کد خبر: ۱۲۹۸۴۳
تاریخ انتشار : ۰۶ تير ۱۳۹۰ - ۱۷:۵۳

کاش روحانیت زودتر اعتراض می‌کرد

حجت‌الاسلام علی‌عسگری
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: اعتدال به معناي راست شدن، ميانه‌روي و ميانه‌گيري بين دو حالت يك چيز از نظر كمي و كيفي و تناسب برقرار كردن ميان آن دو است. در لغت اعتدال از ريشه عدل است كه نهادن هر چيزي به جاي خود است. 

در اصطلاح سياسي امروز، اعتدال نوعي ميانه‌روي است كه با پرهيز از افراط و تفريط حاصل مي‌شود. مترادف واژه اعتدال در لغت عرب، اقتصاد است كه در فرهنگ اسلامي كاربرد دارد. امام علي(ع) در تعبير زيبا و سخن پرنغزي فرموده‌اند: «عليك بالقصد في‌الامور فمن عدل عن‌القصد جار و من اخذ بالعدل- بر تو باد به ميانه‌روي در كارها! كسي كه از ميانه‌روي رويگردان باشد، ستم كند و هر كس به آن چنگ زند، عدالت ورزد.» 

در سخن حكيمانه يكي از مراجع شيعه و استاد مبارز حوزه، از اعتدال به صراط مستقيم تعبير شده است. راه درست و هدايتگري كه انسان را به كمال والاي انساني واصل مي‌كند و راه پيامبران (صلوات‌الله عليهم) است. 

تندروي، پرخاشگري و نگه نداشتن حد هر چيز كه با عبور از مرزهاي اخلاقي، قانوني و شرعي همراه باشد، ظلم است و با اعتدال كه راه و روش پيامبران (عليهم‌السلام) و اولياء الهي است، منافات دارد. 

تجربه تاريخي گوياي آن است كه رفتارهاي خشن، ناپخته و زياده‌خواهانه هميشه ريشه در تفكر افراطي داشته و باعث فروپاشي است و به اين جهت است كه اهل خرد و حاكمان حكيم سعي كرده‌اند شرط اصلي جامعه همگرا، هم‌افزا، نوع‌دوست و متعادل را، اعتدال در فكر و انديشه معرفي كنند. 

بسيار روشن و بديهي است كه پرخاشگري فكري سبب پرخاشگري در رفتار است. غلو و تشويش در فكر، هميشه از منظر عقل و دين محكوم است. 

در قرآن، كتاب آسماني رسول خاتم(ص) آمده است كه «خدا اهل كتاب را از غلو در دين نهي كرده است» و شكي نيست كه يكي از دلايل مهم تحريف آيين يهود و مسيحيت به جهت غلو و سختگيري مدعيان آيين‌هاي يادشده و اهل كتاب بوده است. در سوره مائده زياده‌روي در دين مغاير حق‌گرايي و نشان پيروي از هواهاي نفساني گمراهان معرفي شده است. 

بر همين اساس است كه ضرورت دارد انسان متعهد به مباني ديني و تفكر الهي از فكر و انديشه افراطي دوري گزيند. پيامبر گرامي اسلام (ص)، ضمن توصيه به اعتدال در فكر و عمل فرموده است: «دليل هلاكت دين‌باوران پيشين را بايد در زياده‌روي آنان در دين جست‌وجو كرد.» 

كاسه از ‌آش داغ‌ترين‌هايي كه جلودار تفكر افراطي بودند و از پيامبران (عليهم‌السلام)، فرستادگان خدا و اوصياي آنها در دين پيشي مي‌گرفتند خود را قديس و تافته جدابافته از ديگران معرفي كردند و در ميان مردم كساني را كه با سليقه آنان همخواني نداشتند، بي‌دين و ملحد معرفي مي‌كردند، كساني كه لجبازي‌هاي بي‌اساس و پايه و تقدس و تنزيه‌گرايي ديني، امان‌شان را بريد و سبب سقوط و تباهي آنان شد. اين يهوه‌ها و يسارهاي قديم، امروز نيز سرمنشأ فساد و تباهي در دين هستند. 

البته شكي نيست كه سنت‌هاي الهي بر فطرت پاك انسان‌ها انطباق دارد و خواست حقيقي ملت‌هاي آزاد و بندگان وارسته خدا، در همه تاريخ پايان دادن به تندروي‌ها و درگيري‌ها در چارچوب تعاليم ديني و انساني بوده است. 

انسان آگاه و بافطرت الهي خوب مي‌داند كه درگير كردن مردم به نام دين با يكديگر خطايي است نابخشودني و چنين تفكر و تلقي از دين، بالاترين ظلم به دين است و بايد به هر طريقي كه امكان داشته باشد، از آن پرهيز كرد. 

ولي مردم عوام و كساني كه از انديشه ديني عميقي برخوردار نيستند و درك درستي از موضوع و مساله ندارند، هميشه با مشكل مواجه هستند. اينان با وجود برخورداري از سادگي و اخلاص، فريب افراط‌گرايان ديني را مي‌خورند. 

با كمال تاسف پديده زشت جريان افراطي در سال‌هاي اخير در كشور خودنمايي كرد. پدرخوانده‌هاي جريان افراط‌گراي ديني مدت‌هاست كه توانسته‌اند از راه‌هاي فرهنگي و روش‌هاي عدالتخواهانه تندروي را در ذهن و فكر انسان‌هاي زيادي نهادينه كنند. آنان به جاي كار فرهنگي متعادل و اثرگذار كه لازمه انقلاب و سبب استمرار درست آن است، با تهيج احساس ديني جوانان مذهبي و برخوردهاي فيزيكي كار سرهنگي كردند و به نام دين و ارزش‌ها، منطق ديني و استدلال عقلاني را به حاشيه راندند و عاقبت هم توانستند عصيان را كه حد و مرزي نمي‌شناسد، به فرهنگ رايج تبديل كنند و پيش‌آمد آنچه كه نبايد پيش مي‌آمد. طبيعي است كسي كه از فكر معتدل، سازنده و آينده‌نگرانه‌يي برخوردار نباشد، رفتاري از نوع احترام به همنوع پيشه نمي‌كند، احساس بر او غلبه كند، هيجان‌زده شود و پرخاشگري كند. 

سران تفكر افراطي، در چنين وضعيتي در جلسات و حلقه‌هاي درسي خود، ‌باد كاشتند و آتش درو كردند؛ آتشي كه خودشان في‌الحال در آن مي‌سوزند. اين راستگرايان افراطي، زماني از خط قرمزها عبور كردند كه به نام عدالت در پيوند نامقدس با چپگرايان قرار گرفتند. 

آنها سال‌هاست كه از صراط مستقيم صرف‌نظر كرده‌اند و براي رسيدن به قدرت مانند بعضي از صاحبان قدرت گذشته و فراريان کنوني، هر کاري که لازم بود، به انجام رساندند، حتي برخورد ابزاري با دين و عدالت؟! براي ماندگاري در قدرت نيز حد و مرزي را به رسميت نشناختند. 

اين راست‌هاي ناراست، امروز در داخل کشور از راه تمسک به قدرت، سعي دارند مذهب را فردي کنند، اسلام‌گرايي را با کوروش‌گرايي به تقابل وا دارند، مکانيزم قانون و شرع را جدي نگيرند و در نفي روحانيت انقلابي تمسک به صوفي‌گري کرده و بگويند: «روحانيت مردم را دعوت به شريعت مي‌کنند، ما مردم را دعوت به حقيقت و...»؛ 

هرچند که در وجهه پنهان اين جريان، تفکر اشعري‌گري، اخباري‌گري و ظاهرگرايي قرار دارد ولي صاحبان اصلي آن سعي کردند انتظار فرج و جريان مهدويت را در ميان شيعه، به نفع مقاصد سياسي خود به کار برند، چيزي که بعضي از مراجع عظام تقليد از آن ابراز نگراني کرده و فرموده‌اند: «مساله مهدويت، مساله‌يي نيست که بشود از آن سوءاستفاده کرد.» 

فراموش نمي‌شود که چگونه اين جريان افراطي و انحرافي، مديريت ناقص و پرهزينه خود را در گذشته به مديريت آقا امام زمان (عج) پيوند زد و آب هم از آب تکان نخورد. 

بايد گفت: «از ماست که برماست». سال‌ها پيش از اين در مشهد اين بحث را مطرح شد. در آن مقطع چند نفر از روحانيون دوره هفتم مجلس، در انتقاد از موضوع، مطالبي را مطرح کرديم و رسانه‌يي شد. عزيز بزرگواري اعلام کرد: «مديريت امام‌زمان (عج) که با تورم 25 درصدي همخواني ندارد؟!»، آن روز ديديم که چگونه بعضي از منتقدان امروز و حاميان ديروز ايشان، چه سخن‌ها که بر زبان نراندند و حتي حرمت هم‌لباسي‌هاي خود را نگه نداشتند؟! 

در همان سال، بدون هيچ مقدمه‌يي يکي از روحانيون گرفتار در دام جريان انحرافي و افراطي گفت: «ما افتخار مي‌کنيم در سازمان ملل دعاي فرج خوانده‌مي‌شود ناچار شدم بگويم: «آقاي عقل کل! هيچ مي‌داني رهبر معظم انقلاب اسلامي در دوران رياست‌جمهوري خودشان، در سازمان ملل حاضر شدند و نطق اثرگذار و روشن‌گرانه‌يي ايراد کردند و دعاي فرج هم نخواندند؟ آنجا كه مسجد جمكران نيست؟! 

امروز پس از گذشت سال‌ها از تخفيف و تضعيف روحانيت مي‌گويم: كاش روحانيت معترض كنوني در همان مناظره‌يي كه اهانت به روساي مجالس شوراي اسلامي پيشين را مبناي نظر قرار داد، لب به اعتراض مي‌گشودند. 

كاش در مقطعي كه عده‌يي سازماندهي شده به بزرگاني مانند آيت‌الله‌العظمي جوادي‌آملي اهانت مي‌كردند، آنها را منحرف معرفي مي‌كردند و كاش در برابر افراط‌ها و اهانت‌هاي سال‌هاي قبل بعضي از حاميان سينه‌چاك ديروز، تفريط پيشه نمي‌كردند و آلت دست نمي‌شدند و كاش مي‌دانستند كه جريان طبرزدي، پاليزدار و جريان خاص فعلي از سال‌هاي قبل چنان به يكديگر پيوند خورده‌اند كه لاله و لادن چپ و راست به هم درآميخته بودند. 

كساني كه تداعي‌كننده فرمايش امام علي(ع) هستند آنجا كه فرمود: «اليمين و الشمال مضله و  طريقه‌الوسطي هي الجاده؛ راست‌روي و چپ‌روي گمراهي است و راه ميانه و اعتدال، راه زندگي و نجات است.»
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۰۷ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۳
0
0
لطفا راه راست راست را شما نشانمان دهید!ما که با این جنگهای زرگری حسابی گیج شده ایم!
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین