آفتابنیوز : آفتاب: رئیس مجلس شورای اسلامی با تاکید بر حفظ احترام انتخابات از سوی قوا، تاکید کرد: قوه مجریه مراقبت کند تا متهم به دخالت در امر انتخابات مجلس نشود.
علی لاریجانی در مسیر بازگشت از سفر سنگاپور و اندونزی، در گفتگویی که در هواپیما با خانه ملت انجام داده, درباره لزوم توجه دولت به تذکرات نمایندگان، تحولات منطقه و وظیفه دستگاه دیپلماسی کشور در قبال این رخدادها، وحدت اصولگرایان و ضرورت حفظ احترام انتخابات مجلس از سوی سایر قوا سخن گفته است.
متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:
اخیراً برخی نمایندگان شاخص مجلس از ارادههایی جهت دخالت در امر انتخابات صحبت میکنند، آیا شما چنین نشانههایی را شاهد بودید، اگر صحت دارد چه کسانی میخواهند دست به چنین اقدامی بزنند؟ دستگاههای نظارتی برای رفع نگرانیها در این زمینه چه وظیفهای دارند؟ در این زمینه نشانههایی را نمایندگان مختلف میگویند الان نمیتوان آن را ذکر کرد، چون باید تحقیق شود. نمایندگان از برخی شهرها حرفهایی را مطرح میکنند که دال بر دخالت است.
راه حل آن هم چیزی است که رهبری معظم انقلاب فرمودند «قوا باید احترام انتخابات را حفظ کنند»، چون انتخابات مهم است و کسی نباید در آن دخالت کند.
ضمن آنکه من فکر میکنم در مجلس نیز باید سازوکاری تعبیه شود تا به این موضوع که رهبری فرمودند توجه خاص شود. شورای نگهبان و قوه قضائیه باید خلی دقت کنند و قوه مجریه مراقبت و ملاحظه نماید تا متهم به دخالت نشود.
مقام معظم رهبری به نمایندگان توصیه کردند که برای تامین نمایندگی خود در دوره آینده به صاحبان قدرت و ثروت نزدیک نشوند، این اقدام چه آسیبهایی را به آنها و مجلس خواهد زد و چه کار باید کرد که جلوی آن گرفته شود؟ صدمه این کار زیاد است چون طبق قانون اساسی مجلس قوه مستقلی است که اگر بر صاحب منصبان قدرت تکیه کند استقلال خود را از دست میدهد.
غرض آن نیست که فقط یک کالبدی از مجلس وجود داشته باشد، مثل بعضی از کشورهای کوچک عربی که میخواهند بازی دموکراسی راه بیاندازند، نمایندگان مجلسشان را دولت مشخص میکند؛ این شکل مجلس چه ارزشی دارد.
حسن دموکراسی این است که سه قوه مستقل باشند. البته مستقل بودن به معنای ستیز داشتن با یکدیگر نیست، بلکه به معنای این است که خود تصمیم بگیرند.
اگر نمایندگان به صاحبان قدرت متصل شوند، آن وقت مجلس دولتی میشود و دیگر استقلال نخواهد داشت و اگر وکلای مجلس به صاحبات ثروت متکی شوند به دلیل وامدار شدن استقلال خود را از دست میدهند، بنابراین رهنمود مقام معظم رهبری نیز از برآمده بطن قانون اساسی است و مکرراً به آن تاکید میشود، زیرا هیچ قوهای نباید در کار مجلس دخالت کند؛ اینکه رهبر معظم انقلاب میفرمایند «قوا باید احترام انتخابات را حفظ کنند» معطوف به همین اصل است اما برای جلوگیری از تاثیر پذیری نمایندگان از قدرت و ثروت باید شورای نگهبان و قوه قضائیه از همین حالا خیلی دقت کنند.
برخی نمایندگان یکسری اقدامات را در مناطق خودشان گزارش میدهند البته اکنون نمیتوان برآن صحه گذاشت ولی به هر حال نشان دهنده تحرکاتی است که اگر محرز شود آن وقت نمایندگان مجبور به برخورد خواهند شد چون اینها نمونههایی از دخالت قدرت در امر انتخابات است.
شاید لازم باشد مجلس نیز یک سازوکاری هم برای این امر طراحی کند تا نظر رهبری کاملا تامین و قدرت باید از دستاندازی به انتخابات دور شود. البته نمیگویم حرفهایی که زده میشود درست است اما برای آنکه این حادثه هیچگاه رخ ندهد باید چنین ساز و کاری را فراهم کرد.
اصولگرایان برای وحدت تلاش میکنند فکر میکنید در نهایت به وحدت برسند؟ امیدواریم اگر با تدبیر و تحمل و مدارا عمل کنند به این هدف دست مییابند.
اگر اصولگرایان به وحدت نرسند نمره منفی برای آنها محسوب میشود؟ بستگی به شرایط دارد قاعدتاً اگر اصولگرایان به عنوان یک جریان فکری به وحدت برسند عاقلانهتر و بهتر میتوانند عمل کنند.
شما از شرایط گفتید تحت چه شرایطی وحدت کنند بهتر است یا عدم وحدت در چه شرایط اثر منفی ندارد؟ در کل اصولگرایان به هر میزان به وحدت نزدیکتر شوند منطقیتر، عقلاییتر و بهتر است؛ البته ممکن است اتحاد کامل پیدا نکنند ولی افتراق کامل هم نباید باشد. آنجا خیلی منفی است که افتراق کامل صورت گیرد اما ممکن است اتحاد آنها درصدی باشد که به شرایط بستگی دارد.
تذکرات کتبی و شفاهی نمایندگان رو به افزایش گذاشته، دولت برای تذکر شفاهی جایگاه قانونی قائل نیست و تذکر کتبی را هم توصیه یا سفارش میداند؛ بفرمایید وظیفه دستگاه اجرایی در قبال تذکرات نمایندگان چیست و چرا آمار تذکرات رو به افزایش است؟ تذکرات در واقع به معنی آن است که دولت به این موارد توجه کند اما امر الزام آوری نیست. اما چرا تعداد آن گاهی زیاد میشود، بر میگردد به اینکه گاهی شاید ضوابط قانونی درست اجرا نمیشود یا آنکه اشکالات اجرایی وجود داشته باشد؛ بنابراین افزایش آمار تذکرات به ناکارآمدی برمی گردد.
ممکن است نمایندگان ضعفی را در بخشهایی ببینند که در این رابطه تذکر میدهند. مثلاً وکلای مردم در بحث هدفمندی یارانهها با مشاهده برخی نقایص آن موارد را جهت اصلاح به دولت تذکر میدهند، در مرحله بعد اگر اشکال جدی باشد نمایندگان میتوانند از ظرفیت سوال یا استیضاح استفاده کنند یا کمیسیونها مطابق ماده ۳۳ آیین نامه داخلی مجلس بررسی کنند و گزارش بررسی را به مجلس ارائه دهند. در واقع هر یک از آنها مراتبی دارد.
معمولاً زمانی که قوانین درست اجرا میشود و دولت با برنامه پیش میرود، تعداد تذکرات و سوالات پایین میآید اما وقتی تعداد آنها رو به افزایش میگذارد معلوم است که یک اشکالی در روند اجرا وجود دارد.
مجلس پیگیری عدم واریز 11.2 میلیارد دلار به حساب ذخیره ارزی، عدم پرداخت ۷ میلیارد دلار به شرکت نفت و کاهش ۷۴ هزار بشکه نفت در روز به جای افزایش یک میلیون بشکه در روز طبق برنامه توسعه را برای بررسی خارج از نوبت به قوه قضائیه ارجاع داد؛ دستگاه قضا چه اقدامی کرد؟ اطلاع دقیقی از اینکه قوه قضائیه در این رابطه چه کرد، ندارم. طبق ماده ۲۳۳ آیین نامه مجلس وقتی این گونه تخلفات از سوی کمیسیونهای تخصصی یا کمیسیون اصل ۹۰ گزارش شوند، به قوه قضائیه میروند.
طبعاً آنجا زمان میبرد تا به این مسائل رسیدگی شود اما در عین حال برخی تخلفات از نظر مجلس مثل گزارش اخیر کمیسیون انرژی راجع به وزارت نفت محرز بود.
برخی تخلفات مربوط به عدم هزینه وجوه در جای تعریف شده قانونی هستند. در واقع منابع از دست نرفتند، بلکه در محل قانونی خود مصرف نشدند. به عبارت دیگر دولت محل مصرف اعتبار را جابجا کرد که این کار تخلف محسوب میشود.
شما در دیدارهای خود با مقامات سنگاپوری و اندونزیایی از تحولات منطقه صحبت کردید، آیا منطقه شاهد خیزشهای دیگری علیه دیکتاتورها خواهد بود؟ البته در این رابطه تحلیلم آن است که حرکتها وقتی شروع میشوند در درون خود یک نوع آگاهی دارند و این آگاهی جنبه جغرافیایی ندارد بنابراین از سوی رسانهها منتشر میشود.
این نهضتها یک پیام دارد و آن این است که آگاهی جوانان و مردم در زندگی اجتماعیشان خیلی بالا رفته و شرایط سیاسی عصر امروز مثل چند دهه قبل نیست.
این را سیاستمداران باید بفهمند چون مطالبه ملتها آن است که خود میخواهند برای سرنوشتشان تصمیم بگیرند یعنی به دنبال نوعی دموکراسی هستند. این دموکراسی نیز از نوع آمپولی نست که آمریکاییها بخواهند آن را صادر کنند باید با مختصات بومی کشورها سازگار باشد.
ممکن است همان مدلی که از مصر صادر شد در بحرین و لیبی تکرار نشود چون دموکراسی یک روش است اینکه خیزشها به چه جهتی بروند و با چه مختصاتی دموکراسی را در کشور خود بومی کنند متفاوت است. ضمن آنکه مردم منطقه از تحقیر چند دهه توسط کشورهای غربی ناراحت هستند.
کشورهای دیگری نیز وجود دارند که الان دچار این بیماری سیاسی هستند اگر خودشان برای اعمال اصلاحات پیش قدم شوند به نفع خودشان است در غیر اینصورت، این نسیمی که حامل یک نوع بیداری است به آن کشورها نیز خواهد رسید.
تحرکاتی نیز در اروپا انجام شده، آیا میتوان آنها را به بیداری اسلامی ملتها در خاورمیانه پیوند داد؟ البته نمیتواند بدون تاثیر باشد، چون روشهایی که در خاورمیانه و شمال آفریقا رخ داد روی هم رفته موفق بودند و رو به پیش است اما شاید در جاهایی مثل لیبی با رفتارهای چندگانهای که غرب یا حاکم لیبی داشت با سنگلاخهایی مواجه شده که با کندی پیش میرود.
بعضی کشورها مثل مصر رفتار عاقلانه تری داشتند که زودتر انقلاب در آنجا به نتیجه رسید ولی به هر حال این مدلی است که ملت برخی کشورهای اروپایی هم میتوانند به لحاظ ظاهری از آن الگو بگیرند.
علاء الدین بروجردی و تنی چند از اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس معتقدند وزارت خارجه در قبال تحولات منطقه آن طور که باید عمل نکرد، مثلا در مصر و تونس که برای برقراری روابط سیاسی با ایران ظرفیتهای بالقوهای دارند دستگاه دیپلماسی کشور نتوانسته انتظارات را برآورده کند، ارزیابی شما چیست؟ البته برخی از تحرکات آنها مطلوب و مفید برای ایجاد آرامش در منطقه بود اما ممکن است دوستان که اظهار نظر کردند از باب آن باشد که از همه ظرفیتها باید برای این مسئله مهم استفاده شود؛ من هم این توصیه را دارم.
در جمهوری اسلامی یکسری رجال با تجربه سیاسی هستند که از صحنه بینالملل آشنایی خوبی دارند، در این گونه وقایع باید از افراد با تجربه استفاده شود و نمیشود از افراد کم اطلاع برای حل مسائل پیچیده مثل این حوادث منطقهای استفاده کرد.
هرچه وزارت خارجه سپهر اندیشه خود را باز کند و از افراد با تجربه در این حوزهها بهره بگیرد مفیدتر خواهد بود.
چه توصیهای دارید برای آنکه روابط با مصر نزدیکتر شود؟
البته ایران و مصر به لحاظ ملتها با یکدیگر خیلی قرابت دارند و این هم یک ریشه تاریخی فکری دارد. مصریها در زمینه معارف اسلامی از بلوغ برخوردارند و هم روش عقلانی و معتدلی را دنبال کردند، یعنی مثل وهابیها نیستند.
وهابیها دچار تعطیلی عقل شدند و میخواهند بقیه فرق اسلامی مثل آنها شوند که این امکان پذیر نیست.
فیلسوفان، ادیبان و متکلمین در ایران، مصر و بسیاری کشورهای اسلامی ذهن جامعه را رشد دادند بنابراین آنها دیگر جمود ندارند اما اینکه در حوزه سیاست روابط ایران و مصر محقق شود، امر خوبی است که بستگی به شرایط جدید، انتخابات مجلس و ریاست جمهوری مصر دارد. البته گامهایی را قبل از برگزاری انتخابات در این کشور میتوان برداشت.
من شنیدم یکی از کشورهای منطقه خیلی خودش را به آب و آتش میزند که رابطهای میان ایران و مصر شکل نگیرد؛ این مسئله دردی را از آنها دوا نمیکند چون آنها دچار یک بیماری مزمن سیاسی هستند و راه حل آن دادن رشوه اقتصادی به مصر نیست.
به عبارت دیگر آنها باید در زمینه سیاسی اصلاحات واقعی انجام دهند. رشوه اقتصادی دادن تنها مسکن است. البته آمریکاییها و صهیونیستها نیز مخالف برقراری روابط میان تهران و قاهره هستند.
نخستین گام برای برقراری رابطه این است که مسئولان وزارت خارجه دو کشور گفتگوهایی داشته باشند؛ برخی حرفها که من در رسانهها میشنوم بیشتر از جنس بهانه گیری است. ارتباط میان ایران و مصر خیلی احتیاج به گفتگوی رسانهای ندارد بلکه بیشتر نیاز به گفتگوی دیپلماتیک دارد که فکر میکنم این مسیر پیش خواهد رفت.