آفتابنیوز : آفتاب: با پیداشدن گذرنامهی «جیمز جویس»، مشخص شد این نویسندهی سرشناس دربارهی وضعیت تاهلش دروغ گفته است.
گذرنامهی «جیمز جویس» در سال 1915 صادر شده است و در آن عکس وی در کنار «نورا بارنکل»، همسرش و دو فرزندشان دیده میشود؛ در حالی که این نویسندهی معروف تا سال 1931 با این زن ازدواج نکرده بود.
قرار است این گذرنامه همین هفته در شعبهی لندن حراجی «سابتی» به حراج برود.
پیشبینی میشود این مدرک که «جویس» از آن برای سفر به دور اروپا استفاده کرده به قیمت 70 هزار پوند به فروش برسد.
این نویسندهی ایرلندی که میتوان گفت بزرگترین رماننویس قرن بیستم است، در سال 1904 وطنش را ترک کرد و به جز سفری در سال 1912، هرگز به کشورش بازنگشت. وی در آگوست 1915 گذرنامهاش را از کنسولگری انگلیس در زوریخ گرفت.
«جویس» سفر خود به دور اروپا برای نوشتن شاهکار خود، «اولیس» را آغاز کرد و در شهرهایی چون زوریخ، پاریس، لندن و لوکارنو زندگی کرد. نگارش این اثر ماندگار هفت سال به طور انجامید و «جویس» سرانجام آن را در سال 1921 به پایان رساند.
در عکس موجود در این گذرنامه جویس 33 ساله با یک کلاه و عینک دیده میشود و در کنار آن عکس، «نورا بارنکل» 29 ساله به همراه دو فرزندشان، «جورج» و «لوسیا»، در عکس دیگری به چشم میخورد.
به گزارش تلگراف، این گذرنامهی ارزشمند که امضا و عکس «جویس» را در بر دارد، توسط یک شخص گمنام برای فروش به «ساتبی» ارائه میشود.
«جیمز آگوستین آلویسیوس جویس» روز دوم فوریهی 1882 در دوبلین ایرلند متولد شد. شهرت «جویس» بیشتر بهواسطهی رمان «اولیس» (1922) و رمان جنجالآمیز «بیداری فینگانها» (1939) است، که در این میان، مجموعهی داستان کوتاه «دوبلینیها» (1914) و رمان نیمه شرححال «تصویر مرد هنرمند در جوانی» به آوازهی این نویسندهی قرن بیستم بیش از پیش افزودهاند.
اگرچه «جویس» بیشتر عمرش را خارج از ایرلند گذراند، اما دنیای داستانی و روانشناسانهی او، قویا در زادگاهش دوبلین ریشه دوانده؛ شهری که مکان وقوع بسیاری از داستانهایش بوده است.
او در یک خانوادهی رومان کاتولیک در حومهی دوبلین متولد شد و بزرگترین فرزند در خانوادهی 12 نفره بود. در سال 1898 در کالج تازه تأسیسشدهی دوبلین پذیرفته شد و به مطالعهی زبانهای معاصر، بویژه انگلیسی، فرانسوی و ایتالیایی پرداخت.
«جویس» برای تحصیل در رشتهی پزشکی به پاریس رفت؛ اما طولی نکشید که به علت مشکلات مالی به دوبلین بازگشت.
در سال 1900، اولین اثرش به چاپ رسید، که نقد او دربارهی «درام جدید» «ایسبن» بود. او داستانهای کوتاه خود را در کتابی بهنام «دوبلینیها» جمعآوری کرد و در سال 1914 به علت آنکه ناشری حاضر به چاپ آن شد، با خرج خود، کتاب را منتشر کرد. این کتاب تحلیلی جالب از انحطاط و فلجبودن جامعهی دوبلین آن زمان ارائه کرده است. داستان پایانی کتاب که معروفترین داستان این مجموعه است، «مردگان» نام دارد که در سال 1987 فیلمی بر اساس آن ساخته شد.
اثر بعدی «جویس»، رمان «تصویر مرد هنرمند در جوانی» بود که بازنویسی کامل رمان نیمهتمام «استفن هرو» است. این رمان تحولات زندگی و معاشرتهای نویسنده را به تصویر کشیده است و در سال 1977، «جوزف استریک» فیلمی براساس آن ساخت.
با وجود علاقهی فراوانی که «جویس» به تئاتر داشت، او تنها یک نمایشنامه بهنام «تبعیدیها» نوشت که به فاصلهی کمی پس از آغاز جنگ جهانی اول در سال 1914 نگارش آن را شروع کرد و در سال 1918 منتشر شد.
«جیمز جویس» همچنین چند کتاب شعر نوشت، که اولین آنها در سال 1904 منتشر شد. اما اولین مجموعهی بلند شعر او «اتاق موسیقی» نام داشت که شامل 36 غزل کوتاه بود.
«جویس» زمانی که در سال 1906 مجموعهی داستان «دوبلینیها» را کامل میکرد، نگارش رمانی را آغاز کرد که هم عنوان و هم طرح اصلی داستان آن را در سال 1914 تهیه کرده بود. این رمان که «اولیس» نام داشت، در اکتبر 1921 به پایان رسید و ویرایش آن سه ماه به طول انجامید.
رمان «اولیس» به لطف «ازرا پوند»، سردبیر مجلهی «لیتل ریویو» و از نویسندگان صاحبسبک آن زمان، به شکل پاورقی از سال 1914 در این نشریه منتشر شد.
بهرغم مشکلات متعددی که در مسیر انتشار این رمان بود، سرانجام در سال 1922 به چاپ رسید. سال 1922، در تاریخ ادبیات انگلیسیزبان از اهمیت زیادی برخوردار است. از یکسو، رمان «اولیس» «جیمز جویس» به چاپ رسید و در سوی دیگر شعر «سرزمین هرز» اثر «تی. اس. الیوت» منتشر شد.
وی در مراسم جشن چهلوهفتمین سال تولدش، عنوان آخرین کتابش را اعلام کرد، که «بیداری فینگانها» بود و در می 1939 منتشر شد.
«جیمز جویس» در چند دهه فعالیت ادبیاش از بزرگانی چون «هومر»، «دانته»، «ارسطو»، «شکسپیر»، «چخوف» و «تولستوی» الهام گرفت و توانست نفوذ چشمگیری بر نویسندگان نسلهای بعد از خود چون «ساموئل بکت»، «خورخه لوییس بورخس»، «اومبرتو اکو»، «ویرجیینا وولف»، «ویلیام فاکنر» و «جورج اورول» داشته باشد.
«جویس» روز سیزدهم ژانویهی 1941 در سن 58 سالگی در زوریخ سوییس چشم از جهان فروبست.