آفتابنیوز : آفتاب: علی مطهری با ارسال نامه سرگشادهای به محمود احمدینژاد به اظهارات وی دال بر مخالفت با تفکیکجنسیتی پاسخ داد.
فرزند شهید مطهری به احمدینژاد نوشته است: به هر حال یا این سخن را از روی اعتقاد گفتهاید و یا با اهداف سیاسی، در هر دو صورت قابل توجیه نیست.
متن کامل این نامه را در ادامه بخوانید:
جناب آقای دکتر احمدینژاد
ریاست محترم جمهوری اسلامی
با اهداء سلام، در نامهای خطاب به وزرای علوم و بهداشت نوشتهاید: "شنیده شده است که در برخی دانشگاهها، رشتهها و کلاسهای تکجنسیتی بدون لحاظ تبعات اعمال میگردد. ضروری است فوری از این اقدامات سطحی و غیرعالمانه جلوگیری شود".
این که عدم اختلاط دختر و پسر در دانشگاهها و غیردانشگاهها بر اختلاط اولویت دارد و تا آنجا که عسر و حرجی در کار نباشد باید محیطهای علمی ما محیطهای جداگانه باشد مورد اتفاق فقهای عظام است، همچنان که حوزههای علمیه ما محیطهای مختلط نیستند و اگر تاسیس دانشگاهها هم از همان ابتدا به دست ما بود و به تقلید از غرب نبود دانشگاهها نیز به صورت دانشگاههای دخترانه و پسرانه تاسیس میشدند.
اکنون که این راه کج را از سال 1313 تا به امروز پیمودهایم بهترین راه، تاسیس دانشگاههای دخترانه است، کاری که رژیم شاه نیز به آن توجه داشت و دانشگاه فرح آن روز و الزهرای امروز را تاسیس کرد و متاسفانه ما در طول سی و دو سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هیچ دانشگاه معظم دخترانهای تاسیس نکردهایم، در حالی که امروز در آمریکا نیز دانشگاه دخترانه مورد استقبال قرار گرفته است.
بدیهی است امروز که دانشگاههای دخترانه به اندازه کافی نداریم باید در حد امکان از اختلاط جلوگیری کنیم و تلاشهایی که وزیر محترم علوم و همکارانشان انجام میدهند در مسیر اسلامی کردن دانشگاهها از نظر ظاهر و محتواست، گرچه اینجانب به برخی از آنها گفتم سرانجام آقایان مشائی و احمدینژاد تحمل نخواهند کرد و این طرح را نیز مانند قانون عفاف و حجاب معلق خواهند نمود و امروز این پیشبینی به حقیقت پیوست.
اگر بناست اختلاط آزاد باشد باید روابط جنسی هم مانند دنیای غرب آزاد باشد والا عوارض روحی و روانی در پی خواهد داشت. نمیتوان بخشی از نظام خانوادگی و روابط زن و مرد را از اسلام گرفت و بخشی را از غرب. یا باید نظام اسلامی را در این حوزه پیاده کنیم یا نظام غربی. روش امثال جناب عالی مصداق« کج دار و مریز» است!
این که حکم اسلام یعنی اولویت عدم اختلاط دختر و پسر را علیرغم نظرات چند مرجع تقلید، امری سطحی و غیرعالمانه نامیدهاید بسیار مایه تاسف است و دلیل دیگری بر لیبرال بودن این دولت در حوزه فرهنگ است. از آنجا که جنابعالی اظهار علاقه به شهید آیتالله مطهری میکنید، چند جمله از ایشان در این خصوص نقل میکنم.
در کتاب مسئله حجاب میفرمایند:
اگر دختران در اجتماعات عمومى لباس ساده بپوشند، کفش ساده به پا کنند، با چادر یا با مانتو و روسرى کامل به مدرسه و دانشگاه بروند، آیا در چنین شرایطى بهتر درس مىخوانند یا با وضعى که مشاهده مىکنیم؟ اصولًا اگر التذاذهاى جنسى و منظورهاى شهوانى در کار نیست چه اصرارى است که بیرون رفتن زن به این شکل باشد؟ چرا اصرار مىورزند که دبیرستانهاى مختلط به وجود آورند؟.
من شنیدهام در پاکستان معمول بوده است- نمىدانم الآن هم معمول هست یا نه- که در کلاسهاى دانشگاه بخش پسران و دختران به وسیله پردهاى از یکدیگر جدا باشد و فقط استادى که پشت تریبون قرار میگیرد مشرف بر هر دو باشد. آیا بدین طریق درس خواندن چه اشکالى دارد؟
و در کتاب آینده انقلاب اسلامی ایران میفرمایند:
صراط مستقیم باریک است. کمى از این طرف برویم پرت مىشویم، کمى از آن طرف برویم هم پرت مىشویم. اندکى به نام عفت و عصمت و پاکى، زن را به گوشه صندوقخانهها بکشانیم پرت شدهایم، یک ذره به نام دخالت خانمها در اجتماعات و فعالیتها حریم را بشکنیم نیز از آن طرف افتادهایم. شرکت در اجتماعات ملازم با اختلاط نیست. شرکت، ملازم با نوعى التذاذ جنسى از یکدیگر بردن نیست. پیغمبر اکرم در مسجد مدینه، زنها را اجازه مىداد مىآمدند، مردها را هم اجازه مىداد مىآمدند. زنها را منع نکرد.
ولى یک دفعه فرمود: اى کاش ما براى خانمها درِ دیگرى از مسجد باز کنیم (دلش نمىخواست که زنها و مردها از یک در داخل و خارج شوند؛ به یکدیگر تنه مىزنند، فساد از همین جا پیدا مىشود) که بعد «باب النساء» را ساختند و الان هم در همان محل در مسجد مدینه درى هست به نام «باب النساء» که مخصوص زنهاست. زنها و مردها مىآمدند در مسجد پیغمبر پاى وعظ پیغمبر مىنشستند، وقتى که خارج مىشدند چون کوچههاى مدینه تنگ بود ازدحام جمعیت مىشد، زن و مرد با یکدیگر مخلوط مىشدند، مردِ جوان بود زن جوان بود، احیانا به یکدیگر تنه مىزدند. فرمود: بهتر این است که زنها از کنار حرکت کنند، مردها از وسط. پیغمبر اکرم خوش نداشت که این حرکت به صورت اختلاط باشد. منطق صحیح همین است.
به هر حال یا این سخن را از روی اعتقاد گفتهاید و یا با اهداف سیاسی، در هر دو صورت قابل توجیه نیست.
با تقدیم احترام