و میتوان گفت هر دو دولت حتی گاهی رفتارهایی از خود نشان میدادند که خطرناک و نگرانکننده بود.
- در دولت هشتم بحثهایی مطرح میشد که با ارزشهای اسلامی منافات داشت، مثلا امام حسین (ع)، که مظلوم تاریخ است، را برخی از آقایان، چهرهای خشونتطلب معرفی کردند و فضا را به اسم جمهوریت و جمهوریخواهی به گونهای ترسیم کرده بودند که اسلامیت و دینداری، زیر سایه قرار گرفته بود.
- در دولت نهم هم برعکس بود و نگاهی توام با تحجر به اسلام موجب شد تا هم اسلام و ارزشهای اسلامی با قضاوتهای نادرست مواجه شود و هم جمهوریت نظام زیر سئوال برود.
- در زمانی که دولت اصلاحات روی کار بود و زمام امور را در دست داشت، ما به عنوان نمایندههای مجلس و همه کسانی که به شرایط انتقاد داشتند، این امکان را داشتیم که نظرمان را مطرح کنیم و به دلیل انتقاد از دولت، هیچگاه واکنش بدی ندیدیم. اما در دولت نهم فضای نقد روز به روز محدودتر شد و البته حمایتهای بیمورد و غیرکارشناسی از دولت هم، دولتیها را به این ذهنیت دچار کرد که دولتی بدون اشکال و ایرادند و به همین دلیل هیچکس نمیتواند و نباید کمترین انتقادی به آنان داشته باشد. این ذهنیت به طوری تقویت شده بود که با وجود عنوان اصولگرایی که دولت یدک میکشید، چهرههای اصولگرا هم بعد از هر انتقاد، با هجمههای زیادی مواجه شدند. البته رسانه ملی هم در این شرایط سهیم بود و به قدری غیرمنطقی عمل کرد که میتوان گفت به رسانه دولتی تبدیل شده بود.
- به یاد دارم که وزیران آقای خاتمی بارها در برنامههای زنده تلویزیونی با کارشناسان نشستهایی داشتند و به بحث و تبادل نظر پرداخته و این شرایط را برای مردم به وجود میآوردند تا به قضاوتی صحیح برسند. اما در دولت نهم نه تنها اینطور نبود، بلکه وزرا و شخص رییس دولت هم به تنهایی در تلویزیون حاضر شده و به تعریف و تمجیدهای فراوان از خود میپرداختند.
- در دولت هشتم به شخصه هیچگاه ندیدم که کسی به دلیل انتقادکردن، به من یا کس دیگری تعرض کنند و بخواهند دست به تخریب بزنند. اما در زمانی که دولت نهم احساس میکرد ایرادی به او وارد میکنند، با روشهای غیرمنطقی، شروع به تخریب و تخطئه منتقد میکردند.
- هیچ کس نمیتواند چنین عنوان کند که من در انتخابات سال 84 از محمود احمدینژاد دفاع کردهام. اگر فیلم [برنامه انتخاباتی احمدینژاد در سال84] را بازبینی کنید، میبینید که من اصلا حمایتی از احمدینژاد یا کس دیگری نداشتم و فقط به ارزیابی اقتصادی آن روزها پرداختم، چون احساس میکردم حالا که دولت در حال تغییر است، هرکس که میتواند، باید قدمی در راستای کاهش مشکلات، مخصوصا مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم بردارد.
- نگاه سطحی و پروژهای در دولت نهم نشان میداد که دولتیها از توان و دانش لازم برای برنامهریزی محروم بودند و دقیقا میشد پیشبینی کرد که آنها نمیتوانند زیر ساختها را اصلاح کرده و برنامههایی تدوین کنند که در نهایت بتوانند با اجرایی کردن آنها کشور را با شرایطی مطلوب اداره کنند.
- در همان روزهایی که دولتیها و شخص رییس دولت در مرحله انتخاب همکاران خود بودند، به بنده پیشنهاد شد تا به عنوان وزیر به در راس وزارت اقتصاد و دارایی قرار بگیرم و یکی از مهمترین پستهای کلیدی را در دست داشته باشم. اتفاقا شنیدههای موثقی هم موجود است که مقامات ممتاز نظام هم حضور من در کابینه را یکی از اتفاقهای خوب دولت نهم قلمداد کرده بودند و گفته بودند که خوشچهره میتواند به خوبی سکان هدایت اقتصاد را در درست بگیرد. اما من از مردم رای گرفته بودم تا در خانه ملت نمایندگیشان را به عهده بگیرم و به دلیل احترام به رایی که به من داده بودند، ترجیح دادم تا همچنان در مجلس به خدمت-گذاری مشغول باشم. البته از این تصمیم خود خوشحال هستم چون نرفتن به دولت را اتفاق خوبی برای خود میدانم.
- حتی برای لحظهای حسرت دولتی بودن را نداشتم. تاکید و تکرار میکنم که دولت شرایطی دارد که تحت هیچ شرایطی نمیتواند موفق باشد و با توجه به این ذهنیت خود که به درستیاش اعتقاد کاملی دارم، دلیلی ندارد افسوس این را بخورم که چرا سمت وزارت اقتصاد را نپذیرفتم.
- باید بگویم که بنده اعتقاد دارم که در مرحله اول رای لازم را برای ورود به هشتمین دوره مجلس به دست آوردم.
- بنده فرصت نمایندگی یا هر مسئولیت دیگری در جمهوری اسلامی را فرصت خدمتگذاری میبینم و از آنجا که اعتراض به شمارش آراء را برای وجهه کشور خوب نمیدانم، هیچگاه خودم شخصا اقدامی نکردم. البته جلسات و رایزنیهایی برگزار شد تا به حق خودم برسم و ذهنیت خود درباره شمردهنشدن رایهایم را حتی به اطلاع مقامات بلندپایه هم رساندم، اما در نهایت نتوانستم طوری عمل کنم که خدای ناکرده وجهه جمهوری اسلامی با کوچکترین خدشهای مواجه شود.
- این که مجلس هفتم با اکثریت اصولگرا رابطه خوبی با دولت اصلاحات داشت و اصلاحطلبها را شنونده نظرات خود میدید، اما در دولت اصولگرای نهم احساس کرد که حرفش شنیده نمیشود و خودرایی و خودبینی بر فضای اجرایی کشور حاکم است، جای تامل دارد. ایکاش آقایانی که با شعار اصولگرایی از مردم رای گرفتند، هم به فکر اعتبار جبهه اصولگرا بودند و هم به فکر این بودند که با کار کارشناسی و عملکردهای منطقی، در شرایطی که قوههای مقننه و مجریه در دست یک جناح است، به جای این همه اختلاف و تنشهای که روز به روز بیشتر هم میشود، شرایط مردم بهتر میشد.