آفتابنیوز : آفتاب: اتلاف وقت و فرار کردن از کار و زحمت و تلقی آن به زرنگی در فرهنگ ما به موضوعی عادی تبدیل شده است به طوری که بر اساس آمارهای جهانی ایرانیان بعد از اعراب و آفریقاییان جایگاه سوم تنبلی را در جهان به خود اختصاص دادهاند.
درست سرساعت پشت میز مینشینیم و بساط صبحانه را راه میاندازیم. یک ساعتی بعد روزنامه صبحمان را هم خواندهایم. نم نمک کار را آغاز کردهایم که تلفن زنگ میزند و یک ساعتی هم گزارش میهمانی شب گذشته را به یکی از غایبان مراسم میدهیم.
دوباره سرمان را به کار گرم میکنیم تا یکی از همکارانمان که با یکی دیگر حرفش شده به سراغمان میآید و تا ظهر به بررسی ابعاد این حادثه میپردازیم. روز به نیمه رسید. وقت نماز و ناهار و استراحت نیز تمام میشود و بعد از آن دوباره درگیر کار میشویم. هنوز درصدی از کار پیش نرفته است که سرویس اداره منتظر است تا ما را به خانه بازگرداند.
این داستان هر روز با ماجرایی تازه تکرار میشود تا آنجا که ما را از نظرتنبلی اجتماعی به رده سوم جهان برساند. مردمانی که روزمرگی هایشان را تکرار میکنند تا سوت پایان را برایشان به صدا درآید.
تالاسمی خفیف در تنبلی موثر است عباس محمدی اصل جامعه شناس در این رابطه میگوید: تنبلی درایرانیان تک عاملی نیست و تنها به عوامل اجتماعی برنمیگردد، بلکه مشکلاتی جسمی نیز در این تنبلی تاثیر گذاشته است. براساس تحقیقات علمی بیشتر ایرانیان به تالاسمی خفیف دچار هستند که این به دلیل نوع اقلیم و کمبود آب است. در طول تاریخ نیز دستور دادن و کار خواستن در رفتار ایرانیان ریشه تاریخی دارد.
وی ادامه میدهد: دلیل دیگری که سبب تشدید این رفتار میشود وجود نفت خام و نعمتهای الهی است. ما به دلیل برخورداری ازاین منابع مالی بینهایت کمتر به سوی کارهای تولیدی رفتهایم.
این جامعهشناس معتقد است: این بیبرنامگی و تنبلی نیز در سطح کلان جامعه نیز به چشم میخورد. ابتدا تعطیلی مدارس ابتدایی در پنجشنبهها مطرح میشود و در ادامه به دنبال تعطیل کردن مدارس راهنمایی و دبیرستان نیز هستند.
تعطیلی سه ماه تابستان به اضافه تعطیلاتهای فراوانی که در طول سال وجود دارد سبب رخوت در سیستم آموزشی کشور شده است.
او اضافه میکند: عدم تمایل به سرمایه گذاری خلاق و گرایش به کارهای تولیدی و خلاقانه نیز سبب میشود گرایش به شبکههای هرمی افزوده شود و بیشتر به فکر سود هنگفت با کارکم باشند.
محمدی اصل با بیان این که ناامیدی از آینده انگیزه سختکوشی را در نسل جدید از بین برده است میگوید: جوانی که نمیداند کی قرار است ازدواج کند، کی به شغل میرسد و آیا با وجود داشتن توانایی و لیاقتهای لازم میتواند به جایگاه واقعی خود برسد به سمت تنبلی پیش میرود.
این جامعهشناس یادآوری میکند: کمتر دیده میشود که در فعالیتهای کلان از مردم کمک گرفته شود و این عدم مشارکت سبب منزوی شدن فرد و تنبلی میشود.
او رسانههایی مانند تلویزیون و بازیهای یارانهای و فضای مجازی را در تنبلتر شدن ایرانیها موثر میداند و میگوید: مردم دیگر مانند گذشته برای تفریح به پارک و باشگاه ورزشی و ... نمیروند بلکه منفعلانه ساعتها جلوی تلویزیون مینشینند. سیستم آموزشی مدارس نیز تنها بر مطالب نظری تاکید میکند و از مهارتهای عملی کمتر استفاده میشود.
این جامعهشناس می گوید: اگر اشعار قدیمی را نیز مرور کنیم متوجه میشویم این تنبلی در ایرانیان ریشه تاریخی دارد. باید برنامههای اجتماعی مردمی و جامعه نگر باشد تا روحیه مشارکتپذیری مردم تقویت شود.
استاد کتاب 500 صفحهای را در جزوه ای 20 صفحهای خلاصه کرده است،10 سوال نیز انتخاب کرده و قرار است هفت سوال را برای امتحان آخر ترم انتخاب کند. روز امتحان بیشتردانشجویان پاسخها را مرتب و ریز در برگه به مساحت 25 سانتی متر جای دادهاند.
محمدی اصل این نوع تنبلی در دانشجویان را به دلیل بیرغبتی و تحمیلی بودن رشته تحصیلیشان میداند و میگوید: کنکور یکی عواملی است که سبب میشود در برخی از افراد خلاقیت و علاقه به کار از بین رود. نباید همه را از سوراخ یک سوزن رد کرد. ممکن است یکی سفالگری دوست داشته باشد اما در کنکور روانشناسی قبول شود و زندگی اش تغییر کند و به دلیل عدم علاقه به حرفه همیشه دچار رخوت باشد.
طراوت دختران 14 ساله ایرانی برابر زنان 40 ساله اروپایی آماری دراین رابطه وجود دارد که نشان میدهد دختران 14 ساله ما طراوت و شادابی شان به مساوی زنهای 40 ساله فرانسوی است. اینها به عنوان مادران فردا چگونه میتوانند نسلی پویا و خلاق را تربیت کنند. این را محمدی اصل در توجیه تنبلی اجتماعی ایرانیان میگوید.
زیر این لایه پر جنب و جوش شهری، رخوت تنبلی نهفته است و کمتر احساس رضایتمندی وجود دارد. هر روز صبح مردم از شهر خوابگاهی مانند کرج به تهران میآیند و با خستگی و خواب آلوده به سرکارهایشان میروند و هرروز همین اتفاقات تکرار میشود. این چرخه را نمیتوان زندگی نامید. جان دادن تدریجی است و نمیتوان روزمرگی را زندگی دانست.
او محیط شهرها را هم در ایجاد این بی تحرکی و تنبلی موثر میداند و میگوید: استوانههایی پر از دوچرخه در برخی ازمناطق وجود دارد اما همشه قفل هستند و شهروندان نمیدانند چگونه از این وسایل استفاده کنند. همچنین میزان پیاده روهای پایتخت محدود است. با وجود پستی و بلندیهایی که در این مسیرها وجود دارد ممکن است دچار آسیبهای جسمی شویم.
"تنبلی اجتماعی" درد تازهای نیست؛ روزهای پایانی اردیبهشت ماه سال 86 نیز رئیس مجلس شورای اسلامی در نطق پیش از دستور مجلس میگوید: عدهای شب و روز درس میخوانند که بعداً مجبور نشوند کار کنند. ما از حیث فرهنگ کار در کشور مشکل داریم. در کشور ما فرهنگ یقه سفیدی پذیرفته شده است. این که آدم درس میخواند تا کار نکند و هر کسی درس نخواند کار کند... اتلاف وقت در فرهنگ ما یک امر عادی شده است و فرار کردن از کار و زحمت یک نوع زرنگی است، قبلاً به کسی زرنگ میگفتند که بیشتر کار کند، ولی الآن کسی که از زیر کار در برود زرنگ است.
اهمیت مسئله تنبلی اجتماعی و نیز فقدان تحقیقات قبلی در این باره سبب شد تا کمیسیون اجتماعی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی پژوهشی با این موضوع انجام دهد.
محققان دراین پژوهش به دنبال آن بودند که اولا میزان و نوع تنبلی اجتماعی را بدست آورند، تا معین شود که در ایران با چه نوعی از تنبلی روبرو هستیم: تنبلی در سطح فردی و بر پایه دلایل شخصیتی، یا تنبلی در سطح فردی و بر پایه دلایل اجتماعی و یا اینکه مساله اساسا در سطح ساختاری و کلان است و تنبلی بیش از آنکه فردی باشد اجتماعی قلمداد شود.
برای سنجش میزان تنبلی در تهران از پیمایش از هزار و 328 نفر از شهروندان تهرانی با روش نمونه گیری pps استفاده شد و نتایج تحقیق، وجود حداقل 20 درصد تنبلی در سطح شهروندان (در سطح زیاد و خیلی زیاد) را تایید کرد.
میزان تنبلی ایرانیان از متوسط جهانی بیشتر است نتایج تحقیق تطبیقی نشان داد که میزان تنبلی ایرانیان از متوسط جهانی بیشتر است و تنها کشورهای عربی و آفریقایی هستند که بیش از ایرانیان دچار تنبلی هستند.
امانالله قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه نیز در این زمینه میگوید: فراگیر بودن تنبلی در ایران ریشه فرهنگی دارد ایرانیان معتقدند کار کردن در خور شایستگان نیست که از فلسفه ارسطو به ما رسیده است.
او ادامه میدهد: مردم ایران به دلیل وجود نعمتهای خداوندی و پرنعمت بودن سرزمینشان کار کردن را برای مردم عادی میدانستند و تنپروری را نوعی اشرافیت تلقی میکردند. این تلقی وجود دارد که افرادی که کار نمیکنند از طبقه اجتماعی بالاتری برخوردار هستند.
ویژگی اقتصاد دولتی تنبلی است او معتقد است: ویژگیهای اقتصاد دولتی تنبلی است. بر اساس تحقیقات ما در سال 156 روز کار میکنیم و بیشتر اوقات نیز به گپ زدن و خوردن چای میپردازیم. بر اساس آخرین آمار میزان ساعت کار مفید در ادارات دولتی یک ساعت و25 دقیقه است که به نظر میرسد عدد 25 دقیقه صحیحتر باشد.
اما در این میان بیانگیزهگیهایی که از سوی جامعه به فرد تحمیل میشود هم دلیلی بر این تنبلی است.
شادی خلیلی دانشجوی سال آخر عمران است. به اعتقاد او دلیلی برای تلاش وجود ندارد وقتی تمام تلاشها وقتی به نتیجه میرسد که یک پشتیبان در سایه همیشه مراقبت باشد. او از یکی از همکلاسیهایش میگوید که هنوز درسش به اتمام نرسیده اما در پروژه های بزرگ حضور دارد.
به اعتقاد خلیلی جوانهای این دوره بیشتر خیالبافی میکنند تا کار. آنها با خیال پولدار شدن،کار کردن،درس خواندن و... خوش هستند تا این که تلاشی برای رسیدن به خواسته هایشان کنند.
تعریف زرنگی وسخت کوشی این روزها کمی جابه جا شده است. حالا اگر بتوانی با کمترین تلاش بهترین موقعیت را به دست بیاوری زرنگ هستی و اگر انگیزه ای برایت مانده باشد و خوب کار کنی در نگاه دیگران هنوز راه و روش زندگی کردنت را یاد نگرفتهای.
گزارش از نورا حسینی